بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

دردسر بزرگ لیورپول در ورزشگاه جهنمی؛ عزیز دل استمفوردبریج با باختی کم‌رمق راهی شد

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 9 مهر 1404 | 17:38

چلسی و لیورپول که چند روز آینده باهم روبه‌رو می‌شوند، باید برای جدال استمفوردبریج فرم خیلی بهتری پیدا کنند. 

چلسی و لیورپول که چند روز آینده باهم روبه‌رو می‌شوند، باید برای جدال استمفوردبریج فرم خیلی بهتری پیدا کنند. 

طرفداری | انگلیسی‌ها شب دلچسبی را در لیگ قهرمانان اروپا سپری نکردند؛ چلسی به سختی مقابل ژوزه مورینیو پیروز شد و لیورپول شکستی تلخ در استانبول را تجربه کرد.

گالاتاسارای ۱-۰ لیورپول

این بار، معجزه‌ای همچون استانبول روی نداد. بیست سال از مشهورترین شب تاریخ لیورپول در این شهر زیبا بر کرانه بسفر می‌گذرد ولی حالا برای فتح دوباره لیگ قهرمانان، اگر بخواهند با این وضعیت دفاع کنند، به یک معجزه کوچک دیگر نیاز دارند.

«معجزه» شاید کمی اغراق‌آمیز باشد، اما آرنه اسلوت خوب می‌داند قهرمانان لیگ برتر در فاز دفاعی، سایه‌ای از تیم گذشته خود شده‌اند.

پس از شکست مقابل کریستال پالاس در روز شنبه، آنها حالا دوباره و این بار در فضای دوزخی و سرد و خشن ورزشگاه گالاتاسارای تن به شکست دادند. حتی VAR هم علیه لیورپول بود و پنالتی دقیقه نود آنها را مردود اعلام کرد.

اما سفر قرمزها هزینه بزرگ‌تری هم داشت: آلیسون، تنها بازیکن شایسته تحسین در این دو بازی ضعیف، و گلزن برتر تیم، هوگو اکیتیکه، هر دو مصدوم شدند. اولین مصدومیت نتیجه اشتباه فاحش دفاعی از ابراهیما کوناته بود که کل شب لیورپول را خلاصه می‌کرد.

ویکتور اوسیمن گل تعیین‌کننده را زد تا بهترین ترکیه بر بهترین انگلستان غلبه کند، تا جایی که اسلوت هم مانده بود مشکل اصلی تیمش اکنون چیست؟

وقتی هفت بازی اول فصل را بردند، انتقاد سخت به نظر می‌رسید چون در فوتبال، نتیجه حرف آخر را می‌زند. اما همه می‌دیدند که چیزی کم است و عملکردها اصلاً متناسب با انتظارات بالا با آن همه ولخرجی نیست.

شاید جای کمی نگرانی وجود دارد، این یک نمایش ضعیف بود اما خجالت‌آور نبود. تیم‌های زیادی در این ورزشگاه و در این جو شکست خورده‌اند. اما لیورپول با علم به اینکه باید مقابل چلسی در شنبه پیش‌رو، ده برابر بهتر عمل کند، به خانه بازگشت.

مشکل عمده این بود که همه‌چیز شبیه بازی آخر هفته قبل مقابل پالاس بود؛ اگرچه خاطر جو کرکننده ورزشگاه ترک‌ها، با عرض معذرت از هواداران پالاس، فرکانس دیگری دارد، صدای اینجا کاری می‌کند سرودهای سکوهای هولمزدل پالاس مثل موسیقی تمرینات یوگا آرامش‌بخش به نظر برسد.

مانند جنوب لندن، مدافعان لیورپول فقط به هم نگاه می‌کردند و از اینکه بازیکن حریف به راحتی فرار می‌کند، نفس‌شان را با ناراحتی بیرون می‌دادند و فقط واکنش‌های آلیسون نجاتشان می‌داد. حتی بهترین دروازه‌بان دنیا هم نهایتاً تا حدی می‌تواند ناجی باشد. بعد از ۱۶ دقیقه، لیورپول عقب افتاد و ورزشگاه «علی سامی ین اسپور» که به خاطر اسپانسرها نام «رمز پارک» به خود گرفته، از شادی منفجر شد.

لیورپول عملاً باید چند ثانیه قبل‌تر گل می‌زد؛ اکیتیکه توسط سنگربان گالاتاسارای متوقف شد و ضربه برگشتی کودی خاکپو از روی خط برگشت داده شد، اما گالاتاسرای روی ضدحمله خطرناک بود و باریش ییلماز در محوطه با خطای دومینیک سوبوسلای سرنگون شد. آیا پنالتی بود؟ از دید ترک‌ها بله ولی خیلی‌ها به‌ویژه طرفداران لیورپول طبیعتاً نه.

شرایط قابل پیشگیری بود؛ لیورپول خیلی راحت باز شد. و اگرچه گالاتاسارای تیمی از بزرگان سنتی اروپا محسوب نمی‌شود، اما هنوز یک ستاره ۶۵ میلیون یورویی مثل اوسیمن، مهاجم سابق ناپولی، را در آرایش خودش دارد. ستاره نیجریه‌ای آلیسون را فریب داد و توپ را وارد دروازه کرد. باشگاهی که برای هواداران انگلیسی یادآور شعار «خوش آمدید به جهنم» و ماجراهای گراهام سونس است، حالا جلو افتاده بود و صدای هواداران سرسام‌آور بود.

لیورپول باید وسط این آشوب، به آرامش می‌رسید. اسلوت با زبان اشاره سعی داشت پیام بدهد آرامش‌تان را حفظ کنید، ولی بازیکنان بارها توپ را به راحتی لو می‌دادند و هر قطع توپ و موفقیت بازیکنان گالاتاسارای مثل گل زدن جشن گرفته می‌شد.

لحظات مثبتی هم وجود داشت اما لیورپول واقعاً نیازمند ورود بازیکنان تعویضی، به‌خصوص محمد صلاح بود که برای اولین بار پس از جنجال با کلوپ در آوریل ۲۰۲۴ روی نیمکت یک بازی مهم نشسته بود.

با وجود همه خریدهای تابستانی، هنوز هم صلاح ستون اصلی لیورپول است، حتی اگر شروع فصل او کم‌رنگ بوده باشد.

دیدن او و ایساک ۱۲۵ میلیونی در حال گرم کردن، برای رقبا و تماشاگران نگران‌کننده به نظر می‌رسید.

اما نگرانی اصلی فعلاً فرم مدافعان لیورپول، به‌ویژه کوناته است. حالا می‌فهمیم چرا اسلات سعی داشت کاپیتان پالاس، مارک گهی را به خدمت بگیرد.

مدافع فرانسوی یک اشتباه بچه‌گانه در نیمه دوم داشت و توپ را در زمین خودی لو داد و اوسیمن را به سمت دروازه فرستاد. ضربه او ضعیف بود ولی آلیسون مصدوم شد و اسلوت مجبور به تعویض شد.

کوناته بعد از انتقاد هواداران آنلاین، خودش هم واکنش نشان داده، اما واقعیت این است؛ او که قراردادش تابستان تمام می‌شود، خیلی از سطح سال قبل فاصله دارد. البته او تنها نیست. ذهنیت رقابتی تیم حفظ شده اما کیفیت نمایش‌ها اصلاً نزدیک به بهترین سطح‌شان نیست، حتی اگر نتیجه متفاوت بود.

مردان اسلوت فکر می‌کردند شاید باز هم در دقیقه نود درامای گل دیرهنگام دیگری خواهند داشت.

کوناته در داخل محوطه رویاروی سینگو سرنگون شد و داور پنالتی گرفت اما با تماشای دوباره نظرش را تغییر داد.

این دقیقاً آن چیزی بود که گالاتاسارای و اوکان بوروک، سرمربی و بازیکن پیشین تیم، با عملکردی شجاعانه، سخت‌کوش و مؤثر شایسته‌اش بودند. جشن شهر استانبول تا دیروقت ادامه داشت.

لیورپول همچنان صدرنشین لیگ برتر است و فعلاً نباید بحران بزرگی اعلام کرد، اما اسلوت با دو شکست متوالی در ابتدای دوران مربیگری‌اش و دیدارهای در پیش، مقابل چلسی و فرانکفورت و رئال مادرید، خوب می‌داند تا پیش از آنکه در دو جبهه اصلی همه‌چیز را بربادرفته ببیند، باید مشکلات زیادی را رفع و رجوع کند. دردسرهای او آغاز شده اما هنوز دیر نشده است!

چلسی ۱-۰ بنفیکا

در حوالی دقیقه ۶۰ و زمانی که تیم چلسی کمی بی‌جان و خسته شده بود، هواداران چلسی شروع به سر دادن نام سرمربی سابق‌شان ژوزه مورینیو کردند.

مورینیو که به‌تازگی سرمربی‌گری بنفیکا را به عهده گرفته است، دستی برای هواداران تکان داد. خوب می‌دانیم بعضی عاشقانه‌ها هیچ‌گاه نمی‌میرند؛ شاید فقط بی‌آنکه بدانیم برای مدتی پنهان می‌شوند.

این روزها مورینیو دیگر نمی‌تواند به چلسی آسیبی بزند. نه در مقیاس بزرگ. زمان حضورش در منچستریونایتد، تاتنهام، اینتر و رئال مادرید متفاوت بود. در دوره‌ای طولانی، همه‌چیز میان مورینیو و هواداران چلسی کمی تلخ شده بود. ولی حالا که دوران حرفه‌ای ژوزه رو به افول است و با تیم‌هایی دست‌کم‌گرفته به زمین آشنا بازمی‌گردد، می‌تواند عشق و محبت هوادارانی که همیشه به او دلبستگی داشتند و دوران درخشان او را فراموش نکرده‌اند را به عین حس کند. مورینیو عزیز دل همیشگی آن‌ها است!

در این دیدار بنفیکا در زمین مغلوب یا تحقیر نشد؛ بنفیکا در دقیقه ۱۹ گلی به خود زد. ریچارد ریوس پاس زیبای گارناچو را به دروازه خودی وارد کرد، اما تیم مربی پرتغالی در بازی رقابتی ظاهر شد و موقعیت‌هایی هم داشت.

در دقایق پایانی، آن‌ها فشار زیادی آوردند و اگر کمی آرامش یا شانس بیشتری در محوطه جریمه داشتند، شاید نتیجه عوض می‌شد، اما دست‌شان به جایی بند نشد و به فاصله‌ای نزدیک و شاید ناعادلانه شکست خوردند.

اما آیا این نتیجه بیشتر درباره ضعف و بی‌ثباتی چلسی می‌گوید یا قدرت بنفیکا؟ باید صبر کرد و دید لیورپول در استمفوردبریج چطور بازی می‌کند.

قبل از یک هفته مهم برای مورینیو و دیدار بنفیکا با پورتو، او کاملاً آرام به نظر می‌رسید. یک ساعت و نیم قبل بازی تقریباً با هر کسی که می‌شد دست داد؛ حتی جو کول، شاگرد قدیمی‌اش، آغوش گرمی گرفت.

وقتی بازی شروع شد، خیلی هم فرق نکرد. فقط دو دقیقه طول کشید تا داور چهارم با مورینیو صحبت کند، او همین ابتدا سمت خط آمده بود و دو بازیکن در کناره خط به سمتش نزدیک شدند. مورینیو خوش‌شانس بود روی زمین نیفتاد!

و دیدنی بود زمانی‌که به سوی طرفداران بنفیکا رفت تا آن‌ها را از هدف قراردادن فرناندز برای ارسال کرنر، بازدارد.

در زمین، وضعیت بنفیکا برای مدتی خوب پیش رفت. آن‌ها با سرعت و تحرک چلسی را اذیت کردند و در دقیقه ۸ تا آستانه گل پیش رفتند اما توپ به تیر دروازه سانچز برخورد کرد. فرصت‌های نصفه‌ونیمه دیگری هم داشتند اما ضربات نهایی کم‌دقت بود.

در این دقایق ضدحمله‌ها را بنفیکا می‌زد و مالکیت بیشتر برای چلسی بود. چلسی هم نزدیک شد اما لمس و کنترل و تصمیمات بد مهاجمان باعث ناکامی شد.

بعد از گل چلسی، مورینیو سعی کرد با تشویق به بازیکنانش روحیه بدهد تا به بازی برگردند.

تکل چالوبا در محوطه شش‌قدم، مانع گل مساوی بنفیکا شد.

در ابتدای نیمه دوم بنفیکا هجومی‌تر آغاز کرد و دو بار موقعیت خوب داشت که هر دو بار آفساید اعلام شد.

چلسی کنترل کاملی بر بازی نداشت و برای محکم‌کاری به گل دوم نیاز داشت؛ مارِسکا، مربی چلسی، تعویضی انجام داد تا با ورود استواو، بوانانوته ضعیف را بیرون بکشد.

در نهایت چلسی برد، اما اخراج ژوائو پدرو با دو کارت زرد سریع مایه رنجش مارِسکا شد، بردی که سومین پیروزی در چهار بازی اخیر بود با اخراجی که بی‌دلیل اتفاق افتاد.

مورینیو هم در پایان ناراضی به نظر می‌رسید، هرچند او کی خوشحال بوده است؟ شاید همین برای درک داستان این بازی کافی باشد.

تعویضی‌های متعدد از هر دو تیم جریان بازی را کند می‌کرد. چلسی راحت اما بی‌خلاقیت بود و عملاً موقعیت خاصی در نیمه دوم خلق نکرد. و به‌طور کلی عملکرد چلسی آشفته‌حال بود، و عزیز دل با باختی کم‌رمق راهی لیسبون شد.

هرچند آبی‌پوشان دائماً بر قهرمانی جهان‌شان تأکید دارند، اما کسی واقعاً از ترکیب یازده نفره اصلی چلسی مطمئن و آگاه نیست، حتی مارِسکا!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *