بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

نمایش شرم‌آور پرسپولیس برابر النصر؛ گاریدو که رفت، لااقل یک سوزن هم به خودتان بزنید!

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه 29 بهمن 1403 | 22:57

طرفداری | در چهارچوب آخرین دیدار مرحله گروهی رقابت‌های لیگ نخبگان آسیا، پرسپولیس با نتیجه ۰-۰ مقابل النصر متوقف شد و سرخ‌ها فرصت عالی خود برای صعود مستقیم به مرحله بعد، آن هم در یک بازی خانگی با حضور بی‌شمار هواداران و تقابل با تیمی که بدون بازیکنان اصلی خود به میدان رفته بود، از دست دادند.

در حالی که پس از کنار گذاشته شدن خوان کارلوس گاریدو و انتخاب اسماعیل کارتال، بازیکنان این تیم از رخ دادن چنین اتفاقی ابراز رضایت کردند اما واضحا تغییری در مدل بازی سرخ‌ها دیده نمی‌شود؛ پرسپولیس همچنان خوب بازی نمی‌کند و نتیجه هم نمی‌گیرد که البته در این بین، شاید بتوان اسماعیل کارتال را آخرین عامل دانست، چرا که مرد ترکیه‌ای، کمتر از یک ماه است که به شغل جدید خود منصوب شده و تاثیرگذاری در این مدت کوتاه، آن هم بر روی این تیم، عملا نشدنی است!

چرا اسماعیل کارتال نتوانسته در مدتی کوتاه، پرسپولیس را متحول کند؟

پاسخ به این سوال البته چندان سخت به نظر نمی‌رسد؛ پرسپولیس یک تیم مسن است که اگر نگوییم تمام بازیکنان آن، که حداقل بیشتر از نیمی از آن‌ها، فرسنگ‌ها از دوران اوج خود فاصله گرفته‌اند و به نظر می‌رسد نام‌هایی بزرگ‌تر از اسماعیل کارتال نیز نمی‌توانند تغییری در آن‌ها ایجاد کنند.

پرسپولیس با ترکیبی که میانگین سنی آن ۳۱.۰۹ سال بود، دیدار مقابل النصر را آغاز کرد و با ترکیبی که میانگین سنی آن به لطف حضور سعید مهری ۲۷ ساله و یاسین سلمانی ۲۲ ساله به ۲۹.۴۵ سال رسید، بازی را به پایان رساند. نکته غم‌انگیز این است که در ترکیب ابتدایی پرسپولیس، محمد خدابنده‌لو ۲۵ و الکسی گندوز ۲۹ ساله، جوان‌ترین بازیکنان سرخ‌پوشان بودند. این ماجرا زمانی غم‌انگیزتر شد که مهاجم ۳۳ ساله این تیم در دقیقه ۸۲، جای خود را به یک مهاجم ۳۵ ساله داد.

لذا با چنین ترکیب مسنی، آن هم متشکل از بازیکنانی که سال‌های پایانی دوران حرفه‌ای خود را پشت سر می‌گذارند، قهرمانی‌های زیادی با این تیم به دست آورده‌اند و عملا دیگر عطشی برای پیش‌روی ندارند، تاثیرگذاری از سوی یک سرمربی جدید آن هم در چنین مدت کوتاهی، امکان‌پذیر نیست.

توهمی به نام خط میانی؛ جای مردان هافبک بنشانید درخت تا هوا تازه شود!

نزدیک به چهار ماه قبل و برای تحلیل فنی دیدار پرسپولیس مقابل الغرافه، به این نکته که هافبک‌های پرسپولیس همواره بی‌اثر و دور از جریان بازی هستند اشاره شد و این ضعف مهلک حتی با کنار رفتن خوان کارلوس گاریدو، در پازل تاکتیکی سرخ‌ها دیده می‌شود.

فرم بد سروش رفیعی آنقدری ادامه داشته که دیگر کسی آخرین بازی خوب او در ترکیب پرسپولیس را به یاد نمی‌آورد. سروش برابر النصر که عملا با تیم دوم و سوم خود به میدان آمده بود، آمار بسیار ضعیف ۶۹ درصد پاس صحیح برای یک هافبک میانی را ثبت کرد. از ۶۹ پاس سروش، تنها ۱۱ مورد آن‌ها به یک سوم میانی حریف ارسال شد؛ او هیچ دریبل موفقی نداشت، تنها یک موقعیت ساخت و از ۱۰ پاس بلند ارسالی، تنها ۳ مورد را به مقصد رساند.

سروش رفیعی در فاز تدافعی هم آمار چندان خوبی نداشت و از ۷ اقدام به تکل، تنها دو مورد از آن‌ها را با موفقیت پشت سر گذاشت. او ۳ قطع توپ و ۱۲ بازپس‌گیری ثبت کرد، ۶۹ درصد دوئل‌های زمینی را با موفقیت پشت سر گذاشت و یک بار هم از بازیکنان حریف، دریبل خورد. 

مشکلات سروش از دیدار چهار ماه قبل برابر الغرافه تا به امروز، هنوز ادامه دارد. او تقریبا هیچ‌ نقشی در بازی‌سازی و انتقال ایفا نمی‌کند، اهرمی برای خروج پرسپولیس از زیر پرس نیست، تاثیری بر گرداندن توپ و کنترل کردن سرعت بازی ندارد و در وظایف دفاعی نیز منفعل است. حضور سروش رفیعی، نبض خط میانی را کندتر و کندتر می‌کند و انگار هیچ دوایی برای این درد وجود ندارد و سروش همیشه باید فیکس باشد.

زوج سروش رفیعی در این دیدار، مسعود ریگی بود که ترکیب این دو نفر، عملا خط هافبک پرسپولیس را از جریان خارج کرد. سروش و مسعود به هیچ‌عنوان مکمل‌های خوبی برای یکدیگر نیستند، چرا که افت فنی سرسام‌آور آن‌ها به شکلی بوده که عملا هیچ نکته مثبتی در بازی آن‌ها باقی نمانده که بخواهد دیگری را تکمیل کند.

به سروش و مسعود، باید نام فرشاد احمدزاده هم اضافه کرد که از زمان گاریدو تاکنون، یکی از معماهای بزرگ ترکیب پرسپولیس است؛ بازیکنی که در بازگشت دوباره‌اش به این تیم، نه نشانی از روزهای اوج دارد و نه تأثیری مثبت بر روند تاکتیکی سرخ‌ها می‌گذارد.

در دیدار مقابل النصر نیز این روند ضعیف ادامه پیدا کرد و احمدزاده بار دیگر نشان داد که نه در فاز هجومی توان ایجاد موقعیت دارد و نه در کارهای دفاعی کارآمد است. عملکرد کم‌اثر او باعث شد که پرسپولیس در سمت او عملاً تاثیری بر جریان بازی نداشته باشد و حضورش بیشتر باری اضافی روی دوش تیم باشد تا مهره‌ای تعیین‌کننده.

نکته عجیب‌تر اینجاست که هنوز مشخص نیست چرا فرشاد احمدزاده در ۳۲ سالگی و پس از سپری کردن یک دوره نه‌چندان درخشان در سپاهان، دوباره به پرسپولیس بازگشته است. او در دوران حضورش در تیم اصفهانی هم مهره‌ای کلیدی نبود و بازگشتش به پرسپولیس بیش از آنکه بر مبنای عملکرد فنی باشد، به نظر می‌رسد تصمیمی احساسی یا مدیریتی بوده است که باید علت آن را در پشت پرده جستجو کرد.

در شرایطی که پرسپولیس نیاز جدی به بازیکنان باکیفیت و آماده دارد، ادامه حضور احمدزاده در ترکیب تنها این سؤال را ایجاد می‌کند که کادرفنی چه نقشی برای او در نظر گرفته و تا چه زمانی قرار است به این بازیکن میدان داده شود؟ اگر این نقش تاکتیکی به درستی اجرا می‌شود، تاثیر آن دقیقا چیست و اگر هم فرشاد در اجرای آن مشکل دارد، چرا خبری از جایگزین کردن او با گزینه دیگری نیست؟

نه حال خوب می‌گذرد و نه آینده شیرینی در پیش است

در نهایت باید گفت که دیدار برابر النصر، مشکلات ریشه‌ای پرسپولیس را بیش از پیش نمایان کرد، مشکلاتی که تنها با تغییر سرمربی، حل شدنی نیست چون خبری از معجزه نخواهد بود و انتظار دگرگونی از تیمی با این شرایط، چیزی جز خوش‌بینی محض نخواهد نیست.

به استثنای الکسی گندوز که ستاره پرسپولیس در این فصل بوده، محمد خدابنده‌لو، یاسین سلمانی و یک نام غافل‌گیرکننده یعنی سعید مهری، تنها بازیکنان پرسپولیس در دیدار مقابل النصر بودند که تلاش می‌کردند در جریان بازی، واقعا تاثیرگذار باشند که نکته مشترک هر سه اسم، جوانی آن‌ها نسبت به سایر بازیکنان پرسپولیس و البته تجربه کمتر آن‌ها در پیراهن سرخ است. نکته‌ای که انگیزه و عطش موفقیت را در آن‌ها زنده نگه می‌دارد.

با این شرایط، مدیریت پرسپولیس که اتفاقا امشب شعار «حیا کن، رها کن» شنید باید اولویت را اینکه تغییرات اساسی در ترکیب تیم، خصوصاً در پست‌هایی که بازیکنان از دوران اوج خود فاصله گرفته‌اند، قرار دهد. بدون چنین اصلاحاتی، پرسپولیس نه‌تنها حال، که حتی آینده را نیز از دست خواهد داد.

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *