بهشت یا جهنم؛ دیدار ۱۰۰ میلیونی نفرینشدگان!
منبع : طرفداری
احتمالاً آموریم و پوستکوعلو همچنان انسانهای مضطرب و نگرانی خواهند بود، و مانند فیلمهای موزۀ گاگنهایم با صداهایی با خشم در تاریکی و روشنایی با خود زمزمه میکنند.
طرفداری | در طبقۀ همکف موزۀ گاگنهایم، حدود ۲ کیلومتری دورتر از ورزشگاهی که امشب فینال لیگ اروپا در آن برگزار میشود، نمایشگاهی از فیلم و ویدئوی معاصر در جریان است؛ همکاریای میان هنرمندان باسکی و ایتالیایی.
در فیلمهایی که دیدهام، جمعیت بازدیدکنندگان وارد اتاق تاریک نمایشگاه میشوند، به حدی تاریک که صدای برخورد غریبهها در سیاهی مطلق را میشنوید. حتی برخی هنگام سرگردانی در تاریکی به دیوارها برمیخورند و به این فکر میکنند اصلاً چطور قرار است از اینجا بیرون بروند.
وقتی فیلمها شروع میشود، حال و هوای کابوسواری دارند. مردی با عینک آفتابی، تصویری مات و با صدایی خشدار و نامفهوم، بارها به سمت راستش جا خالی میدهد.
روی صفحۀ دیگر، مردی ناله میکند و بعد ملودی ناهماهنگی را زمزمه میکند که هر لحظه سریعتر و عصبیتر میشود.
سرانجام صدای مردی شنیده میشود: «تو هنوز آماده نیستی این را ببینی.»
واضح است، ظاهراً مسئول یا مسئولان موزۀ گاگنهایم خبر داشتهاند، منچستریونایتد و تاتنهام در راهاند. آنها میدانستند که روبن آموریم و آنژ پوستکوعلو، مربیانی هستند که در بیمایگی بازیکنان و تیمهای بیکیفیتی به بند کشیده شدهاند و قرار است دردها و رنجشان را نیز با خود به این شهر بیاورند، مانند تصاویر دردمند فیلمهای موزه!
آیا تیمهای ۱۶ و ۱۷ لیگ برتر و هوادارانشان آمادهاند؟ هیچ راه فراری نیست؛ هر دو تیم فصل کابوسواری را در لیگ داخلی پشت سر گذاشتهاند. اوضاع آنقدر بد است که با قرار گرفتن یونایتد در ردۀ شانزدهم و اسپرز در ردۀ هفدهم، از نظر جایگاه تیمها در جدول، این ضعیفترین فینال لیگ اروپا یا جام یوفا در تاریخ محسوب میشود.

وقتی در مصاحبۀ سهشنبه عصر، پوستکوعلو برای کنفرانس خبری حضور یافت و با طرح سؤال؛ اگر اسپرز ببازد، به او لقب دلقک خواهند داد، خشمگین شد.
و آموریم، که به خودآزاری مشهور است، باید به سؤالات بیشتری دربارهٔ اخراجهای کارکنان و صرفهجوییهای خُرد در اولدترافورد پاسخ میداد، مسائلی که به روایت تلخ فصل یونایتد دامن زدهاند.
از اینرو آنچه در شهر زیبای بیلبائو در سرزمین باسک در راه است، از یکسو، فینالی است با فشارهای غیرقابل تصور، مسابقهای که میان ارواح گمشدهٔ فوتبال انگلیس یا به رستگاری ختم میشود یا به نابودی.
و از سوی دیگر، این خودِ برخورد، محکومان و زمینخوردگان و نفرینشدگان است. بهشت و جهنمی خواهد بود!
یونایتد و اسپرز در این فصل آنقدر ضعیف ظاهر شدهاند که طرفداران فوتبال انگلستان نمیدانند باید از حضور دو تیم انگلیسی در یک فینال بزرگ اروپایی احساس افتخار کنند یا شرمزده باشند.
از نظر آماری، با توجه به جایگاه فعلیشان در یکی از پنج لیگ برتر اروپا، این دو تیم ضعیفترین تیمهایی هستند که تاکنون پایشان به یک فینال اروپایی باز شده است. با اشارهای به کشور میزبان، بعضیها به این جدال لقب «ال کرپیکو El Crapico» دادهاند، بازی با کلمات است که با الهام از نام الکلاسیکو، اما با معنای طعنآمیز به یک بازی بیکیفیت یا ناامیدکننده اشاره دارد!
هرچند برای مطرح کردن چنین عبارتی نزد پوستکوعلو یا آموریم هیچ روزنامهنگاری جسارت لازم را نداشت تا آن را در کنفرانس مطبوعاتی ابراز کند.
خلاصه ماندهام؛ این بهشت است یا جهنم؟
دو تیمی کاملاً معمولی و متوسط مانند یونایتد و اسپرز به فینال رسیدهاند، دربارهٔ واقعیت و عدم توازن ایجادشده توسط قدرت مالی لیگ برتر انگلیس در فوتبال اروپا چه میگوید؟
البته و با این تفاسیر، هواداران اسپرز و یونایتد که برای رسیدن به فینال بیلبائو دست به سفرهایی طولانی زدهاند، با کشتی از پلیموث به سانتاندر یا از پورتسموث به بیلبائو، با هواپیما به بیاریتز، بوردو، تولوز، مادرید، بارسلونا یا پورتو، و با قطار و خودروی کرایهای در سراسر پیرنه تا مسیر را به پایان برسانند، اهمیتی به چنین پرسشی نمیدهند.
آنچه هر دو دستۀ طرفداران میدانند این است که تا پایان بازی در این ورزشگاه باشکوه بر ساحل رودخانۀ نروین، یکی از تیمها به حضور در لیگ قهرمانان فصل آینده چشم خواهد دوخت و دیگری در امواج تمسخر و ناامیدی غرق خواهد شد.
پس فعلاً و تا پیش از بازی از لحظاتشان لذت میبرند، اگرچه طبق معمول، متأسفانه در گوشه و کنار به زد و خورد و دعوا هم کشیده شد. و شهردار بیلبائو رسماً گفت؛ انگلیسیها شهر را به نابودی کشاندهاند!

وقتی اتوبوس تیم اسپرز وارد بیلبائو شد، و به میدان پلازا دل ساگرادو کورازون دی خسوس رسید، تعدادی از هواداران با شعارهایشان به دنبال اتوبوس افتادند.
هواداران یونایتد هم با قدرت در بیلبائو حاضرند، و در بخش قدیمی شهر که از کنارهٔ رودخانه به دامنهٔ تپههای مشرف به بیلبائو بالا میرود، سرود میخواندند و شادی میکردند. یونایتدیها اخیراً بیش از اسپرزیها طعم افتخار را چشیدهاند، اما سقوط اخیر تیمشان حتی عجیبتر و چشمگیرتر بوده است.

فشار روی هر دو مربی شدید است. آنقدر سرنوشت به نتیجۀ فینال گره خورده که مشخص نیست کدام یک پس از شکست شانس بقا داشته باشد. بخش مهمی از این معادله، پول است؛ پاداش بزرگ صعود به لیگ قهرمانان یعنی پیروزی برای برندۀ بیش از صد میلیون پوند ارزش خواهد داشت.
پیروزی یعنی فرصت جذب بازیکنان باکیفیتتر در تابستان؛ یعنی پایانی بر رنج و عذاب؛ یعنی روزنهای برای روندی صعودی. و شکست؟
حتی فکر کردن به آن هم دشوار است: یعنی یک فصل بدون رقابت اروپایی، کاهش شدید درآمد، پرداخت غرامت به اسپانسرهای ناراضی، از دست دادن بیشتر جایگاه نسبت به تیمهای برتر لیگ برتر، و دور شدن هرچه بیشتر از جمع نخبگان اروپا.
بهویژه برای اسپرز، پیروزی فرصتیست برای تغییر روایتی که همیشه باعث دست انداختن آنها شده است؛ همان شوخیِ همیشگی، شاید شنیدهاید؛ از جمله «دکتر، تاتنهام همین حالا شما را خواهد دید» که به ناتوانی باشگاه در حل کردن درد و مشکلات آنها اشاره دارد، یا حتی ساخت صفت معروف «اسپرزی» که به معنای توانایی از دست دادن پیروزی در لحظهٔ آخر را توصیف میکند. زمانیکه برخلاف همه، «شکست را از دل پیروزی بیرون میکشند.»
تاتنهام از سال ۲۰۰۸ که جام اتحادیه را بالای سر برد، هیچ جامی کسب نکرده است. آنها از سال ۱۹۸۴ که با پیروزی مقابل اندرلخت فاتح جام یوفا شدند، هیچ عنوان اروپاییای بهدست نیاوردهاند. سون هیونگ-مین، کاپیتان اسپرز، هنگامیکه تاتنهام تمرینات خود را در سن مامس آغاز کرد گفت:
این بازی فرصتیست برای تغییر تاریخ باشگاه و ذهنیت ما و تاتنهام.

تمام این فشارها در فینال روی دوش هر دو تیم است، پس شاید تعجبی نداشت پوستکوعلو وقتی دیروز در کنفرانس خبری با تندی و خشم پاسخگو بود:
این بستگی به دیدگاه شما دارد، اما یک چیز را به شما میگویم: فارغ از نتیجۀ فردا، من دلقک نیستم و هرگز نخواهم بود. واقعاً از شما ناامید شدم چنین واژهای را برای توصیف کسی به کار بردید که ۲۶ سال است، بدون لطف از هیچکس، خودش را به جایی رسانده که حالا سرمربی یک تیم در فینال اروپاست. شما با این سؤال و در صورت عدم موفقیت تاتنهام، من را دلقک خطاب کردید. پرسیدن چنین سؤالی واقعاً عجیب است و نمیدانم چطور باید جوابگو باشم.
چند ساعت بعد که نوبت آموریم رسید تا در همان جایگاه کنار برونو فرناندز و هری مگوایر بنشیند، کاملاً آرام و بیاسترس به نظر میرسید.
ولی حتی فرناندز، کاپیتان و بهترین بازیکن یونایتد در این فصل با فاصلۀ بسیار، هم به شوخی، وقتی از آموریم سؤال شدچرا مثل پوستکوعلو تحت فشار و عصبی نیستید؟ با لبخندی شیطنتآمیز گفت: «هست.»
و آموریم درجا خندید و گفت: «برونو شغل من را میخواهد.»

آموریم تلاش میکرد اهمیت کلی نتیجۀ بازی را کمرنگ جلوه دهد. مثلاً باشگاه اعلام کرده در صورت پیروزی امشب، برنامهٔ اتوبوس روباز برگزار نخواهد شد و در عوض، پیشنهاد شده یک باربکیو ساده ترتیب دهند.
در این باشگاه مشکلات زیادی وجود دارد که باید حل شوند و این مشکلات با بردن یک جام حل نمیشود.
شاید با نتایج این فصل باید گفت؛ اسپرز برتری نسبی دارد، در این فصل سه بار یونایتد را شکست دادهاند، هم در لیگ برتر در خانه و بیرون از خانه و هم در جام اتحادیه. با این حال، آنها حالا باید با مصدومیت سه بازیکن کلیدیشان، جیمز مدیسون، لوکاس بریوال و دیان کولوسفسکی کنار بیایند.
شاید همین غیبتها دلیل حال و هوای تیرهٔ پوستکوعلو بود که دستان او را بستهتر از همیشه کرده است.
طعنههای تند او زیر پوست زبان و کلماتش جاری بود و وقتی دربارهٔ آیندهاش سؤال شد، باز هم خودش را نشان داد.
تا زمانیکه کارم تمام شود، هر جا که باشد، به بردن جام ادامه میدهم. نگران آیندۀ من نباش رفیق. استرس نگیر. راحت میخوابم.
حقیقت این است کمتر کسی، بهویژه یک مربی، شب قبل از این بازی آرام و آسوده خواهد بود. این مبارزه خیلی بزرگتر از آن است که بتوان بیخیال بود؛ یا هیچ چیز یا همه چیز.
احتمالاً آموریم و پوستکوعلو همچنان انسانهای مضطرب و نگرانی خواهند بود، و مانند فیلمهای موزۀ گاگنهایم با صداهایی با خشم در تاریکی و روشنایی با خود زمزمه میکنند.
زمزمههایی که بعد از پایان کارزار، برای یکی با غریو شادی در بهشت همراه خواهد شد و برای دیگری با فریاد سوختن در جهنم.


فرناندز: با آموریم ارتباط زیادی نداریم!
بازیکنانی که در رادار منچستریونایتد قرار دارند
بازگشت رشفورد به یونایتد: همینقدر تنبیه کافی بود!
دور دور هوادار یونایتد با آموریم! (عکس)
آموریم به هواداران: روی حرفهای روز اولم هستم
مهاجم مازاد یونایتد بدون تیم ماند!









