بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

ادامه ماجراجویی یونایتد در شب دراماتیک، خلسه‌آور و فراموش‌نشدنی اولدترافورد

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : جمعه 29 فروردین 1404 | 15:54

منچستریونایتد ثابت کرد؛ هرگز تسلیم نشوید. 

منچستریونایتد ثابت کرد؛ هرگز تسلیم نشوید. 

اختصاصی طرفداری | وقتی خسته و کوفته و غمگین بعد از روزی طولانی از کار و سپس بیمارستان، به‌خاطر بیماری سخت مادربزرگ دخترم به خانه بازگشتم. هنوز جملات ناامیدکننده پزشکان متعدد در گوشم بود و اشک‌های عزیزانم در ذهنم. «بی‌عمل راهی نیست و با عمل ریسک زیاد خواهد بود.» از آن جملاتی که توی کَتَت نمی‌رود…

با این حال و روز و اوصاف به تماشای بازی نشستم، صدای کم و نتیجه‌ای که خیلی زود نشان می‌داد از آن بازی‌های معمولی اروپایی است. در این بین تلاش می‌کردم کمی از دنیای واقعی خارج شوم و دلم را به بازی بسپارم تا شاید کمی تخلیه روحی در وجودم صورت گیرد…

با خودکار و کاغذ کنار دستم فقط خط‌خطی می‌کردم… تا این تصویر را دیدم؛ «هیچ‌وقت متوقف نمی‌شویم.»

ناگهان انرژی مثبتی در وجودم جاری شد، در حالیکه هیچ‌گاه طرفدار و دوست‌دار یونایتد نبودم… این پیام بنر سرخ و مشکی بود که قبل از بازی در اولدترافورد به اهتزاز درآمده بود و گویا اشاره‌ای به افتخارات اروپایی منچستریونایتد داشت.

به‌هرحال کار به جایی رسید که صدای تلویزیون بلند شد، خط‌خطی‌های روی کاغذ شکل لغات و جمله گرفت، خستگی و خواب و کلافگی و ناامیدی کنار گذاشته شد؛ فوتبال، درمانی برای چند ساعت به داد من و خیلی از دوست‌داران فوتبال رسید. جایی که اعصاب و روانت به شکل دیگری به بازی گرفته می‌شود!

واقعاً کی قرار است یونایتد از بازی با اعصاب هوادارانش دست بکشد؟ کی قرار است دیگر از نمایش دیوانه‌وار و غیرقابل‌پیش‌بینی دست بردارد؟

دوست‌داران بی‌طرف فوتبال آرزو می‌کنند؛ هرگز!

دیداری که با افت‌وخیزهای هر دو تیم، به نمایشی باورنکردنی تبدیل شد و بار دیگر خاطرنشان کرد چرا ما تا دیروقت، با چشمانی گشاده، بی‌آنکه خواب و خستگی قادر باشد به آن‌ها غلبه کند، میخکوب تا پایان، ورزش محبوب خود را دنبال می‌کنیم.

آن‌هایی که به هر دلیلی تماشای آن را از دست دادند، این خطای بزرگ را به لیست اشتباهات بزرگ زندگی خود اضافه کنند! این نبرد در ردیف دیوانه‌وارترین شب‌های تاریخ منچستر بود، بماند که از این شب‌ها کم هم نداشته‌اند.

سر الکس فرگوسن در بیشتر آن‌ها حضور داشت، چنانچه دیشب در استادیوم بود، اما وقتی این بنر تازه در سکویی که به نام خودش نام‌گذاری شده، بالا رفت، حتی پیرمرد پرافتخار هم احتمالاً از آنچه در حال تماشایش بود، گیج شده بود.

یونایتد تا پیش از پایان نیمه اول، با دو گل پیش بود و به نظر می‌رسید در مسیر صعودی راحت در این دیدار برگشت مرحله یک‌چهارم نهایی قرار دارد.

اما این پایان ماجرا نبود. حقیقتش این بود، اصل ماجرا حتی آغاز هم نشده بود؛ لیون بازگشت، بازی را مساوی کرد، به وقت اضافه کشاند و با وجود ده‌نفره بودن، دو بار دیگر گل زد.

در اولدترافورد فقط صدای طرفداران لیون شنیده می‌شد. و دوست‌داران یونایتد فکر می‌کردند، چیزی که می‌توانست صعودی راحت باشد، به کجا کشیده شده است. یونایتد کاملاً مُرده و تمام‌شده به نظر می‌رسید.

اما این هم پایان ماجرا نبود! گفتم اشتباه کردید اگر زود در آغوش تخت خود به خواب رفتید.

اما نه. این تیم را که یادتان هست، «هیچ‌وقت متوقف نمی‌شویم»! کار بالا گرفت.

یونایتد یکی را جبران کرد، و امید ضربات پنالتی بالا گرفت. ناگهان یونایتد بعدی را هم زد: ۴-۴

ضربات پنالتی شاید برای این بازی، ناامیدکننده‌ترین پایان به حساب می‌آمد.

وقتی به وقت‌های اضافه در پایان وقت اضافه دوم رسیده بودیم، در یونایتد بدون مهاجم، این هری مگوایر بود که با یک ضربه سر ناگهانی، در دقیقه ۱۲۱ توپ را به تور دوخت و اولدترافورد را در میان جنونی وصف‌ناشدنی منفجر کرد.

در پایان شبی که می‌توان تنها گفت، باورنکردنی بود. سه گل در هفت دقیقه. تنها هشتاد و هفت ثانیه فاصله بین گل چهارم و پنجم.

شبی که می‌توانست بدترین نمایش دوران مربی‌گری روبن آموریم تبدیل شود، در عین ناباوری بدل به یکی از درخشان‌ترین شب‌های او شد.

مطمئنم آن‌هایی که صبح پس از بیدار شدن، نتیجه بازی را دیده‌اند، دو دستی بر سر خود کوبیده‌اند!

حالا این منچستریونایتد است که به طرز معجزه‌آسایی راهی نیمه‌نهایی شده؛ جایی که ماه مِی، باید به مصاف اتلتیک بیلبائو برود، با این امید که دوباره به شهر باسکی برای فینال در سن‌مامس بازگردد.

باور نمی‌کنیم یونایتد هنوز هم می‌تواند راه نجاتی برای این فصل بد و جهنمی پیدا کند. آن‌ها هم می‌توانند یک جام تصاحب کنند، و جواز مستقیم صعود به لیگ قهرمانان را به‌دست بیاورند. بله، شیاطین هنوز هم می‌توانند به جک‌پات ۱۰۰ میلیون پوندی برسند. باور می‌کنید آن‌ها در این رقابت‌ها هنوز شکستی را متحمل نشده‌اند؟ همه‌چیز براستی باورنکردنی است.

یونایتد در قلب لیگ اروپا همچنان به ماجراجویی‌های خود ادامه می‌دهد.

دود آتش‌بازی و نمایش تیفو هنوز در هوا معلق بود که یونایتد، در دقیقه دهم، از یک حرکت تماشایی بهره برد و به گل رسید؛ حرکتی که لیون را در خواب غافلگیر کرد:

پاس نصیر مزروعی در سمت راست، برونو فرناندز را در فضای خالی پیدا کرد. فرناندز توپ را به گارناچو سپرد؛ گارناچو با چرخشی دیدنی از جردن ورتو و موسا عبور کرد و با تیزهوشی، توپ را به عقب برای مانوئل اوگارته برگرداند، هافبک سابق پاری‌سن‌ژرمن که بی‌مراقب مانده بود، با ضربه‌ای پیچ‌دار توپ را به تور چسباند.

در قیاس با بی‌روحی همیشگی یونایتد در این فصل، گل اول مانوئل اوگارته شاهکاری بود در تلفیق هماهنگی و زیبایی. پاسی خوب از نصیر مزروعی، پاسی هوشمندانه از فرناندز، درخشش گارناچو با حرکتی برق‌آسا و پاس معکوس به اوگارته، صحنه‌ای که باید نماد همیشگی یونایتد باشد، نه یک اتفاق نادر.

آن حرکت می‌توانست هر دفاعی را از هم بپاشد، چه برسد به تیمی مثل لیون.

یونایتد در آن دقایق ابتدایی، کاملاً برتر بود و شاید می‌توانستند کار را در همان یک ربع اول تمام کنند. اما یکی از ضعف‌های مزمن یونایتد، دادن موقعیت‌های ساده است و اگر ضربه سر پاول آکواکو دقیق‌تر بود، بازی مساوی می‌شد. ولی اونانا با واکنشی تماشایی، اعتمادبه‌نفس را به خودش و تیمش بازگرداند.

آندره اونانا، دروازه‌بان منچستریونایتد، در این دیدار دوباره به ترکیب برگشته بود تا اشتباهات هفته گذشته‌اش در تساوی ۲-۲ در استادیوم گروپاما را جبران کند. پس از این گل یونایتد، او دوان‌دوان به سمت هواداران لیون رفت، همان‌هایی که هر لمس توپش را با سوت و هو بدرقه می‌کردند. در برابرشان رقص شادی اجرا کرد، در حالی که VAR هم گل را تأیید کرد و نشان داد فرناندز در آفساید نبود.

لوکاس پری، دروازه‌بان لیون، با واکنشی تماشایی با یک دست، ضربه کاسمیرو را دفع کرد و سپس شوت تماشایی فرناندز روی پاس بلند دیوگو دالوت با شوتی سرضرب تیرک را به لرزه درآورد.

نگران نباشید، دالوت خودش چند دقیقه بعد آن را جبران کرد — با جمع‌کردن پاس مگوایر و ضربه‌ای دقیق و محکم. گل زیبایی بود، اما بیشتر از آن، سندی بود بر محدودیت‌های فراوان لیون.

هری مگوایر یک پاس به سمت دیوگو دالوت فرستاد؛ دالوت در لب محوطه جریمه لیون با نیکو تالیافیکو درگیر شد. مدافع آرژانتینی نقش زمین شد، داور سوئیسی هیچ تخلفی ندید. دالوت خود را جمع‌وجور کرد و توپ را با شوتی سهمگین با تور آشنا کرد.

و وقتی گارناچو در آغاز نیمه دوم موقعیتی ساده را به باد داد، انگار طلسم آشنای یونایتد برگشت. تنها پنج دقیقه از نیمه دوم گذشته بود، گارناچو می‌توانست تیر خلاص را بزند، اما در مصافی تک‌به‌تک توپ را مستقیم به سمت پری، دروازه‌بان، شلیک کرد.

تا یک ساعت اول بازی، هیچ نشانی از طوفان در راه نبود.

سپس یونایتد موفق به دفع یک ضربه ایستگاهی نشد و تولیسو با ضربه سری ساده گل زد. سپس بی‌نظمی دفاعی بار دیگر کار دستشان داد تا نیکلاس تاگلیافیکو گل تساوی را به ثمر برساند.

و در کمال تعجب، این لیون بود که بیشتر بوی گل می‌داد تا یونایتد. اما اخراج تولیسو در دقایق پایانی وقت قانونی، جرقه‌ای بود برای بازگشت دیگر.

یونایتد حسابی تاوان این موقعیت از دست‌رفته را پس داد. اونانا در ابتدا ضربه چرخشی کورنتن تولیسو را مهار کرد، اما در دقیقه ۷۱ دیگر کاری از دستش برنمی‌آمد، وقتی که کاپیتان لیون از چند قدمی و در پی سانتر تیاگو آلمادا، توپ را با ضربه سری دقیق وارد دروازه کرد و امید را به تیمش بازگرداند.

اولدترافورد هنوز از شوک گل اول بیرون نیامده بود که لیون در دقیقه ۷۸ ضربه نهایی را زد. تالیافیکو سانتر مالک فوفانا را با والی‌ای نه‌چندان تمیز به سمت دروازه فرستاد، ولی همین ضربه کج‌وکوله از کنار دست اونانا و از کنار تیر وارد دروازه شد. اونانا توپی که از روی خط گل گذشته بود را حفظ کرد، اما لاکازت برای محکم‌کاری توپ را به تور چسباند.

استادیوم در سکوت فرو رفت. لیون تمام‌وکمال بازگشته بود.

لیون در دقایق پرهیجان پایانی، پس از آن‌که کورنتن تولیسو به شکلی بحث‌برانگیز و با دریافت کارت زرد دوم به‌دلیل خطا روی لِنی یورو از زمین اخراج شد، ۱۰ نفره شد. لیون بد آورد؛ او تنها به همراه یورو می‌دوید و خطایی انجام نداده بود. تولیسو و لیون با متانت، تصمیم داور را پذیرفتند! و این تازه آغاز درام بود.

رایان شرکی، بازیکنی که در نوجوانی زیر نظر منچستریونایتد بود، نمایش درخشانش را با گلی تماشایی کامل کرد؛ ضربه‌ای دقیق که از بین پاهای دالوت عبور کرد و به گوشه دروازه نشست.

چند لحظه بعد، لوک شاو، فوفانا را که خوب بازی می‌کرد، در محوطه سرنگون کرد و الکساندر لاکازت، مهاجم سابق آرسنال، پنالتی را با خونسردی به گل تبدیل کرد. گلی که نیمکت لیون را به وجد آورد و باعث هجوم آن‌ها به داخل زمین شد. نمانیا ماتیچ، هافبک سابق منچستر که هفته گذشته انتقادات تندی به اونانا کرده بود، رضایتی خاص در چهره‌اش دیده می‌شد.

با این‌حال، یونایتد به‌طرزی باورنکردنی دوباره برخاست. پس از برخورد تیاگو آلمادا با کاسمیرو در محوطه جریمه، داور سوئیسی، ساندرو شارر، به سوی مانیتور VAR رفت و اعلام پنالتی کرد؛ برونو فرناندز هم در دقیقه ۱۱۴ از روی نقطه پنالتی یک گل را برای تیمش جبران کرد.

شش دقیقه بعد، با همکاری برونو فرناندز و کاسمیرو، توپ به کابی ماینو، تعویضی تازه‌وارد که به‌عنوان شماره ۹ کاذب بازی می‌کرد، رسید. این اولین‌بار نبود که ماینو گل مهمی به ثمر می‌رساند. او با یک حرکت در داخل محوطه، با ضربه‌ای کات‌دار، گل تساوی را به ثمر رساند.

شور و هیجان داخل اولدترافورد هنوز فروکش نکرده بود که کاسمیرو با یک ارسال دقیق، توپ را پای تیر دوم فرستاد و هری مگوایر با ضربه‌ سری بی‌نقص، غیرقابل‌انتظار و باور همه، توپ را به گوشه‌ی دروازه فرستاد.

این‌بار نوبت نیمکت منچستریونایتد بود که در اوج شادی به زمین هجوم بیاورند؛ در حالی‌ که بازیکنان لیون حیرت‌زده ایستاده بودند. پس از مدت‌های مدید، اولدترافورد در خلسه‌ای از شادی و شور و شعف فرو رفت.

پسربچه قرمزپوشی که با بغض و غرور، با عقب‌ماندگی یونایتد اشک می‌ریخت، حالا در آغوش پدرش لحظه‌ای وصف‌ناپذیر ساخته بود. در چنین شب‌هایی است که هواداری و شیفتگی جان می‌گیرد و تا همیشه و همیشه‌ها در روح و قلب ماندگار می‌شود؛ آن پسرک می‌رود تا در تمامی عمر خود با بد و خوب تیم محبوبش کنار بیاید!

منچستریونایتد در این فصل در اروپا شکست‌ناپذیر باقی‌ مانده، حالا با امیدی واهی به بیلبائو نمی‌رود؛ شاید امسال، سال آن‌ها باشد.

چه بازی باورنکردنی‌ای بود. آن‌هایی که ندیدن، از دستشان رفت. و من؟ مهم نیست خسته و کوفته از خواب بیدار شدم. فوتبال‌درمانی اثرش را کرد؛ روز را با امیدی در دل آغاز می‌کنم؛ تلفن را برمی‌دارم تا به بیمارستان زنگ بزنم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *