بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

مایلی‌کهن ما را به خواندن نماز جماعت اجبار می‌کرد/ گفتند تخته و پاسور بازی کردی و از اردوی تیم ملی حذفم کردند!

منبع : خبرورزشی
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : سه شنبه 9 دی 1404 | 22:05

امیرحسین درباره شادی گل پنالتی شجاع خلیل‌زاده گفت: به نظر من کسی که هدف حضور در جام جهانی را دارد، باید در رفتار و واکنش‌های خود پخته‌تر عمل کند.

امیرحسین صادقی بازیکن سابق تیم استقلال و تیم می کشورمان مهمان پنجمین قسمت برنامه «پنجره‌ای رو به جام» شد.

او در این برنامه که از آپارات‌اسپرت پخش می‌شود، گفت: زبان سرخ سر سبز را بر باد می‌دهد. من از ابتدا بر این باور بوده‌ام که باید واقعیت‌ها را بیان کرد، چراکه فردی نیستم که نسبت به مسائل چشم‌پوشی کنم. بسیاری از موضوعات وجود دارد که هم می‌تواند به تیمم آسیب بزند و هم به شخص خودم، اما با این حال همواره حقیقت را گفته‌ام. شاید بیان این واقعیت‌ها برای برخی افراد تلخ و ناخوشایند باشد، اما این شیوه‌ای است که به آن عادت کرده‌ام. من با نانی بزرگ شده‌ام که پدرم از راه کارگری به دست آورده و همین موضوع باعث شده است که حرف‌هایم را صریح و بی‌پرده بیان کنم. گاهی ممکن است لحنم تند به نظر برسد، اما نیت من همواره بیان حقیقت بوده است.

وی در خصوص تصادفی که برایش رخ داد، بیان کرد: این اتفاق به‌صورت تصادفی و به گمانم در اوایل مهرماه رخ داد. در آن روز، حوالی ساعت یک بعدازظهر، از یک رستوران در محدوده جردن در حال بازگشت به منزل بودم و در اتوبان نیایش تردد می‌کردم. در آن مقطع، به‌شدت درگیر مشغله‌ها و فشارهای فکری بودم و ذهن بسیار آشفته‌ای داشتم. در حین رانندگی در اتوبان نیایش، بدون آن‌که متوجه شوم با سرعتی حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ کیلومتر در ساعت با گاردریل برخورد کردم. خودم نیز دقیقا متوجه نشدم که در آن لحظه چه اتفاقی افتاد. حتی اکنون که به آن صحنه فکر می‌کنم، برایم روشن نیست که چگونه این حادثه رخ داد. گاهی انسان با خود می‌اندیشد که چرا چنین اتفاقی افتاد و آیا امکان جلوگیری از آن وجود نداشت، اما حقیقت این است که جزئیات آن لحظه را به خاطر نمی‌آورم. در آن زمان مشکلات و دغدغه‌های فکری زیادی داشتم و ذهنم به‌شدت درگیر بود. پس از برخورد با گاردریل، خودرو به سمت یک درخت منحرف شد و شاخه‌های درخت شکست. تنها کاری که توانستم انجام دهم این بود که از خودرو پیاده شدم و متوجه شدم که از ناحیه بینی دچار آسیب شده‌ام چون به‌تازگی بینی‌ام را عمل کرده بودم و دوران بسیار سخت و آزاردهنده‌ای را پشت سر گذاشتم. جراحی مربوط به ناحیه سر و به‌ویژه بینی بود که به دلیل شدت آسیب، از پلاتین، غضروف و مفصل مصنوعی در آن استفاده شد. این موضوع فشار جسمی و روحی زیادی برای من به همراه داشت و مدتی درگیر این نگرانی بودم که آیا وضعیت بینی‌ام به حالت عادی بازمی‌گردد یا خیر. علاوه بر این، یکی از انگشتان دستم دچار پارگی شد، صورتم آسیب دید و ترک برداشت و مجموع این صدمات شرایط بسیار دشواری را برایم ایجاد کرد.

صادقی ادامه داد: بیشترین رنجی که متحمل شدم مربوط به آسیب بینی بود، چراکه درد و عوارض آن بسیار شدید بود. حتی در مقطعی به دلیل همین شرایط، قادر به بازی فوتبال نبودم. روز جراحی، روزی بسیار تلخ برای من بود. زمانی که روی تخت ریکاوری قرار داشتم و به هوش آمدم، پسر بزرگم برای دیدنم به داخل آمبولانس اورژانس آمد. او با شجاعت این کار را انجام داد اما به‌محض دیدن وضعیت من، حالش به‌شدت بد شد و رنگ چهره‌اش تغییر کرد. همان لحظه حال خود من نیز وخیم‌تر شد و آرزو می‌کردم ای‌کاش وارد آمبولانس نمی‌شد و آن صحنه را نمی‌دید. پسر بزرگم، امیرمهدی، در حال حاضر دانشجوی سال اول دانشگاه است. همچنین یک پسر دیگر دارم که هشت‌ماهه است. در مجموع، خداوند سه پسر به من عطا کرده است.

صادقی درباره حضورش در تیم تراکتور هم گفت: من با افتخار یک سال در خدمت تیم تراکتور بودم. مردم تبریز، مردمی شریف، نجیب و بافرهنگ هستند و من یک سال از زندگی‌ام را در این شهر سپری کردم. واقعا اگر در آن مقطع به تیمی غیر از تراکتور می‌رفتم، شاید مسیر حرفه‌ای‌ام به‌گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد و حتی ممکن بود به تیم استقلال و رقابت‌های مهم بازنگردم. پس از جدایی از استقلال، ابتدا به مس کرمان پیوستم و در همان فصل موفق شدیم مقام سوم لیگ را کسب کنیم و به رقابت‌های آسیایی راه یابیم. سال بعد نیز در همان تیم حضور داشتم و پس از دو سال، مس کرمان برای سومین سال حضورش در لیگ برتر به مسابقات آسیایی صعود کرد. سپس مجددا به استقلال بازگشتم، اما به دلیل برخی حواشی، از این تیم جدا شدم و راهی تراکتور شدم؛ تیمی که در آن زمان امیر قلعه‌نویی سرمربی‌اش بود. در تراکتور نیز پس از دو سال حضور در لیگ برتر، در سال سوم موفق شدیم سهمیه آسیایی کسب کنیم و نخستین حضور آسیایی تراکتور با همان تیم رقم خورد. با این حال، موضوعی که قلبا مرا آزرده کرد، اتفاقاتی بود که پس از بازی پرسپولیس و تراکتور در جام حذفی رخ داد؛ دیداری که تراکتور در ضربات پنالتی به پیروزی رسید. پس از آن، صحبت‌هایی که درباره آقای کریم باقری، کاپیتان پرافتخار تیم ملی، مطرح شد و واکنش‌هایی که در فضای مجازی شکل گرفت، برای من بسیار ناراحت‌کننده بود. به باور من، با توجه به فرهنگ غنی و اصیل مردم شریف تبریز و آذربایجان، چنین رفتارها و اهانت‌هایی نسبت به شخصیتی مانند آقای کریم باقری دور از انتظار بود. البته متاسفانه به شکل تلخی وایرال می‌شود. من دقیقا نمی‌دانم چرا چنین فضاهایی شکل می‌گیرد، اما آن‌چه مشخص است این است که فضای مجازی نقش پررنگ و تاثیرگذاری در تشدید این اتفاقات داشته و نباید تمام مسئولیت را تنها متوجه مردم دانست.

بازیکن سابق استقلال بیان کرد: فضای مجازی متاسفانه موجب شده است اختلافات زیادی در جامعه شکل بگیرد، بسیاری از صحبت‌ها بدون پرده و ملاحظه مطرح شود، برخی افراد کوچک به‌صورت غیرواقعی بزرگ جلوه داده شوند و موضوعات کم‌اهمیت، بیش از اندازه بزرگ‌نمایی شوند. این روند آسیب‌زا، متاسفانه به بخشی از فضای عمومی جامعه تبدیل شده است. در خصوص دیدار پرسپولیس و تراکتور و صحبت‌های ناپسندی که در آن مقطع نسبت به آقای علی بیرانوند مطرح شد، همان زمان نیز من موضع خود را به‌صراحت بیان کردم و حتی به‌دلیل همین مسائل در کمیته انضباطی حضور پیدا کردم. با این حال، متاسفانه حافظه جمعی جامعه ما کوتاه‌مدت شده است و بسیاری از این مواضع به‌سرعت فراموش می‌شود. واقعیت این است که مردم ما تحت‌فشار شدید اقتصادی قرار دارند و همین فشار، باعث می‌شود آستانه تحمل کاهش پیدا کند و رفتارهای پرخاشگرانه زودتر در تصمیم‌ها و واکنش‌ها بروز پیدا کند. وقتی طی شش سال، ارزش دلار از حدود ۱۲۰۰ تومان به بیش از ۱۳۰هزار تومان می‌رسد، طبیعی است که نتوان از مردم انتظار داشت با آرامش بیشتر فکر کنند، منطقی‌تر گفت‌وگو کنند و با صبر بیشتری قضاوت داشته باشند. متاسفانه فشارهای اقتصادی تاثیر بسیار منفی و عمیقی بر روند فکری و تصمیم‌گیری افراد گذاشته است. من از این شرایط نگران و ناراحت نیستم. مردمی که روزی با تشویق‌ها و حمایت‌هایشان امیرحسین صادقی را به جایگاه امروز رساندند، طبیعی است که در مقاطعی نیز از برخی اتفاقات دلخور شوند. این موضوع مرا آزار می‌دهد اما باور دارم که در آینده متوجه خواهند شد که هدف من از بیان این صحبت‌ها تنها جلوگیری از شکل‌گیری یک بدعت نادرست بوده است. مسئله فقط شخص آقای کریم باقری نیست. اگر امروز چنین رفتارهایی نسبت به ایشان صورت بگیرد، فردا ممکن است همین اتفاق برای بازیکن دیگری رخ دهد. بنابراین موضوع، یک فرد خاص نیست بلکه یک روند نگران‌کننده است که باید جلوی آن گرفته شود.

صادقی ادامه داد: پس از همان بازی نیز با آقای شجاع خلیل‌زاده صحبت کردم. ایشان بازیکن تیم ملی است و کسی که هدف حضور در جام جهانی را دارد، به اعتقاد من باید در رفتار و واکنش‌های خود، به‌ویژه در چنین فضاهایی، پخته‌تر و خوددارتر عمل کند و او نیز صحبت‌های من را قبول کرد. من هم از طریق تماس تلفنی و هم با ارسال پیام در فضای مجازی، پس از بازی پرسپولیس و تراکتور، این موضوع را با ایشان در میان گذاشتم. خوشبختانه صحبت‌ها را پذیرفتند و دلیل شادی پس از ضربه پنالتی را نیز مطرح کردند که در نهایت، گفت‌وگویی محترمانه و سازنده میان ما شکل گرفت.

صادقی در برنامه پنجره ای رو به جام

صادقی توضیح داد: برخی از صحبت‌ها و جزئیاتی که میان من و آقای شجاع خلیل‌زاده مطرح شد، ترجیح می‌دهم در همان چارچوب شخصی باقی بماند. باید شرایط آن بازی را در نظر گرفت؛ دیدار حذفی تراکتور و پرسپولیس، با توجه به حواشی گسترده‌ای که از فصل قبل میان هواداران دو تیم وجود داشت، از ابتدا با فشار روانی و استرس بسیار بالایی همراه بود. به اعتقاد من، تراکتور در جریان ۹۰ دقیقه بازی شایستگی زدن حداقل سه گل را داشت، اما شرایط مسابقه به‌گونه‌ای پیش رفت که این اتفاق رخ نداد. در ابتدای وقت‌های اضافه، اخراج آقای محمد نادری و سپس عقب افتادن دو بر صفر در ضربات پنالتی، فشار روانی مضاعفی را به بازیکنان وارد کرد. در چنین فضایی، استرس و هیجان به اوج خود می‌رسد و متاسفانه برخی شادی‌ها و واکنش‌های بعد از گل، که از سوی برخی بازیکنان پرسپولیس نیز صورت گرفت، حالتی بچگانه داشت و تمرکز تیم مقابل را تحت تأثیر قرار داد. همین موضوع باعث شد آقای شجاع گلایه‌هایی را مطرح کند. البته ایشان در ادامه پذیرفت که در واکنش خود اشتباه کرده و این مسئله را نیز صراحتا قبول کرد. در مجموع، هیجان، فشار مسابقه و حواشی موجود باعث بروز آن رفتار شد.

وی با بیان این‌که در دوران حضورش در زمین سبز تقریبا هیچ حاشیه‌ای نداشته، عنوان کرد: من شخصا انتقاد را با جان و دل می‌پذیرم، به‌ویژه اگر باعث پیشرفت و اصلاح مسیر شود اما مسئله من موضوع دیگری بود. آغاز بسیاری از این حواشی به دوره‌ای بازمی‌گردد که در تیم رقیب حضور داشتم و زنده‌یاد مهرداد میناوند نیز در آن مقطع حضور داشت. خدا رحمتش کند. حاشیه‌ها از همان‌جا شروع شد. من پیش از آن در فضای مجازی هیچ کاری به کسی نداشتم و صرفا زندگی شخصی خودم را دنبال می‌کردم، اما برخی افراد با مطرح‌کردن و وایرال‌کردن صحبت‌هایی در فضای مجازی، عملا آتش این حواشی را شعله‌ور کردند. باشگاه استقلال، متاسفانه در مقاطعی از نبود یک بزرگ‌تر واقعی رنج برده است. در این باشگاه، گاهی اوقات وقتی فردی جدا می‌شود، ناگهان همه چیز منفی جلوه داده می‌شود و کسی نیست که بتواند این مسائل حاشیه‌ای را، چه در فضای مجازی و چه در فضای واقعی، مدیریت و جمع کند. من به‌دلیل همین موضوعات با وزیر وقت ورزش و همچنین مدیرعامل باشگاه استقلال دچار اختلاف شدم. شکایت‌های متعددی علیه من نیز در این زمینه وجود دارد که هم مربوط به وزیر ورزش وقت و هم مدیرعامل باشگاه استقلال است. آن‌موقع وزیر ورزش آقای سلطانی‌فر، بود. من در همان مقطع نیز به‌صورت مستند صحبت‌هایم را مطرح کردم، اما پذیرفته نشد و حتی بابت آن جریمه مالی شدم. امروز اما بسیاری از افرادی که در اطراف ایشان حضور داشته‌اند، اذعان می‌کنند که آقای سلطانی‌فر گرایش پرسپولیسی داشته‌اند. از طبقه اول تا طبقه آخر وزارت ورزش همه پرسپولیسی بودند. آن زمان که این موضوع را مطرح کردم، کسی نپذیرفت، اما اکنون خود همان افراد این مسئله را تایید می‌کنند.

بازیکن سابق تراکتور در ادامه و با اشاره به موضوعات شخصی گفت: همسر من واقعا علاقه‌مند به تیم پرسپولیس بود. حتی یکی از شروط ازدواج ما به دربی معروفی برمی‌گردد که آن زمان برگزار شد. مهریه همسرم ۱۳۶۲ سکه بود اما پدرخانمم گفت برو و دربی را ببر که اگر بردی هر آن‌چه خودت بگویی می‌شود و خوشبختانه استقلال در آن بازی پیروز شد. فرزندانم اما همگی استقلالی هستند؛ البته به نوعی به اجبار! طبیعی است وقتی نان آدم از باشگاه استقلال تأمین می‌شود، تعلق خاطر نیز شکل می‌گیرد. پس اگر به تیم دیگری گرایش پیدا می کردند یک ظلم بود بسیاری هستند که از این باشگاه ارتزاق می‌کنند، اما گرایششان تغییر می‌کند؛ با این حال، من دوست داشتم فرزندانم استقلالی باشند. پدرم زمانی موفق به کسب مقام نخست قهرمانی کشور شده بودند؛ افتخاری که همواره برای من الهام‌بخش و مایه غرور بوده است.

صادقی درباره دوره‌ای که عضو تیم امید بود و مسایلی که باعث کنار گذاشتنش از تیم ملی شد، مطرح کرد: آقای مایلی‌کهن در آن دوره، تیم امید را به اردویی در محلی که امروز به‌عنوان هتل آکادمی شناخته می‌شود بردند. در آن زمان، این مجموعه یک خوابگاه دوطبقه ساده بود و امکانات تفریحی خاصی وجود نداشت. شرایط اردو کاملا محدود بود؛ تمرین، خوابگاه و مجددا تمرین، بدون هیچ برنامه جانبی دیگری. در آن اردو، در برخی روزها نماز جماعت ظهر به اجبار برگزار می‌شد. برخی گویا فراموش کرده‌اند و تغییر رویه داده‌اند اما باید بگویم پیش از صرف ناهار، نماز جماعت برگزار می‌شد و این موضوع برای همه روشن است. البته پس از دو یا سه روز، خود آقای مایلی‌کهن اعلام کردند که ترجیح می‌دهند مسائلی مانند بازی تاس در اردوی ایشان ادامه پیدا نکند و موضوع همان‌جا خاتمه یافت.

صادقی توضیح داد: بحث من نه تایید و نه رد باورهای فردی است. هر کسی اعتقادات خودش را دارد و من هم چه در ۵۰ سالگی و چه در ۶۰ سالگی، همان فردی خواهم بود که امروز هستم و بابت باورهایم تغییر رویه نمی‌دهم. اما واقعیت این است که برخی افراد در گذر زمان مواضع و روایت‌های خود را تغییر داده‌اند و شاید بخشی از آن‌چه در گذشته اتفاق افتاده، امروز به‌درستی به یاد آورده نمی‌شود. در هر صورت، هدف از بیان این موضوع، صرفا روشن شدن واقعیت‌هاست، نه ایجاد حاشیه یا بازگشایی پرونده‌های قدیمی.

وی گفت: در آن مقطع، من به همراه آقای میثم سلیمانی و یکی دو نفر دیگر از بازیکنان، از اردوی تیم خط خوردیم. من ذاتا بازیکنی کم‌حاشیه و بی‌سروصدا بودم؛ نه اهل بحث بودم و نه وارد حاشیه می‌شدم. با این حال، همان شب اتفاقاتی در برنامه «۹۰» رخ داد. آقای عادل فردوسی‌پور به‌صراحت این سوال را مطرح کردند که چرا بازیکنی مانند امیرحسین صادقی، که در مسیر قهرمانی قرار دارد و جزو بهترین مدافعان جوان کشور است، از اردو کنار گذاشته شده یا چرا آقای میثم سلیمانی، که در آن زمان یکی از مهاجمان خوب فولاد بود، خط خورده است. در پاسخ، آقای محمد مایلی‌کهن اعلام کردند که در زمان برگزاری نماز، صدای بازی تخته و تاس شنیده‌اند. همان‌جا نیز من به‌صراحت گفتم که این صحبت‌ها صحت ندارد و به‌شدت نادرست است. به آقای مایلی‌کهن گفتم نمازهایتان قبول نیست چون دروغ گفتید. آن ادعا، بزرگ‌ترین دروغی بود که در آن مقطع درباره من گفته شد و متاسفانه به‌دلیل همین اتهام، ما را از اردو کنار گذاشتند؛ با این مضمون که گویا ما مشغول بازی تخته یا پاسور بوده‌ایم. به‌صراحت و با قسم می‌گویم که من اساسا بلد نبودم تخته بازی کنم. آقای دکتر دادکان شاهد این موضوع هستند. اولین بار، آن هم سال‌ها بعد، در پرواز لوفتهانزا و در مسیر جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، آقای دکتر دادکان به‌صورت مختصر این بازی را به من نشان دادند. حتی آن زمان هم کاملا مسلط نشدم. بنابراین اساسا این ادعا که در اردوی تیم ملی مشغول بازی تخته یا قمار بوده‌ام، از پایه و اساس نادرست است و موضوع، چیز دیگری بود.

بایکن اسبق تیم ملی ایران اظهار کرد: پس از پخش این صحبت‌ها، پدر من به‌شدت ناراحت شد. ایشان می‌گفتند من فرزندم را با نان حلال بزرگ کرده‌ام چرا باید آبروی من و فرزندم در تلویزیون برده شود؟ چنین اتهامی، عملا به‌معنای زیر سوال بردن حیثیت خانوادگی ما بود. وقتی گفته می‌شود پاسور یا تخته، یعنی القای قماربازی و این مسئله برای خانواده ما بسیار سنگین و آزاردهنده بود. در همان شب، پدرم از شدت ناراحتی به منزل مادر آقای مایلی‌کهن رفتند. منزل ایشان در همسایگی منزل آقای حامد کاویانپور بود و ما نیز هم‌محله‌ای بودیم. بعدها اما متوجه شدم که اصل ماجرا چیز دیگری بوده است. واقعیت این بود که ما به‌واسطه صحبت‌هایی که از سوی آقای عزیز محمدی مطرح شده بود، از اردو کنار گذاشته شدیم. ایشان این موضوع را با آقای مایلی‌کهن در میان گذاشته بودند و البته یک نوه تلافی پیش آمد . دوستان بروند و بپرسند پس از دیدار استقلال و النصر در ورزشگاه آزادی، که با نتیجه ۲ بر ۱ به پایان رسید و منجر به صعود نشد، در رختکن میان من و آقای عزیز محمدی، که در آن زمان رئیس سازمان لیگ بودند، چه اتفاقی رخ داد. این اختلاف بعدها به‌نوعی تلافی شد؛ تا جایی که زمانی که ایشان سرپرست تیم فجر بودند و قصد داشتند برخی از بازیکنانشان حفظ شوند، این فشارها و تصمیمات اعمال شد و در نهایت ما از اردو خط خوردیم.

بیش‌تر بخوانید: واکنش خداداد عزیزی به درگیری شجاع و کنعانی/ هشدار مدیر تراکتور در مورد کسر امتیاز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *