بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

برای دعوت ۲ بازیکن تیم ملی فوتبال به خانه سرمربی رفتم/ دستبوسی کردم تا از تصمیمش برگردد

منبع : خبرورزشی
تعداد نظرات کاربران : 0 نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ | ۸:۳۷

اینکه می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود را شاید در این برهه از شرایط فوتبال، بیشتر از هر زمان دیگری حس کنیم؛ از دخالت‌های مسکوت مانده غیرفوتبالی‌ها در تصمیم‌های فوتبالی تا اختلاف‌هایی که در تیم ملی و تیم امید مشاهده می‌کنیم. سعید فائقی، معاون سازمان تربیت بدنی در زمان ریاست هاشمی‌طبا که بارها از خاطراتش درباره دخالت سیاسیون در ورزش و ماجراهای مایلی‌کهن در تیم ملی تعریف کرده، در این مصاحبه از ناگفته‌های دیگری پرده برمی‌دارد و شباهت‌هایی بین فوتبال امروز و آن روزها برای‌مان تصویر می‌کند.
انگار تکرار مشکلات تیم امید هرگز متوقف نمی‌شود. چرا باز هم شاهد این همه حاشیه درباره این تیم هستیم؟
ببینید، سال‌های سال است که همه برنامه‌های مربوط به تیم‌های ملی با فیفادی‌ها تنظیم می‌شد. ما هم که سال‌هاست داریم حرفه‌ای‌گری را تمرین می‌کنیم باید به این نکات توجه کنیم. باشگاه‌ها بازیکنان خود را در فیفادی در اختیار تیم‌های ملی قرار می‌دهند ولاغیر! پس فدراسیون ملزم است برنامه‌ها را طوری بچیند که در فیفادی‌ها باشد. چرا همیشه باشگاه‌ها باید مقابل بی‌برنامگی ما سر خم کنند؟ حالا ممکن است موارد استثنایی هم پیش بیاید که باشگاه‌ها نشان داده‌اند در آن مواقع اینقدر شعور دارند که به کمک تیم‌های ملی بیایند اما ما استثنا را قاعده کردیم و قاعده را استثنا.
مثل همیشه موضوع ناهماهنگی فدراسیون فوتبال و کمیته ملی‌المپیک هم مطرح می‌شود.
کمیته المپیک، حکم وزارت خارجه را دارد در ورزش و باید خیلی دقیق عمل کند. باید به همه قوانین بین‌المللی احترام بگذارد، از جمله فیفادی‌ها.
مشکل فقط همین بی‌برنامگی‌هاست؟
مشکل این است که ما تعامل یادمان رفته است. بد نیست برخی مواقع مسئولان رده بالا از جای خود کمی پایین بیایند و با خواهش کار خود را حل کنند. زمانی که محمد مایلی‌کهن، علی دایی و خداداد عزیزی را از تیم ملی خط زد، مشکل برای ما ایجاد شده بود. من به خانه‌شان رفتم و دست مادر مایلی‌کهن را بوسیدم و از او خواستم راضی‌اش کند تا این موضوع را نادیده بگیرد. هیچ فرزندی حرف مادرش را نادیده نمی‌گیرد. در نهایت هم مسأله حل شد و دایی و عزیزی دعوت شدند. همان موضوع باعث شد که به پیروزی‌های خوبی دست پیدا کنیم. امروز در فوتبال‌مان این را نداریم. کاری می‌کنیم که باشگاه‌ها بیشتر لج کنند. کاری نمی‌کنیم که تفاهم ایجاد شود و گفتمان صورت گیرد.
البته فدراسیون فوتبال هم قدرتی که باید و شاید را مقابل باشگاه‌ها ندارد.
باید قبول کنیم که سرپرست فدراسیون هرگز قدرت رئیس را ندارد. چون حامی ندارد و آن‌طور که باید کسی پشتش نمی‌ایستد. حتی اگر انتخابات به بعد از جام جهانی هم موکول شده بود، سرپرست قدرت بیشتری داشت تا الان که ۸ شهریور انتخابات را در پیش داریم. وگرنه آقای ماجدی خیلی کاربلد است اما شرایط این اجازه را به او نمی‌دهد.
همین موضوع روی تیم ملی بزرگسالان هم تأثیر گذاشته و باعث شده شاهد بی‌نظمی‌ها و به‌هم ریختگی‌های بسیاری باشیم.
بله. درباره تیم ملی من واقعاً برای اسکوچیچ ناراحتم. طفلک سرمربی تیم ملی. واقعاً داریم در حقش ظلم می‌کنیم. اگر سطح سرمربیگری را نداشت، چرا انتخابش کردید؟ بالاخره تیم را به جام جهانی رسانده!
شما هم البته در زمان حضورتان در سازمان ورزش، مصطفوی را کنار گذاشتید. مگر در زمان ریاست او تیم ملی به جام جهانی نرفت؟
بله، طفلک مصطفوی هم مقدمات صعود تیم ملی به جام جهانی را فراهم کرده بود. باید به خاطر این حرفم استغفار کنم. رطب خورده کی منع رطب کند؟ هیچ فرد عاقلی کسی که موفق بوده را کنار نمی‌گذارد. چنین تصمیم‌هایی از جای دیگری نشأت می‌گیرند. زمان ما هم این دخالت‌ها از خارج از فوتبال بود و سرانجام کار خودش را هم کرد. هنوز هم این دخالت‌ها هست. کمیته فوتبال باید درون فدراسیون فوتبال باشد، نه جایی بیرون از فوتبال! این اتفاقات است که باعث تضعیف تیم ملی می‌شود. ما هیچ وقت در تیم ملی دودستگی نداشتیم اما با این بی‌تدبیری‌ها دودستگی پیش آمده که بزرگ‌ترین لطمه به تیم است که باید یکپارچه باشد.
 

خرید بلیط اتوبوس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *