ارتباط توسعه اقتصادی و فوتبال پویا؛ تفاوت و شباهتهای ایران با بلژیک، مصر و نیوزلند
منبع : خبرگزاری تابناک
آیا میتوان ارتباط مستقیمی میان اقتصاد و فوتبال و نتایج احتمالی در جام جهانی برای تیمهای حاضر در این رقابتها متصور بود؟ طبیعتاً هیچ چیزی قطعی نیست و نسبی است.
میتوان گفت که «اقتصاد قوی بستر لازم برای توسعه فوتبال حرفهای است، اما بدون فرهنگ فوتبالی، حکمرانی کارآمد و سرمایه انسانی، این بستر به موفقیت ورزشی منجر نمیشود.»
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، احتمالاً غیر قابل انکار است که «اقتصاد نقش مهمی در توسعه دارد.» اگر هر جامعه یا کشوری را یک درخت فرض کنیم، شاخههای مختلف و به بار رسیدن آنها به تنهای نیاز دارد که به ریشه متصل هستند؛ طبیعی است ریشههای این درخت هرچقدر بیشتر توسعه پیدا کند، هم تنه قدرتمندتر میشود و هم شاخهها وسیعتر و پربارتر خواهند بود. ریشهها و تنه درخت احتمالاً تشابه دقیقتری با اقتصاد و توسعه آن دارند و شاخهها، همان فعالیتها و پدیدههایی هستند که برای پویایی نیاز به پشتیبانی قوی اقتصاد توسعهمحور دارند. بنابراین نمیتوان نقش اقتصاد را از هیچ پدیدهای جدا کرد، هرچند ممکن است استثنا هم وجود داشته باشد که نتیجه بدون اقتصاد قوی یا عدم نتیجهگیری با اقتصاد توسعهمحور رقم بخورد، با این حال علت و عللهای مختلفی در این زمینه وجود دارد.
اگر بخواهیم موضوع اقتصاد را در فوتبال مورد بررسی قرار بدهیم، احتمالاً باید با این توضیح به ماجرا ورود کرد؛ اقتصاد قوی «شرط لازم» برای فوتبال قوی است، اما «شرط کافی» نیست. چراکه مثالهای ضد و نقیضی هم میتوان آورد از کشورهایی که اقتصادی قوی دارند، اما فوتبالشان قدرتی در دنیا محسوب نمیشود یا برعکس، کشورهایی با اقتصاد متوسط و حتی ضعیف که فوتبالشان در دنیا زبانزد است. مثالهای مهمی را میتوان اینجا مطرح کرد؛ اقتصاد قوی کشورهایی چون آمریکا، چین و هندوستان که در فوتبال دنیا زبانزد نیستند، اما موضوع اینجاست که فوتبال هم در میان ورزشها برای آنها مطرح نیست. در آمریکا فوتبال آمریکایی و بسکتبال و بیسبال بسیار حائز اهمیت است و البته آمریکاییها در رشتههای المپیکی سرآمد هستند و در هندوستان هم فوتبال همیشه در سایه کریکت بوده؛ فوتبال در چین هم باوجود سرمایهگذاری زیاد هنوز به جایی نرسیده، چون احتمالاً فوتبال در فرهنگ آنها جایی ندارد، در حالی که چینیها نیز مانند آمریکاییها در رشتههای المپیکی سرآمد هستند و بیشترین مدالها را کسب میکنند.
با تمام این توضیحات و تعاریف موفقیت در فوتبال در گام اول، نیاز به یک فرهنگ و ریشه فوتبالی دارد که باید در آن فرهنگ استعداد هم نهفته باشد. در کنار این موضوع میتوان با فراهم کردن شرایطی چون زیرساخت، آموزش و تربیت سرمایه انسانی، راهاندازی لیگ حرفهای به موفقیت هم دست یافت. در این میان میتوان به نمونههای موفقی چون انگلستان، آلمان و فرانسه در اروپا، برزیل در آمریکای جنوبی [که در کنار نبوغ فوتبالی اقتصاد پویایی هم دارد] یا کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی در آسیا اشاره کرد که علاوه بر اقتصاد قوی، فوتبال قدرتمندی هم ساختهاند. در موراد استثنا هم با کشورهایی آرژانتین و اروگوئه مواجه هستیم که شاید اقتصاد متوسطی داشته باشند، اما در فوتبال زبانزد هستند؛ چرایی آن هم فوتبالی است که ریشه در فرهنگ و اصالت مردمان این کشورها دارد و سراسر نبوغ و استعداد هستند. مثال ملموستر برای فوتبال ایران هم درست جایی است که هر گاه وضعیت اقتصادی کشور حال بهتری داشته، فوتبال هم شرایطش بهتر شده و هر زمان مثل حالا اقتصاد بی ثبات شده، تأثیرش را روی فوتبال هم نشان داده است.
بنابراین میتوان گفت که «اقتصاد قوی بستر لازم برای توسعه فوتبال حرفهای است، اما بدون فرهنگ فوتبالی، حکمرانی کارآمد و سرمایه انسانی، این بستر به موفقیت ورزشی منجر نمیشود.» با این توضیحات حالا میتوان سراغ گروه G جام جهانی ۲۰۲۶ کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا رفت؛ جایی که تیم ملی ایران با بلژیک، مصر و نیوزلند هم گروه است که هر کدام از این کشورها شباهتها و تفاوتهایی از نظر اقتصادی به هم دارند. ایران و مصر به لحاظ فرهنگ فوتبالی، جمعیتی و اقتصادی بسیار نزدیک به هم و کشورهایی چون بلژیک و نیوزلند هم شاخصهای مشابه زیادی دارند که میتوان تأثیر این شاخصها را با در نظر گرفتن فرهنگ فوتبالی به وضوح مشاهده کرد. در ادامه برخی آمارها و شاخصهای این کشورها را میبینیم:
آمار جمعیتی و برخی شاخصهای اقتصادی در ایران
- جمعیت: ۸۶ میلیون نفر
- نرخ تورم سالانه (۲۰۲۵): حدود ۴۹ درصد
- برابری با دلار آمریکا (پول ملی): ۱.۳۳۰.۰۰۰ ریال
- قیمت بنزین (معمولی): حدود ۰.۰۲ دلار
- متوسط درآمد ماهانه یک کارمند/کارگر: حدود ۱۳۰ تا ۱۵۰ دلار
آمار جمعیتی و برخی شاخصهای اقتصادی بلژیک
- جمعیت: ۱۱.۷ میلیون نفر
- نرخ تورم سالانه: حدود ۳.۱ درصد
- برابری با دلار آمریکا (پول ملی): ۰.۸۶ یورو
- قیمت بنزین (معمولی): حدود ۱.۸۰ دلار
- متوسط درآمد ماهانه: حدود ۲.۸۵۰ دلار

آمار جمعیتی و برخی شاخصهای اقتصادی مصر
- جمعیت: ۱۰۷ میلیون نفر
- نرخ تورم سالانه: حدود ۲۸ درصد
- برابری با دلار آمریکا (پول ملی): ۴۷.۵ پوند مصر
- قیمت بنزین (معمولی): حدود ۰.۴۴ دلار
- متوسط درآمد ماهانه: حدود ۲۸۰ تا ۳۰۰ دلار
آمار جمعیتی و برخی شاخصهای اقتصادی نیوزیلند
- جمعیت: ۵ میلیون نفر
- نرخ تورم سالانه: حدود ۲.۹ درصد
- برابری با دلار آمریکا (پول ملی): ۱.۷۴ دلار نیوزیلند
- قیمت بنزین (معمولی): حدود ۱.۵۹ دلار
- متوسط درآمد ماهانه: حدود ۳.۱۰۰ تا ۳.۳۰۰ دلار
در یک نگاه تحلیلی، مقایسه شاخصهای اقتصادی ایران، بلژیک، مصر و نیوزیلند نشان میدهد که رابطه فوتبال و اقتصاد، رابطهای خطی و ساده نیست. جمعیت بالا یا حتی هزینههای پایین زندگی الزاماً به فوتبال قدرتمند منجر نمیشود. آنچه نقش تعیینکننده دارد، ثبات اقتصادی، قدرت خرید واقعی، نرخ تورم پایین و امکان برنامهریزی بلندمدت است؛ مؤلفههایی که مستقیماً بر کیفیت زیرساختها، آموزش پایه، قراردادهای حرفهای، جذب مربیان باکیفیت و تداوم پروژههای فوتبالی اثر میگذارند.
به همین دلیل است که کشوری مانند بلژیک، با جمعیت محدود، اما اقتصاد باثبات، توانستهاند فوتبال منظم، قابل پیشبینی و قدرتمندتری بسازد؛ در نیوزلند هم با وجود اقتصاد پایدار، فوتبال این کشور نظم و نظامی دارد و شاید در دنیا قدرتمند نباشد، اما داستان از این قرار است که فوتبال هم در آنجا جزو اولویتها نیست و در فرهنگ نیوزلندیها کمرنگتر به شمار میرود. در حالی که کشورهایی مانند ایران و مصر با جمعیت بالا و علاقه شدید به فوتبال که ورزشگاههای بزرگ مملو از جمعیت میشوند، به دلیل اقتصاد ناپایدار و با وجود استعداد انسانی فراوان، در مسیر توسعه فوتبال حرفهای دچار نوسان و وقفه میشوند. این مقایسه نشان میدهد فوتبال، بیش از آنکه محصول «تعداد نفرات» باشد، بازتاب مستقیم کیفیت مدیریت اقتصادی و امکان برنامهریزی پایدار در یک کشور است.

حتی اگر قرار باشد بار دیگر به مثالهای قبل بازگردیم و پای کشورهایی چون آرژانتین و برزیل را به میان بکشیم، میتوان به این نتیجه رسید که در چنین کشورهایی هم باوجود اقتصاد متوسط، اما فوتبال خود یک اقتصاد جداگانه است که آکادمیهای فوتبال در برزیل و آرژانتین درآمدهایی خوبی از آن دارند و سالیانه بازیکنان زیادی را به سراسر دنیا ترانسفر میکنند. اتفاقی که خودش باعث میشود کاسه فوتبال از سایر مسائل جدا شود. همچنین فوتبال چنین کشورهایی با بازیکنان بزرگ و تاریخی همچون پله و مارادونا [و دهها ستاره که پس از آنها به فوتبال دنیا معرفی شدند] همیشه الهام بخش بوده و هستند، اما در فوتبال کشورهایی چون ایران و مصر که اقتصاد پایداری هم ندارند، بازیکنان الهام بخشی چون علی دایی و محمد صلاح هم تک ستارههایی هستند که به تنهایی نمیتوانند نقش یک موتور محرک را در فوتبال یک کشور ایفا کنند.
حالا با چنین شرایطی، آیا میتوان ارتباط مستقیمی میان اقتصاد و فوتبال و نتایج احتمالی در جام جهانی برای تیمهای حاضر در این رقابتها متصور بود؟ طبیعتاً هیچ چیزی قطعی نیست و نسبی است؛ گاهی استثنا هم وجود دارد، مانند آلمانی که پس از قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل، دو بار در ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ ناکام بود یا مراکش که باوجود اقتصاد نه چندان قدرتمند، اما در اهمیت به فوتبال، پرورش استعدادها و البته نزدیکی به اروپا فوتبال زیبایی را در جام جهانی ۲۰۲۲ به نمایش گذاشت و با موتور محرک هواداران پر شمارش در قطر، به نیمه نهایی جام هم رسید. بنابراین نمیتوان در شرایط تورنمنتی و کوتاه مدت، نتایج تیم فوتبال و اقتصاد را به هم مرتبط دانست، اما طبیعتاً در برنامههای طولانیتر رابطه مستقیمی میان اقتصاد و فوتبال وجود دارد.


پیشکسوت پرسپولیس علیرضا بیرانوند را شست و پهن کرد + جزئیات
اسطوره پرسپولیس آب پاکی را روی دست امیر قلعه نویی ریخت + جزئیات
خبر مهم از دیدار تیم ملی فوتبال ایران مقابل مصر در جام جهانی + جزئیات
هشدار جدی پیشکسوت پرسپولیس به امیر قلعه نویی + جزئیات
هشدار جدی پیشکسوت فوتبال ایران به امیر قلعه نویی + جزئیات
رویای بزرگ ستاره محبوب هواداران استقلال فاش شد + جزئیات









