بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

جود بلینگام ستاره رئال مادرید است اما فودن مرا یاد زیدان می‌اندازد

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : 0 نظر
تاریخ انتشار : جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳ | ۱۱:۳۷

طرفداری | فیل فودن، ستاره فصل منچسترسیتی بود، به طور شایسته عنوان بهترین بازیکن سال را کسب کرد و حالا این شانس را دارد که در ومبلی (فینال جام حذفی) بدرخشد. اما چالش دیگری در انتظار فودن در این تابستان است. حالا زمان آن رسیده که او خودش را در تیم ملی انگلیس هم ثابت کند. 

فودن در رده بازیکنان برتر انگلیسی قرار دارد که بیشتر با عملکرد درخشان برای باشگاهشان شناخته می‌شوند. در مورد او، دلیل این است که استانداردهایی که با پیراهن منچسترسیتی تعیین کرده، بسیار فوق العاده است و عملکرد او برای تیم ملی در مقایسه با آن ناامید کننده محسوب می شود. فودن هنوز به طور مداوم برای گرت ساوتگیت درخشش نداشته، تا حدی که در جام جهانی گذشته به نظر نمی رسید به او کاملا اعتماد داشته باشند. لحظاتی را به یاد می آورم که برای ورود فودن به زمین از پای تلویزیون فریاد می زدم. 

بخشی از مشکل این است که انگلیس مانند سیتی بازی نمی کند – بدیهی است که به اندازه آنها خوب نیستند – و فودن هنوز موقعیتی پیدا نکرده که در آن بتواند به راحتی توانایی های خود را به نمایش بگذارد. مقایسه ای میان او و جود بلینگام وجود دارد، کسی که خودش به عنوان یکی از بهترین بازیکنان جهان به یورو 2024 می آید؛ یک برنده احتمالی توپ طلا اگر رئال مادرید قهرمان لیگ قهرمانان شود، و کسی که هواداران انگلیس معتقدند ساوتگیت باید تیم خود را حول او بسازد.

بلینگام پدیده محسوب می شود، اما برای من فودن بااستعدادترین فوتبالیست انگلیس است. می دانم که این حرف توسط کسانی که قسمت هایی از این ستون را به طور گزینشی انتخاب می کنند، چگونه برداشت خواهد شد. اینکه بگوییم فودن «بازیکن بهتری» است، این گونه به نظر می رسد که از بلینگام انتقاد کردیم. اینطور نیست. شما می توانید آهنگ های جان لنون را به آهنگ های پل مک کارتنی ترجیح دهید و همچنان نبوغ هر دو را تحسین کنید.

فودن و بلینگام الگوهای متفاوتی از فوتبالیست هستند، اما جنبه هایی از بازی بازیکن سیتی وجود دارد که او را از هر بازیکنی که انگلیس تا به حال داشته، متمایز می کند. بلینگام پیرو سنت هافبک های کامل و چندبعدی است. او از نظر تاکتیکی، یک بازیکن رویایی برای ساوتگیت در مسابقات تابستانی امسال است. او به عنوان شماره 10 برای رئال درخشیده، در دورتموند به عنوان شماره 8 فوق العاده به نظر می رسید و می توانید او را در ادامه حرفه اش به عنوان شماره 6 تصور کنید.

بلینگام از همان اولین بازی ملی اش، اعتماد به نفس و غروری نشان داد که او را متمایز می سازد. او فقط روی صحنه قدم نمی زند. او آن را مال خود می کند. هر کجا که بوده است – چه ومبلی و چه برنابئو – رفتار او این بوده است: «به من نگاه کنید. من اینجا هستم و قرار است روی زمین سلطه داشته باشم».

در مورد فودن، مطمئن نیستم که انگلیس تا به حال سبک مشابهی از بازیکن با چنین سطحی داشته باشد. فودن بیشتر با بازیکنان معمولی اسپانیایی یا پرتغالی وجه اشتراک دارد، تکنیکش او را متمایز می کند. بالاترین ستایشی که می توانم ارائه دهم این است که هر بار فودن را تماشا می کنم و آن لمس اول، کنترل و حرکات در فضاهای تنگ را می بینم، اولین بازیکنانی که به ذهنم خطور می کنند زین الدین زیدان و آندرس اینیستا هستند. فودن همان استعداد را در حرکت با توپ به شکلی مارپیچ دارد، انگار کفش هایش با آهنربا به توپ چسبیده اند.

ما فودن را به همان شکلی که بلینگام را می بینیم، نمی بینیم، زیرا از ابتدا شاهد رشد او در سیتی بوده ایم. او در 17 سالگی به عنوان یک بازیکن خجالتی در کنار شخصیت های بزرگ در تیمی پر از استعدادهای جهانی شروع به کار کرد. نقش او سال به سال تکامل یافته است تا جایی که اکنون در آستانه جانشینی کوین دی بروین به عنوان مغز متفکر و هیجان انگیزترین بازیکن سیتی قرار دارد.

همانطور که اغلب در مورد بازیکنان محلی که از طریق آکادمی ظهور می کنند شاهد هستیم، ممکن است بزرگی این دستاورد نادیده گرفته شود. رسیدن به اوجی که فودن در باشگاه دوران کودکی خود به آن رسیده است، برای محصولات آکادمی می تواند بسیار سخت تر باشد. اول، مانع آشکار قرار گرفتن در ترکیب اصلی یک تیم پر مهره و گران قیمت. جایی که سرمربی همیشه می تواند به جای صبر برای یک بازیکن جوان، یک بازیکن آماده خریداری کند. پس از ورود به تیم، استعدادهای پرورش یافته محلی هرگز به اندازه خریدهای گران قیمت تیم مورد توجه قرار نمی گیرند. 

تاثیر درخشان کول پالمر در چلسی نمونه خوبی است. بسیاری بودند که احساس می کردند پالمر، نه فودن، باید بهترین بازیکن سال از نظر انجمن بازیکنان حرفه ای و انجمن نویسندگان فوتبال انتخاب می شد. ببینید ورود به ترکیب سیتی برای کسی به خوبی پالمر چقدر سخت بود. انتقال برای او درست بود و او همه تعریف و تمجیدهایی را به حق کسب کرده است، اما از بسیاری جهات، درخشش او، موفقیت فودن را حتی چشمگیرتر از قبل می کند.

فودن احتمالا تمام دوران اوج خود را در سیتی سپری خواهد کرد، جایی که آنها هم مثل ما همیشه پسر جوانی را که به یک سوپراستار تبدیل شد به یاد خواهند آورد، به جای اینکه او را به عنوان قهرمان خارجی ببینند که خودش را شایسته هزینه ای که برایش انجام شد، نشان داد. 

در مورد شخصیت فودن هم نکات مثبت زیادی وجود دارد. معمولا وقتی هوادار تیم رقیب هستید، تمایل ناخودآگاهی دارید که به شما اجازه نمی دهد بازیکنان خوب تیم حریف را تحسین کنید. فودن، کمی شبیه به ساکا در آرسنال، غیر قابل دوست نداشتن است. او فوتبالیستی کم دردسر به حساب می آید که عاشق بازی است و درگیر حواشی داخل و خارج از زمین نمی شود. حتی اسم اطرافیان و ایجنت های او به گوش شما نمی خورد. کم پیش می آید بازی بد از این پسر ببینیم و یا نام فودن را در ترکیب تیم ملی اش مشاهده نکنیم، اما در هر صورت او را در حال گلایه و شکایت کردن نمی بینید. فودن سال قبل همین موقع، از ترکیب اصلی منچسترسیتی برای فینال لیگ قهرمانان اروپا خارج شد. این ضربه بزرگی برای هر بازیکنی است. اما به واکنش او در این فصل نگاه کنید، این دقیقا همان شخصیتی است که باید از خودتان نشان دهید. 

«حرفت را در زمین بزن» به یک کلیشه در فوتبال تبدیل شده است. در مورد بازیکنان خاص چنان جنجالی وجود دارد که برای خفه کردن صدای آنها به هدفون نیاز دارید. دوران حرفه ای فودن تاکنون لذت ناب فوتبال بوده است.

دردسر ساوتگیت این خواهد بود که چگونه به طور همزمان بهترین عملکرد را از او و بلینگام بگیرد تا بتوانیم از تکرار تاریخ «استیون جرارد و فرانک لمپارد» جلوگیری کنیم.

ترکیب خط هافبک فودن، بلینگام و دکلان رایس به نظر فوق العاده بلندپروازانه می رسد، اما می تواند کار کند، به خصوص اگر ساوتگیت از یک مدافع کناری ترکیبی استفاده کند که  رو به مرکز حرکت کند، همان کاری که اکثر تیم های برتر در حال حاضر انجام می دهند. بلینگام قدرت بدنی لازم برای کمک به رایس در صورت نیاز را دارد تا فودن بتواند در مرکز بازی کند. از طرف دیگر، بازی فودن در سمت چپ و حرکت به سمت داخل تفاوتی با نقش او در سیتی ندارد، مخصوصا زمانی که دی بروین بازی می کند. در این صورت تنها مشکل انگلیس، نبود یک مدافع چپ خواهد بود، کسی که مدام برود و بیاید. البته در صورتی که لوک شاو در دسترس نباشد.

با هر ترکیبی، انتخاب همزمان فودن و بلینگام برای حضور در ترکیب اصلی، هرگز نباید به عنوان یک «مشکل» دیده شود. با دو بازیکن از بهترین های این نسل – و هر نسل دیگری – از انگلیس، تمرکز باید بر روی هیجان انگیز بودن یافتن راه حل باشد.

یادداشت جیمی کرگر برای تلگراف

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *