آقای منصوریان ؛ خود بزرگ بینی ممنوع ! چشم پوشی بر واقعیت تا کجا ؟
بررسی صحت ادعای بزرگ علیرضا منصوریان سرمربی اسبق استقلال درباره علت اصلی جدایی اش از استقلال به قلم عبدالله دارابی

علیرضا منصوریان سرمربی اسبق تیم استقلال در جدیدترین مصاحبه اش مدعی شد که افرادی باعث شدند که او از استقلال فراری شود که این برخلاف نتایج ضعیفی است که باعث جدایی او از استقلال شد.
اخیرا علیرضا منصوریان سرمربی اسبق استقلال در گفتگو با کامران نجف زاده، مدعی شد:
” گروه های مختلف در استقلال تلاش کردند تا من را از این تیم فراری بدهند”.
جدا از صحت و سقم این موضوع، علیرضا منصوریان دلیل اصلی رفتنش از استقلال را نادیده گرفت و تحرکات گروهی را باعث آن دانست که تعجب آور است!
هنوز خیلی از آن سال ها نمی گذرد که فکر کنیم از خاطره ها محو شدند و لذا مطابق میل خود، تحلیل بسازیم!
نتایج ضعیف دلیل اصلی جدایی منصوریان از استقلال
قطعا دلیل اصلی فریادهای اعتراضی سکوهای استقلالی و متعاقب آن کناره گیری ناگزیرانه خود منصوریان از هدایت آبی پوشان، عملکرد به مراتب ضعیف وی در دومین فصل جلوسش بر نیمکت استقلال بود؛ هرچند او در فصل اول نیز نتوانسته بود استقلال را به جام قهرمانی برساند.
دوره ای که علیرضا منصوریان سرمربی استقلال شد حمایت یکپارچه هواداران و مدیران این باشگاه را داشت و تیم نیز به لحاظ مهره، کمبودی نداشت.
مضاف بر اینکه تیم را شخص وی و مطابق سلیقه و افکارش بست و همه گونه همراهی از جانب مدیریت باشگاه نیز متوجه او بود.
گرچه هواداران در سال اول حضور منصوریان و با توجه به بضاعت تیمش و امیدی که بدو بسته بودند توقع قهرمانی داشتند اما وی در کسب قهرمانی ناکام ماند.
با این وجود همه ارکان باشگاه از مدیریت تا هواداران به حمایت از او ادامه دادند تا این مهم را در دومین فصل برای شان محقق کند، اما عملکرد ضعیف او باعث کمرنگ شدن امیدها در نیمه اول نیم فصل (۹۷-۹۶) شد.
به طوری که هواداران استقلال خواهان اخراج یکی از محبوب ترین بازیکنان سابق و سرمربی موردعلاقه خود را که قبل از آمدنش به استقلال، دوای درد تیمشان می دانستند، شدند!
منصوریان در بن بست با استقلال
تیم منصوریان نه نتیجه می گرفت و نه شاداب بازی می کرد و او در استقلال و استقلال با او در بن بست گرفتار بود!
اینکه حالا علیرضا منصوریان بدون توجه به آن عملکرد ضعیفش که اتفاقا با نتایجش نوبرانه هایی هم برای استقلال خلق کرد، دلیل رفتنش از نیمکت استقلال را هر چیزی جز دلیل اصلی بیان می کند، هم قابل پذیرش نیست و هم برای چندمین بار یکی از خصایص ناپسند اکثر مربیان وطنی یعنی خود بزرگ بینی کاذب و چشم پوشی بر واقعیت را بروز می دهد.
متاسفانه اکثر مربیان ما به ویژه نسل جوان، همواره خود را برای صدارت نیمکت های بزرگ محق می دانند، هیچ کمبود دانشی برای خود در قیاس با مربیان خارجی قائل نیستند ولی در عرصه عمل، فرسنگها از ادعاهای خویش عقب ترند و از طرفی نیز استاد توجیه!
همین افرادی را که به عنوان کارشناس به برنامه های فوتبالی تلویزیون می آیند، رصد کنید؛ در گفتار و بیان تئوری ها واقعا کارشناسند ولی رزومه کاری شان را که می بینی؛ اکثرا تهی از همان تئوری پردازی های فنی خود!
یکی از دلایل مهم نیاز مبرم فوتبال ما به مربیان خارجی کاربلد، همین خود بزرگ بینی های کاذب و نادیده انگاشتن واقعیت ها و از سویی کم دانشی و گریز از آموختن مربیان مان است که دست بر قضا و در کمال احترام علی منصوریان نیز در همین گروه می گنجد.
آیا منصوریان در تیم های دیگر هم مجبور به فرار شد؟
علیرضا منصوریان که بیان می شود از لابی هایی قوی هم برای حضور در تیم های مختلف به عنوان سرمربی برخوردار است پس از استقلال، هدایت تیم هایی چون ذوب آهن، تراکتور، آلومینیوم اراک، صنعت نفت آبادان و فولاد خوزستان را عهده دار شد.
بهتر است خودش بگوید که در این تیم ها موفق بوده یا خیر؟ آیا آنجا هم بقیه دنبال فراری دادنش بوده اند؟ آخرین تجربه کاری او به رهبری باشگاه متمول و باامکانات فولاد خوزستان در فصل گذشته بر می گردد که با اخراجش نیز همراه شد!
هدف این متن، بیان ایراد بزرگی است که در میان بسیاری از مربیان ایرانی ریشه دارد و مانع پیشرفت آنها است.
بهجای تلاش برای یادگیری و ارتقای سطح فنی و کیفی خود، این مربیان همچنان درگیر مسائلی هستند که نه تنها به رشد آنها کمک نمیکند، بلکه متأسفانه این مسائل را بر افزایش مهارتها و دانش خود ترجیح میدهند.
عبدالله دارابی- اختصاصی خبرگزاری پارس فوتبال