بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

اشک‌های مردی که باد کاشت و طوفان درو کرد…

منبع : خبرورزشی
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : شنبه 6 دی 1404 | 19:13

جمعه شب در برنامه شب‌های فوتبالی اتفاقات تلخی افتاد که دل همه فوتبال دوستان را به درد آورد.

کسی هست که از دیدن اشک‌های یک مرد بالغ ناراحت نشود؟ آن هم کسی که از جیب خود برای فوتبال هزینه کرده و یکی از تیم‌های محبوب ایران را به سطح یک مدعی رسانده است؟

کسی هست که از توهین و فحاشی دفاع کند؟ چه به فرد، چه به تیم و بدتر از همه به یک قومیت؟ پس همه با هم در این دو موضوع وجه اشتراک داریم که هیچکس از دیدن اشک‌های زنوزی خوشحال نشد و هیچکس کار زشت کسانی که در هر ورزشگاه به هر کس توهین می‌کنند، را تایید نمی‌کند.

اما مگر نه اینکه هر اتفاقی یک علت دارد؟ مگر نه اینکه آدم عاقل باید به سراغ دلیل و ریشه مشکل برود؟ شاید اینجا نیز تمام اهالی فوتبال در یک نقطه وجه اشتراک داشته باشند که ریشه مشکلات تراکتور به خود آقای زنوزی برمی‌گردد.

در نخستین شب‌های زمستان، مردی اشک ریخت که خود باد کاشته بود و حالا که طوفان درو کرده، متعجب است و از زمین و زمان گلایه دارد. مردی که خودش را نماینده «همه» می داند و اگر کسی با او مشکل داشته باشد، متهم به دشمنی با تمام مردم یک خطه می شود.

مردی که عالم و آدم را در مشکلات فوتبال ایران، مقصر می‌شناسد به جز خود و زیر مجموعه‌اش!

مردی که پر از تناقض و تضاد بود. در جای جای حرف‌هایش از عشق و تعصب به ایران و ایرانی حرف می‌زد، اما مدام تکرار می‌کرد که تیمش در آسیا موفق است، چون هیچ ایرانی آنجا وجود ندارد! نه داور و نه برنامه ریز که همه علیه او و تیمش توطئه می کنند!

مردی که از دخالت سیاسیون در فوتبال گلایه داشت. مردی که بارها از دخالت رئیس جمهور سابق در یک پرونده ملی گلایه کرده و در همین برنامه، اسم پسر وزیر سابق را آورد اما خودش هر روز و هر ساعت به هر بهانه -حتی نگرفتن یک اوت ساده در بازی فوتبال- پای رئیس جمهور را وسط می‌کشد!

مردی که در فوتبال ایران انگار فقط پرسپولیس را می‌شناسد و می‌بیند و هیچ کاری به دیگر تیم محبوب -یعنی استقلال- ندارد. چرا فقط پرسپولیس؟ چرا استقلال نه؟

مردی که فریاد می‌زند تمام افتخارات پرسپولیس به ناحق و با دخالت این و آن به دست آمده، اما خودش هر فصل به دنبال شکار ستاره‌های همان تیم می‌رود!

مردی که آشکارا می خواهد همه به هر قیمت و در هر شرایط، دوستش داشته باشند. حتی شده به زور! و حق ندارند دیگر افراد و تیم ها را دوست داشته باشند. 

مردی که سال قبل با همین داوران و همین فدراسیون، قهرمان شد و از همه تعریف و تشکر کرد. اما حالا می‌گوید رئیس فدراسیون به او گفته برو خودت داوران را راضی کن و به این فکر را نمی‌کند که حاصل این حرف این است که تو سال قبل، خودت داوران را راضی کرده بودی!

مردی که مصداق بارز یک ضرب المثل معروف قدیمی است! اینکه اگر خودش در فوتبال موفق نباشد، اصلاً نمی‌خواهد فوتبالی وجود داشته باشد تا دیگران از آن لذت ببرند.

مردی که همیشه از همه چیز و همه کس طلبکار است و هرگز هیچ چیز تقصیر او نیست.

مردی که در شروع حرف‌هایش، با توپ پر و دلاورانه سینه سپر می‌کند که آمده از حق مردم یک خطه دفاع کند. اما آخرش به مظلوم نمایی پناه می‌برد و اشک می‌ریزد!

مردی که در کلام، هزار بار می‌گوید اهل تعصب به هیچ قومیتی نیست اما ۱۰۰۱ بار تکرار می‌کند که هزار سال است ترک‌ها ایران را نگه داشته‌اند.

مردی که بعد از اتفاقات ورزشگاه یادگار امام که در تمام کره زمین مورد تقبیح قرار گرفت، به جای عذرخواهی از کریم باقری این بار پای خانواده او را وسط کشید! بعد چند روز آمد و یک جمله عذر خواست اما صدها جمله دوباره طلبکار شد.

مردی که وقتی یک اتفاق همیشه و همه جا تکرار می‌شود، همه دنیا را مقصر می‌داند و هرگز به خود نگاه نمی‌کند که شاید بخشی از ایراد از او باشد.

مردی که به تنهایی رابطه مطلوب دو تیم بزرگ و پرطرفدار طی دهه‌ها را به نفرت و دشمنی تبدیل کرده و هنوز همه چیز را گردن آن تیم می‌داند.

مردی که چون فکر می‌کند در همه چیز حق با اوست، همه کارشناسان و صاحب نظران را زیر سوال می‌برد که چرا مثل او فکر نمی‌کنند؟!

مردی که همیشه حرف می‌زند و بیانیه می‌نویسد، اما حاضر نیست مسئولیت حرف‌ها و تصمیماتش را گردن بگیرد. وقتی مراجع قانونی او را می‌خواهند، می‌گوید من یک هوادارم و سمت رسمی ندارم اما تهدید می‌کند تیمش را از لیگ بیرون می‌کشد!

مردی که از جمله مدیر پرسپولیس -که معلوم نیست گفته یا نگفته- تعبیر به تهدید می‌کند اما نمی‌بیند که این عمل، واکنشی در قبال کنش خود او بوده است.

مردی که شرط می‌گذارد باید فدراسیون و همه ایران به او تعهد بدهند که در ورزشگاه مطابق میلش رفتار کنند، اما خودش حاضر نیست در ورزشگاه خودش و با هواداران تیم خودش، چنین کند و تضمین بدهد.

و بالاخره مردی که به قول مافیا بازها انگار گردن ندارد. حرف می زند و رفتار می کند اما مسئولیتش را گردن نمی گیرد. چون پول دارد، بقیه باید کارهایش را گردن بگیرند و تاوان بدهند.

اینجا را بخوانید: دلبری تمام عیار بیرانوند برای زنوزی؛ کاش اشک شما را نمی‌دیدیم! +عکس

دسته بندی ها : خبرورزشی
برچسب ها : ,

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *