آشنایی با جاکومو آگوستینی، موتورسوار پرافتخار ایتالیایی؛ از مخالفت پدر تا پیراهن زرد خوشیمن
طرفداری | جاکومو آگوستینی (Giacomo Agostini) زاده ۱۶ ژوئن ۱۹۴۲ در شهر برشای ایتالیا است. پدرش، منشی شهرداری کاستا وولپینو و مالک یک شرکت کوچک در حوزه حمل و نقل دریایی در دریاچه ایسئو بود. جاکومو بزرگترین فرزند خانواده از چهار فرزند پسر آن بود. او از کودکی به موتورسواری علاقه شدیدی داشت اما پدرش، یکی از مخالفان سرسخت ادامه این فعالیت او بود. جاکومو برای ارضای علاقه شدیدش به موتورسواری، مسابقات مخفیانه آکیلوتو، دوچرخه موتوری ایتالیایی، در جادههای پرپیچ و خم اطراف دریاچه ایسئو را انتخاب کرد. او در ۹ سالگی، موتور گالتوی پدرش را به صورت پنهانی از خانه خارج کرد تا برای نخستین بار با موتور در شهر بچرخد. جثه کودکانه جاکومو در ۹ سالگی، اجازه برخورد پاهایش با زمین را نمیداد و از این رو، کنترل موتور را از دست داد و به زمین افتاد. با این وجود، آگوستینی کنترل خوبی بر روی راندن آکیلوتو داشت و در مسابقات استانی آن به پیروزی رسید.
پدر جاکومو در ۱۸ سالگی فرزندش که به دلیل رسیدن به سن قانونی، شرایط لازم برای حضور در مسابقات رسمی را برایش فراهم کرده بود، در تلاش برای دور کردن جاکومو از حضور در مسابقات موتورسواری بود. او دست به دامن وکیل خانوادگیشان شد تا فرزندش را راضی به عدم حضور در موتورسواری کند اما وکیل سالخورده آنها به جای کلمه «موتور»، کلمه «دوچرخه» را شنید. کلمه «دوچرخهسواری» باعث شد تا وکیل خانوادگی آنها، جاکومو را تشویق به حضور در مسابقات حرفهای این ورزش برای حفظ سلامتیاش کند و در نتیجه، ترفند پدر جاکومو به دلیل کجشنوی وکیلش، خنثی شد. او برای شروع کارش در موتورسواری، موتور «MotoBi 175» را با قیمت ۱۰۰۰ دلار در ۳۰ قسط خریداری کرد. اقساط جاکومو توسط شرکتش در مسابقات مختلف موتورسواری تأمین میشد.
نخستین مسابقه حرفهای آگوستینی در مسابقات موتوکلاب کاستا وولپینو رقم خورد که این موتورسوار به رتبه دوم آن رسید. موتور آگوستینی در یکی از مسابقات او، به دلیل خرابکاری یکی از رقبا که منجر به قطعی پدال گاز شده بود، مجبور به پیدا کردن موتور جدیدی برای خود بود و در جستجوی خود با تیم مسابقهای موتو مورینی ارتباط گرفت. مدیر ورزشی کارخانه موتو مورینی به این موتوسوار پیشنهاد داد تا با موتور آزمایشی این شرکت مسابقه دهد. او در مسابقه با این موتور بسیار عملکرد درخشانی را ارائه کرد و مدیران موتو مورینی را به عقد قرارداد رسمی با خودش راضی کرد. آگوستینی پس از شروع همکاری با این تیم، در مسابقات قهرمانی کوهستانی ایتالیا و قهرمانی سرعتی جوانان ایتالیای سال ۱۹۶۳ شرکت کرد و به پیروزی در هر دو رقابت رسید. او در سال ۱۹۶۳، به جز حضور در این دو مسابقه، رقابت در کلاس ۲۵۰ سیسی موتوجیپی را نیز تجربه و در ۱۰ دور آن شرکت کرد. قهرمانی در مسابقات کوپاشل ۱۹۶۴ و رتبه دوازدهم موتوجیپی ۱۹۶۴، از جمله تجربیات بعدی این موتورسوار بود.
او در سال ۱۹۶۴ با معرفی یکی از هموطنانش به باشگاه اموی آگوستا پیوست و از این سال با این شرکت همکاری کرد. آگوستینی در دو کلاس ۳۵۰ و ۵۰۰ سیسی موتوجیپی ۱۹۶۵ به رتبه دوم ردهبندی نهایی رسید. یک سیم برق با لحیم ضعیف در خازن، باعث شد تا آگوستینی در دور آخر موتوجیپی در ژاپن عملکرد خوبی را نداشته باشد و این مهم باعث شد تا این موتورسوار، دقت بر روی مسائل جزئی فنی موتور را در برنامههایش به کار گیرد. مایک هیلوود، همتیمی انگلیسی آگوستینی در آگوستا، در سال ۱۹۶۶ به تیم مسابقهای هوندا پیوست تا رقابت این دو همتیمی سابق در موتوجیپی ۱۹۶۶ بسیار جذاب دنبال شود. آگوستینی در کلاس ۳۵۰ سیسی به رتبه دوم رسید و شاهد قهرمانی هیلوود بود اما در کلاس ۵۰۰ سیسی با رتبه نخست گرندپری بلژیک، فنلاند و ایتالیا و کسب ۳۶ امتیاز، بالاتر از هیلوود، به قهرمانی این کلاس در ردهبندی نهایی رسید. این سناریو در موتوجیپی سال ۱۹۶۷ نیز تکرار شد.
پس از انصراف هوندا از حضور در موتوجیپی سال ۱۹۶۸، یکهتازی این موتورسوار در مهمترین مسابقه موتورسواری به نقطه آغاز خود رسید. آگوستینی در پنج دوره بعدی موتوجیپی، از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۲ به رتبه نخست هر دو کلاس ۳۵۰ و ۵۰۰ سیسی رسید و بهترین موتورسوار این سالها بود. موتوجیپی ۱۹۷۳، آخرین سال همکاری این موتورسوار با تیم اموی آگوستا بود که با رتبه نخست ۳۵۰ و رتبه سوم ۵۰۰ سیسی همراه بود. در همین سال بود که سانحه در موتورسواری، جان یارنو سارینن را گرفت و این مهم باعث تصادف خفیفتر آگوستینی شد. او پس از اختلافاتی با مدیران آگوستا در سال ۱۹۷۴ زیرنظر یاماها مسابقه داد و توسط مطبوعات داخلی به دلیل قرارداد با تیمی خارج از کشورش به «خائن» معروف شد. او پس از قرارداد با یاماها، در مسابقات دیتونا ۲۰۰ آمریکا شرکت کرد و با وجود توهینهای رسانههای آمریکایی، در ۵۲ دور این مسابقات، سرعت بسیار خوبی را داشت و توانست به قهرمانی این مسابقات برسد. رتبه نخست ۳۵۰ سیسی سال ۱۹۷۴ و ۵۰۰ سیسی سال ۱۹۷۵، عملکرد این موتورسوار با یاماها در موتوجیپی بود. او در موتوجیپی سال ۱۹۷۶ با دو تیم اموی آگوستا و سوزوکی همکاری کرد و در سال ۱۹۷۷ به یاماها بازگشت. آگوستینی به همراه یاماها در سه دوره قهرمانی استقامتی فرمول ۷۵۰ سیسی نیز حضور داشت و بهترین عملکرد خود را با رتبه سومش در سال ۱۹۷۷ ثبت کرد. او در سال ۱۹۷۷ از دنیای موتورسواری خداحافظی کرد و چالش جدیدی را در اتومبیلرانی شروع کرد. او در سالهای ۱۹۷۹ و ۱۹۸۰ فرمول یک انگلیس شرکت کرد و به رتبههای ۱۹ و ۲۲ رسید. آگوسیتینی با خودروهای ویلیامز و موتور کازوورث در این رقابتها شرکت کرد و در سال ۱۹۸۰، از ورزش خداحافظی کرد. او پس از پایان دوران حرفهای خود در نقش مربی با تیم یاماها همکاری کرد و به افتخارات بسیاری رسید. آگوستینی در عرصه سینما نیز حضور داشت و در فیلمهای مرتبط با حرفهاش به نامهای عشق فرمول دو، مسابقه روی آسفالت و دیوانهای روی چرخ در سال ۱۹۷۰ حضور داشت.
یکی از اخلاقهای مهم آگوستینی در دوران حرفهای خود، توجه شدیدش به بررسی جزئیات پیست و شرایط آب و هوایی هر محل، پیش از شروع مسابقه بود. او در دیتونا ۲۰۰ آمریکا، با توجه به عدم شناخت پیست به صورت کامل، هر روز صبح تمام مسیر پیست را پیادهروی میکرد و به دقت جاده را رصد میکرد تا متوجه شود بهترین بخش برای کاهش یا افزایش سرعت در کدام نقطه پیست است. او برای حضور موفقتر در این مسابقات، هر روز همزمان با ساعت برگزاری آن میدوید تا بدنش را متناسب با شرایط پیشرو آماده کند. یکی از اخلاقهای خاص آگوستینی، پوشیدن پیراهن زرد یقه بلند زیر پیراهن مخصوص مسابقاتش بود. این پیراهن در یکی از مسابقات باعث پیروزی آگوستینی شد و او بنابر این اساس، در هر بازی به نشانه خوشیمنی آن را میپوشید. این عادت زمانی ترک شد که این موتورسوار در یک مسابقهای که پیراهن محبوبش را فراموش کرده بود، برنده شد. نام آگوستینی در سال ۲۰۰۰ به تالار مشاهیر موتوجیپی رسید تا نام این موتورسوار برجسته که سابقه ۱۲۲ پیروزی در ۲۲۳ مسابقه را داشته است، در تاریخ این ورزش جاودانه شود.
از سری خاطرات ورزشی
روی امرسون، مچ آهنی دنیای تنیس با ۱۲ قهرمانی در مسابقات گرند اسلم
فرانک هیلبرند، معجون هنر و قدرت مستر المپیا؛ از اعتراض به استروئیدها تا فوت در حین تمرین
زبیگنیف کاچمارک، وزنهبردار طلایی دیسکالیفهشده در المپیک ۱۹۷۶؛ از دو طلای متوالی جهان تا فوت در هانوفر














