بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

لاپورتا: درسم خوب بود، تا این‌که دخترها به مدرسه آمدند؛ از پادگان فرار کردم و زندانی شدم!

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : جمعه 28 آذر 1404 | 13:33

مصاحبه‌های رئیس بارسلونا همیشه بامزه از آب درمی‌آیند. او به صراحت اعتراف می‌کند که سال آخر دبیرستان تمرکزش به‌خاطر مسائل حاشیه‌ای به هم ریخت.

مصاحبه‌های رئیس بارسلونا همیشه بامزه از آب درمی‌آیند. او به صراحت اعتراف می‌کند که سال آخر دبیرستان تمرکزش به‌خاطر مسائل حاشیه‌ای به هم ریخت.

طرفداری | خوان لاپورتا، رئیس باشگاه بارسلونا، در گفت‌وگویی صریح و کم‌سابقه، بخش‌هایی کمتر شنیده‌شده از زندگی شخصی خود را بازگو کرد؛ روایتی از نوجوانی پرحاشیه، مسیر تحصیلی پرپیچ‌وخم و تجربه‌هایی متفاوت در دوران خدمت سربازی. این گفت‌وگو در برنامه Pla Seqüència انجام شد.

به گزارش اسپورت، لاپورتا در این برنامه توضیح داد که در سال‌های جوانی رویای پزشک شدن را در سر داشت، اما به دلیل نرسیدن نمره لازم، ناچار مسیر دیگری را انتخاب کرد. او گفت:

وکیل شدم چون نمره قبولی پزشکی را نداشتم. نمره‌ام ۶٫۵ شد، در حالی که برای پزشکی ۷٫۲ لازم بود. دانش‌آموز خوبی بودم، اما سال آخر دبیرستان، وقتی دانش‌آموزان دختر از مدرسه راهبه‌ها به مدرسه ما آمدند، تمرکزم کاملاً به هم ریخت. دیگر اوضاع از کنترلم خارج شده بود!

رئیس باشگاه بارسلونا همچنین فاش کرد که رفتارهای نوجوانانه‌اش حتی به اخراج او از مدرسه مارِیست‌ها انجامید. به گفته او:

نامه‌ای برای پدر و مادرم فرستادند و خبر اخراجم را دادند. پدرم خیلی ناراحت شد، اما هم‌کلاسی‌هایم از من حمایت کردند و حتی برای اینکه اخراجم نکنند، تظاهرات راه انداختند.

لاپورتا که در آن دوران نماینده کلاس بود، خود را فردی فعال و اهل مشارکت توصیف کرد و افزود:

دوست داشتم در همه اتفاقات حضور داشته باشم. همیشه حس می‌کردم جمع ما صمیمی و متحد است. هنوز هم دوستان دوران مدرسه و سربازی‌ام را حفظ کرده‌ام؛ دوستی‌هایی ماندگار مثل رافائل یوسته (نایب‌رئیس بارسا) و آلفونس گودال.

او دلیل یکی دیگر از اخراج‌های خود را این‌گونه شرح داد:

یک‌بار برگه سوالات امتحان فیزیک را دزدیدیم، چون بلد نبودیم حلش کنیم. من آن را بین همه پخش کردم، اما ماجرا لو رفت.

پس از این اتفاق، لاپورتا به یک آکادمی آموزشی در منطقه لا پدررا رفت، در آزمون ورودی دانشگاه قبول شد و تحصیل در رشته حقوق را آغاز کرد.

خدمت سربازی؛ از تنریف تا «دیزنی‌لند»

لاپورتا مانند بسیاری از جوانان هم‌نسل خود، دوران خدمت سربازی را نیز پشت سر گذاشت. نخستین محل خدمت او جزیره تنریفه بود؛ جایی که به گفته خودش، تجربه‌هایی سخت و گاه عجیب را از سر گذراند:

اعتصاب به خاطر کیفیت غذا، تمرین‌های بدنی سنگین، تیراندازی با مسلسل، پرتاب نارنجک و تمریناتی که به آن‌ می‌گفتند «آزمون‌های شجاعت».

پس از آن، او به آکادمی سواره‌نظام در وایادولید منتقل شد. لاپورتا در ادامه اعتراف کرد که یک بار، در حالی که تحت بازداشت انضباطی بود، از پادگان فرار کرد:

یک روز که بازداشت انضباطی بودم، فرار کردم. باید به بارسلونا می‌رفتم تا ماشینم را بیاورم و به یک مهمانی برسم، اما همان موقع دستگیر شدم و زندانی‌ام کردند.

به دنبال این اتفاق، لاپورتا به مدت ۱۵ روز زندانی شد و سپس به پادگان ال بروک در بارسلونا منتقل گردید؛ مکانی که سربازان آن را به شوخی «دیزنی‌لند» می‌نامیدند. او در این باره گفت:

سربازی آدم را می‌سازد. حتی یک بار هم برای تماشای فینال سویا در سال ۱۹۸۶، همراه با آلبرت پرین فرار کردم؛ رفت‌وبرگشتی کوتاه با هواپیما.

ماجراجویی‌های او به همین‌جا ختم نشد. لاپورتا فاش کرد که در آخرین ماه خدمت، در ماه اوت، همراه با یکی از دوستانش راهی مصر شد:

از دیوار پادگان بالا رفتم و ۱۹ روز در مصر بودم.

دسته بندی ها : طرفداری
برچسب ها : ,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *