بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

غروب سیتی و دی بروین، باخت لیورپول صدرنشین و سقوط اجتناب‌ناپذیر ساوتهمپتون

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 فروردین 1404 | 23:32

طرفداری | تنها برنده در پایان هفته ۳۱، استون ویلا بود که با پیروزی فارست در مقام سوم به ۳ امتیاز دست یافت و شانس خود را برای کسب مقام چهارم افزایش داد.

لیورپول پس از تساوی آرسنال در مقابل اورتون، در لندن در مقابل فولام دست خالی ماند و چلسی و سیتی با تساوی ۰-۰ مقابل حریفان خود فقط به یک امتیاز دست یافتند. در این بین، نیوکاسل در صورت پیروزی در دو دیدار باقی‌مانده خود، موقعیت خود را در کورس کسب مقام چهارم در کنار چلسی، سیتی و ویلا تا حدی تثبیت خواهد کرد.

فولام ۳-۲ لیورپول

با پرتو آفتاب در چشمانشان و نسیمی دلپذیر از رود تیمز که در فاصله‌ای نزدیک از سمت چپ به استادیوم می‌وزید، تعدادی از هواداران لیورپول در عین شکست، در پایان بازی سرودی دلگرم‌کننده سر دادند: «حالا قراره باور کنین، ما قراره قهرمان لیگ بشیم.»

در یک مورد حق با آن‌ها بود: لیورپول به‌احتمال زیاد واقعاً قهرمان لیگ برتر خواهد شد. هر کسی که کمی عقل سلیم داشته باشد، مدت‌ها است این را می‌داند. اما با توجه به این نمایش فاجعه‌بار، باور کردن فاصله زیاد آن‌ها با تعقیب‌کنندگان‌شان بسیار سخت بود.

مجموعه‌ای از اشتباهات باعث شد لیورپول برتری اولیه‌اش را از دست بدهد و به فولامی که فوق‌العاده ظاهر شده بود، این اجازه را بدهد تا بزرگ‌ترین و بهترین برد فصلش را ثبت کند. بردی که به شاگردان مارکو سیلوا اعتمادبه‌نفس زیادی داد تا برای سهمیه رقابت‌های اروپایی فصل، به مبارزه ادامه دهند.

رایان سسنیون، الکس ایووبی و رودریگو مونیـز گلزنان قهرمان فولام بودند، دومین تیمی که بعد از ناتینگهام فارست در سپتامبر، لیورپول آرنه اسلوت را در لیگ برتر شکست داد.

شکی نیست فولام شایسته پیروزی بود و همین‌طور شکی در صلاحیت این تیم برای رقابت در اروپا نیست. اما بی‌انگیزگی و نمایش ضعیف لیورپول کمک بزرگی به آن‌ها کرد. فولام نمایشی متعادل ارائه داد و لیورپول نمایشی سرشار از اشتباهات.

بعدازظهری بد در لندن برای مردان مرسی‌ساید و قهرمان آینده لیگ رقم خورد

خبر بد برای سرمربی هلندی لیورپول این بود که شاگردانش در نیمه اول یکی از بدترین نمایش‌های فصل را عرضه کردند. آن‌ها زیر تابش آفتاب غرب لندن، مانند تیمی بازی می‌کردند که انگار تعطیلات تابستانی را آغاز کرده‌ است؛ با دمپایی و مایو و عینک آفتابی، مشغول فوتبال ساحلی در شن و ماسه.

خبر خوب برای اسلوت این است که این لغزش برای لیورپول تأثیر چندانی نخواهد داشت، چراکه آرسنال، نزدیک‌ترین رقیب‌شان، آن‌قدر ناکارآمد و ناامید است تا قادر باشد از چنین فرصتی بهره ببرد.

لیورپول، به‌خاطر رکورد بی‌نظیر ۲۰۴ روز بدون شکست در لیگ، در آستانه قهرمانی قرار دارد و روزهایی مانند امروز، به‌طور حتم معیار قضاوت درباره آن‌ها نخواهد بود. شاید تساوی آرسنال مقابل اورتون در روز شنبه، کمی حس خودبرتر‌بینی و بی‌خیالی را به ذهن بازیکنان لیورپول وارد کرده باشد. انصافاً باید گفت که لیورپول چند هفته‌ای است که در اوج و بهترین فرم خود نیست؛ از بازی مقابل ساوتهمپتون در حدود یک ماه پیش گرفته تا امروز.

آرنه اسلوت در بین دو نیمه مقابل ساوتهمپتون، به‌شدت به شاگردانش اعتراض کرد و آن‌ها به هر شکل به پیروزی دست یافتند، اما بعد از آن از لیگ قهرمانان حذف شدند، فینال لیگ کاپ را باختند و حتی در دربی مرسی‌ساید در اواسط هفته، همه چیز ممکن بود. در آن بازی، اورتون چندین موقعیت طلایی را از دست داد، اما اینجا، فولام بی‌رحمانه از موقعیت‌هایش استفاده کرد. تیم سیلوا مثل سگی گرسنه به تعقیب لیورپول پرداخت، از هر پاس اشتباه -که تعدادشان کم هم نبود- و از هر لحظه تردید در مالکیت توپ، نهایت استفاده را بردند.

و همه این‌ها در حالی بود که همه چیز برای لیورپول با درخشندگی آغاز شده بود؛ ضربه سهمگین الکسیس مک‌آلیستر در دقیقه ۱۴ آن‌ها را پیش انداخت. در آن لحظه احساس می‌کردیم بازی قرار است با یک پیاده‌روی آرام با هوایی دلپذیر در کنار رودخانه تیمز، با سه امتیاز شیرین به پایان برسد. ساده و خام بودیم.

شروعی طوفانی و پایانی امیدوارکننده در نیمه دوم برای لیورپول رقم خورد که در لحظات آخر تا آستانه گل تساوی نیز پیش رفت، اما همه آنچه در این بین رخ داد، پر از بی‌نظمی و اشتباه بود. می‌توان گفت در نمایش آن‌ها نوعی شلختگی، سهل‌انگاری و آسودگی خیال و خواب‌رفتگی به چشم می‌خورد که هیچ‌کس از تیم قهرمان متوقع نیست.

فولام به‌خوبی می‌داند چگونه برای لیورپول مشکل و دردسر ایجاد کند؛ آن‌ها در دسامبر نیز در آنفیلد مساوی کرده بودند. و در خانه خود خیلی زود دوباره ریتم گرفتند و طی ۱۴ دقیقه، سه بار خط دفاعی صدرنشین لیگ را از هم پاشاندند، در حالی که لیورپول خودش مسئول فروپاشی‌اش بود.

اگر گل اول فولام ناشی از بی‌نظمی و غفلت لیورپول بود، گل دوم کاملاً فاجعه‌بار بود. اندی رابرتسون، که در بازی رفت از زمین اخراج شده بود و در آن بازی نیز در یکی از گل‌ها مقصر بود، کاپیتان تیم ملی اسکاتلند با مجموعه‌ای از اشتباهات خنده‌دار، با شرمندگی صحنه‌ای کمیک و خنده‌دار به سبک کمدین‌های فیلم‌های صامت را شکل داد.

با گل زیبا و زودهنگام مک آلیستر، روز خوبی پیش‌بینی می‌شد

او با یک پاس بسیار خطرناک روبه‌عقب در عرض محوطه جریمه خودی، توپ را مستقیم به فولام تقدیم کرد. سپس، وقتی فرصت دوباره‌ای برای دفع توپ پیدا کرد، توپ را مستقیماً به سمت الکس ایووبی هد زد. رابرتسون بار دیگر برای جبران اشتباه فاحش خود از روی زمین بلند شد و خودش را جلوی شوت او انداخت، اما توپ به بدنش برخورد کرد، منحرف شد و وارد دروازه لیورپول شد.

در فصل‌های گذشته، لغزشی مثل این در ماه آوریل برای تیم صدرنشین می‌توانست فاجعه‌بار باشد. اما امسال چنین نیست. این فقط یک بعدازظهر بد در محل کار برای لیورپول بود؛ تیمی که با عملکرد فوق‌العاده‌اش در طول فصل، این شانس را دارد تا بتواند یکی دو بازی ضعیف هم داشته باشد.

اینک لیورپول فقط باید خیلی زود خود را جمع‌وجور کند و بدون دردسر و دلواپسی، مانند قهرمانی شایسته از خط پایان عبور کند.

منچستریونایتد ۰-۰ منچسترسیتی

شاید تنها دلیل مناسب برای تماشای این دیدار، خداحافظی با کوین دی‌بروین، یکی از بهترین هافبک‌های هجومی و یکی از برجسته‌ترین پاسورهای تاریخ لیگ برتر، در آخرین رقابت منچستر دربی بود.

وقتی به عقب نگاه کنیم، شاید بهتر بود بعدازظهر را به شکل دیگری می‌گذراندیم. دربی‌ای بدون هیجان، بدون شور و بدون هیچ واقعه‌ای. این مسابقه در طول ۹۴ دقیقه کاملاً به شکلی بی‌هدف و بی‌ثمر سپری شد و تقریباً هیچ نشانه‌ای از دربی منچستر نداشت؛ زمانی که مبارزه و تلاش معنایی داشت. روزگاری که یکی از این دو تیم همه‌چیز را تحت سلطه داشت و دیگری بی‌وقفه در صدد متوقف کردن حریف خود بود. روزگار مثل همیشه تغییر کرده است!

با این توصیفات، و به هر شکل، منچستریونایتد تیم بهتر میدان بود و بار دیگر می‌شد پیشرفت و نظم را در تیم روبن آموریم مشاهده کرد. شاید، پس از این‌همه وقت، بالاخره خیلی چیزها در حال شکل گرفتن است. باید دید چه خواهد شد. قطعاً اگر آن‌ها یک مهاجم نوک باکیفیت در اختیار داشتند، شاید می‌توانستند راهی برای پیروزی در این بازی پیدا کنند. اما ندارند، و در نتیجه، بازی را با پیروزی پایان ندادند.

برای سومین سال متوالی، این مشکلی دائمی بوده است و آن‌ها تابستان امسال دوباره برای حل آن تلاش خواهند کرد. با در نظر گرفتن این موضوع، دیدار رفت مرحله یک‌چهارم نهایی لیگ اروپا در روز پنج‌شنبه مقابل لیون بسیار مهم به نظر می‌رسد.

قهرمان این رقابت‌ها فصل آینده راهی لیگ قهرمانان خواهد شد و درآمد مالی بزرگی که همراه آن می‌آید، می‌تواند درهای مهمی را برای یونایتد در پنجره نقل و انتقالات باز کند.

و اما منچسترسیتی؟ آن‌ها در این فصل چنان افت کرده‌اند که به‌سختی می‌توان این تیم را شناخت. ستاره‌های بزرگشان، بازیکنانی مانند کوین دی‌بروین، فیل فودن و برناردو سیلوا، بار دیگر مانند اشباحی آبی‌پوش در زمین حرکت کردند. در واقع، تنها شباهتی که با قهرمان چهار فصل متوالی انگلستان داشتند، رنگ پیراهن‌هایشان بود.

به‌خصوص دی‌بروین که این بازی، آخرین حضورش در اولدترافورد بود، متأسفانه مانند کسی بازی می‌کرد که انگار همه‌چیز ناگهان و یک‌شبه پایان یافته است! خسته، بی‌انرژی، بی‌فکر و خیال، اثری از کوینی که می‌شناختیم نداشت.

هرچند تلخ است ولی آنچه که دیدیم حقیقتاً در این سطح جایی ندارد. تماشای این ستاره بزرگ بلژیکی طی ده سال گذشته افتخار بزرگی بود، خالصانه می‌گویم. اما افول او سریع بود و بدون شک، وقت رفتنش فرا رسیده است. افول ستارگانی که سال‌ها در برابر چشمان ما خودنمایی کرده‌اند، همیشه با دردی همراه بوده است.

سیتی در این بازی مالکیت زیادی داشت، اما حتی لحظه‌ای احساس نمی‌شد بتواند برنده بازی باشد. همه‌چیز به شکل پاس‌های افقی و رو به عقب بود. هیچ نفوذی در نمایش مردان گواردیولا دیده نمی‌شد. در طول هفت یا هشت سال گذشته، بارها در چنین دیدارهایی مقابل رقیب همشهری با کیفیت فوتبالشان به آن‌ها درس داده‌اند. اما این‌بار نه.

در حقیقت، حتی نزدیک به آن هم نبودند. و بدترین نکته این بود؛ نمایش آن‌ها به‌شدت کسل‌کننده بود و هیچ چیزی در بازی‌شان جلب توجه نمی‌کرد؛ نه حرکات، نه پاس‌ها، بدون حتی یک ایده‌ی خلاقانه.

تقریباً تنها موقعیت قابل ذکر، یک شوت از عمر مرموش در نیمه دوم بود که شاید می‌توانست تور دروازه را پاره کند، اما مستقیماً به‌سوی آندره اونانا رفت.

نمایش خواب‌آور سیتی، بازی رقبا را راحت و آسوده کرده است. در حال حاضر صحبت‌ها درباره حضور یک‌ماهه‌ی سیتی در جام جهانی باشگاه‌ها در تابستان است، اما اگر فرم و بازی آن‌ها به همین شکل ادامه پیدا کند، به‌محض برخورد با یک تیم قدرتمند در آمریکا، به خانه بازخواهند گشت.

یونایتد با خیال راحت اجازه داد سیتی توپ را در اختیار داشته باشد. در گذشته، بارها دیده‌ایم که تیم قرمزپوش حتی در گرفتن توپ هم ناتوان بوده، اما این‌بار، با خونسردی اجازه داد سیتی در مقابل‌شان بازی کند و هر وقت که ممکن بود، تلاش می‌کرد با ضدحملات سریع ضربه بزند.

نقشه‌ی بازی یونایتد مشخص بود و گاهی هم خطرناک بودند، هرچند فقط یک بار واقعاً به گلزنی نزدیک شدند؛ زمانی که بازیکن تعویضیِ تیم، جاشوا زیرکزی، با یک شوت عالی در دقیقه‌ی ۷۷، ادرسون را وادار به واکنشی دیدنی کرد.

غروب کوین دی بروین؛ بدون شک از بزرگ‌مردان تاریخ لیگ برتر

در پایان، این یونایتد بود که فشار می‌آورد و دنبال راهی برای گل زدن بود و سیتی و پپ گواردیولا بودند که از به صدا درآمدن سوت پایان خوشحال شدند.

نشانه‌هایی از حیات و سرزندگی در تیم منچستریونایتدِ آموریم دیده می‌شود، اما آن‌ها در رتبه‌ی سیزدهم لیگ برتر هستند و با این نشانه‌ها، کمی صعود در جدول غیرمترقبه نخواهد بود.

در مقایسه، سیتی همچنان در حال لغزیدن است. هیچ تیم و یکایک بازیکنان، مانند آن‌ها آرزو ندارد فصل هرچه زودتر به پایان برسد. آن‌ها هنوز با چلسی، ویلا و نیوکاسل در جدال برای آخرین جایگاه سهمیه‌ی لیگ قهرمانان اروپا قرار دارند، اما تیمی در فرمی فوق‌العاده بد هستند و برای قهرمانی که به‌زودی عنوان خود را از دست خواهد داد، هنوز چیزهای زیادی به‌طرز عجیبی نامشخص باقی مانده است.

دی‌بروین هنگام خداحافظی با تماشاگران پس از آخرین دربی منچسترش، کمی احساساتی به نظر می‌رسید. احتمالاً او هم خوب می‌داند یکی از دلایل نزول تیمی که او به همه‌ی افتخارات ممکنه با آن دست یافت، افول خودش بوده است.

سیتی و کوین دی‌بروین با یکدیگر غروب کردند. رقت‌انگیز است، ولی دوران تاریخی سیتی و دی‌بروین در تاریخ فوتبال انگلستان و اروپا، برای همیشه جایگاه خودش را حفظ خواهد کرد.

سقوط ساوتهمپتون

سقوط سریع‌السیر ساوتهمپتون پس از تنها ۳۱ بازی از لیگ برتر، یک رکورد جدید به‌شمار می‌رود. تاتنهام که خود فصل ناامیدکننده‌ای را پشت سر می‌گذارد، با پیروزی ۳-۱ در شمال لندن، آخرین میخ را بر تابوت قدیسان کوبید.

این بدان معناست که «ساوتهمپتون» بلافاصله و کمتر از ۱۱ ماه پس از صعودشان از طریق پلی‌آف مقابل لیدز در ومبلی، به شکلی تأسف‌برانگیز به چمپیونشیپ بازمی‌گردد.

شرایط قعر جدول در پایان هفته ۳۱

واقعیت این است از اوایل فصل، ساوتهمپتون هرگز شبیه تیمی که قادر به ماندن در لیگ برتر باشد به نظر نمی‌آمد. آن‌ها تنها یک امتیاز از ۹ بازی اول خود کسب کردند و در کل فصل با ۷ بازی باقی‌مانده، تنها دو پیروزی به‌دست آوردند. این تیم هم بیشترین تعداد گل را دریافت کرده و هم کمترین تعداد گل را به ثمر رسانده، و اگر نتواند از رکورد ۱۱ امتیاز تیم دربی کانتی در فصل ۰۸-۲۰۰۷ عبور کند، ممکن است بدترین فصل یک تیم را در تاریخ لیگ برتر نیز ثبت کند. پیش از این، دربی و هادرسفیلد تاکنون سریع‌ترین سقوط از لیگ برتر را پس از ۳۲ بازی ثبت کرده بودند.

ساوتهمپتون پس از آن‌که راسل مارتین، مربی تیم، نتوانست سبک بازی مبتنی بر پاس را به بهره‌وری و سطح دلخواه در لیگ برتر برساند، در دسامبر ایوان یوریچ را از سری‌آ ایتالیا به خدمت گرفت، اما این مربی باتجربه هم نتوانست تحولی در تیم ایجاد کند.

یوریچ تنها موفق به کسب چهار امتیاز از ۱۴ بازی شده؛ و تنها پیروزی‌اش با ساوتهمپتون، همان برد دزدکی و غافلگیرکننده ۲-۱ مقابل ایپسویچ تاون در فوریه بود، جایی که پاول اونوآچو، گلزن برتر تیم، یکی از تنها چهار گل فصلش را به ثمر رساند. جای تعجب نبود که کمتر از ۲۴ ساعت، ساوتهمپتون یوریچ را از پست خود برکنار کرد.

از ظاهر امر پیداست، لسترسیتی و ایپسویچ نیز به سرنوشت ساوتهمپتون دچار خواهند شد. اگر اوضاع بر همین منوال پیش رود، برای دومین فصل پیاپی، هر سه تیم تازه‌صعود کرده دوباره به دسته پایین‌تر بازخواهند گشت، اتفاقی که تنها سه بار در تاریخ لیگ برتر رخ داده است.

مثل برنلی و نوریچ پیش از آن‌ها، ساوتهمپتون نیز بهای پایبندی و اصرار بر ادامه شیوه بازی به سبکی که در چمپیونشیپ جواب داده بود را به‌سختی پرداخت. ادامه‌ رویه قبلی که هرگز کارساز نبود.

زحمات و سبک راسل مارتین در لیگ برتر جواب داده است

بسیاری من‌جمله خودم، شاید از زیبایی فوتبال‌ آن‌ها در این فصل تعریف کرده باشند و حقیقتاً در بسیاری مواقع بدشانسی هم آوردند، اما ناتوانی در سازگاری در لیگ دشوار برتر، هزینه‌ای بسیار سنگین برای‌شان در پی داشت.

از دسامبر به این‌سو، تیم ساحل جنوبی انگلستان بارها و بارها تحقیر شد؛ در عرض یک ماه، باخت ۵-۱ به چلسی، شکست ۵-۰ مقابل تاتنهام، و یک تحقیر دیگر ۵-۰ برابر برنتفورد، همگی در خانه، در سنت مری.

جایی‌ که هواداران انتظار هدایایی از جنس امید داشتند، با چنین کابوس‌هایی روبرو شدند. در آنجا بود که یکایک آن‌ها دریافتند جایی برای پنهان شدن و راهی برای فرار وجود ندارد. در ادامه، باخت‌های ۴-۰ برابر برایتون و چلسی را تجربه کردند.

ساوتهمپتون بیش از ۱۰۰ میلیون پوند هزینه کرد تا در لیگ بماند، اما با وجود امیدهایی مثل تیلور هاروود-بلیس و ماتئوس فرناندز، اکثر خریدهایشان بی‌ثمر ماند.

سقوط آزاد ساوتهمپتون و بازگشت به چمپیونشیپ، کسی را متعجب نکرد

و حالا باز هم، با حسرت و سردرگمی به پایان فصلی نگاه می‌کنند که با شرایط بد عمده تیم‌ها، می‌توانست جور دیگری جلو برود. آن‌ها به‌علاوه لستر و ایپسویچ خیلی زود تکلیف تیم‌های سقوط‌کننده را روشن کرده بودند.

اگر یک دهه به عقب برگردیم، ساوتهمپتون یکی از باشگاه‌های نوآور و محبوب لیگ بود، با سیاست‌های جذب جسورانه بازیکنان مستعد و فروش هوشمندانه، شبیه به چیزی که امروز در برایتون می‌بینیم. اما حالا، این هفتمین فصل متوالی، به‌جز فصل ۲۴-۲۰۲۳ که در چمپیونشیپ بودند، فصل را در نیمه پایین جدول لیگ برتر به پایان رساندند.

اما در اکثر آن فصل‌ها، نبردهای تماشایی و نفس‌گیری برای فرار از سقوط به‌راه انداختند. اما نه این‌بار که دست و پا بسته آمدند و با دست و پای بسته و بدون هیچ مقاومتی به سرنوشت خود تن دادند. تنها نکته مثبت این است؛ حتم داشته باشید به‌زودی قدیسان را بار دیگر در لیگ برتر خواهید دید!

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *