بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

افشاگری های تلخ ستاره سرخپوشان از زندگی شخصی اش !

آنتونی، ستاره برزیلی منچستریونایتد : در کودکی غذای کافی برای خوردن نداشتم

نویسنده : Parsfootball Multi media
تعداد نظرات کاربران : 0 نظر
تاریخ انتشار : جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۳۹
آنتونی، ستاره برزیلی منچستریونایتد : در کودکی غذای کافی برای خوردن نداشتم

آنتونی، ستاره برزیلی منچستریونایتد، صحبت‌های عجیب و تلخی را درباره دوران سخت کودکی‌اش مطرح کرده است.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

آنتونی در پنجره نقل و انتقالات تابستانی سال ۲۰۲۲ از آژاکس جدا شد و با قراردادی هنگفت به منچستریونایتد پیوست. رقم بالای قرارداد او باعث شد که از همان ابتدا انتظارات از این بازیکن بسیار بالا برود اما شرایط به شکلی پیش رفت که نتوانست این انتظارات را برآورده کند و تحت فشار زیادی قرار گرفت.

انتقادها از سوی ستاره‌های سابق یونایتد و همچنین رسانه‌ها و هواداران روز به روز بیشتر می‌شد و این ستاره برزیلی با شرایط سختی روبرو بود. کار حتی به جایی رسید که بسیاری از رسانه‌ها از قرار گرفتن او در فهرست خرید یونایتد برای پنجره تابستانی پیش رو خبر داده بودند اما او تصمیم گرفت به حضورش در اولدترافورد ادامه دهد.

آنتونی در گفتگو با خبرنگاران درباره شرایطش اظهار داشت:

« بچگی من خیلی سخت بود. سال گذشته درباره شرایط سختی که سپری کرده بودم صحبت کردم اما در نهایت توانستم با مشکلاتی که در فاولا با آن روبرو بودم کنار بیایم. یادم هست که زمانی حتی کفش برای فوتبال بازی کردن نداشتم یا غذای کافی برای خوردن وجود نداشت.

این که در حال حاضر در چنین جایگاهی هستم و رویای بازی برای یونایتد را به واقعیت تبدیل کردم برایم فوق العاده است. اغلب به تصاویری که از روزهای کودکی دارم نگاه می‌کنم تا به یاد داشته باشم که از کجا آمده‌ام و بر چه چیزهایی غلبه کردم تا به اینجا برسم. همیشه در صحبت از کودکی احساساتی می‌شوم چون روزهای سخت بسیاری را سپری کردم. ما هیچ چیز جز امید به خدا و عزم خودمان نداشتیم.

من هرگز اتاق خواب نداشتم. مجبور بودم در اتاق نشیمن روی مبل بخوابم و اگر باران زیادی می‌بارید ممکن بود خانه ما را سیل ببرد. این چیزهایی است که مردم نمی‌بینند، چیزهایی که ما از آنها عبور کردیم و ضربه‌هایی که خوردیم. به یاد دارم که مادر و پدرم تا دیر وقت کار می‌کردند و یک روز من به مادرم گفتم که زمانی می‌رسد که او دیگر نیازی ندارد که کار کند و من مخارج خانه را تامین خواهم کرد. امروز این رویا به حقیقت تبدیل شده است. حالا همه چیز برعهده من است.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *