ژوزه مورینیو، ضدقهرمانی که باکسآفیس فراموشش نمیکند
منبع : طرفداری
طرفداری | 26 ژانویه تولد ژوزه مورینیو است. یکی از نوابغ دنیای فوتبال که این ورزش را تغییر داد و سرانجام در گرداب تغییرات آن، غرق شد.
وقتی منچستریونایتد و فنرباحچه در لیگ اروپا به مصاف هم رفتند، خبرنگاران نشست خبری ژوزه مورینیو یک جمله مشترک به زبان میآوردند: این پرتغالی، شخصیتی تمامعیار برای باکسآفیس است. حتی بزرگترین منتقدان مورینیو نیز نمیتوانند اهمیت او را نادیده بگیرند. آقای خاص خالق لحظاتی در فوتبال است که مربیان جدیدی که از آنها به عنوان «نخبههای فوتبال مدرن» یاد میشود، در بالاترین نقطه دوران ورزشی خود نیز قادر به ثبت چنین دستاوردهایی نیستند. افرادی وجود دارند که شخصیتهای ویلن و ضدقهرمانهای کمیکها و قصههای مختلف را به قهرمانان یکنواخت و حوصلهسربر ترجیح میدهند. مورینیو ذاتاً فرد شروری نبود، اما هر کسی که تن صدای او را میشنید و غرورش را تماشا میکرد، متوجه مردی میشد که قرار است یک امضای خاص در فوتبال داشته باشد. مورینیو موهبت خدادادی نداشت و محصول مکتب خاصی هم نبود، اما از کنار سر بابی رابسون افسانهای دنیایی برای خودش ساخت که بسیاری از افراد را به عنوان یک دنبالکننده میپذیرد.

کارنامه هر سرمربی در مورد دوران او صحبت میکند. گاهاً اغراقهای بزرگ زیادی وجود دارد و به نظر میرسد در مورد ژوزه مورینیو، کفه ترازو به سمت بخش منفی سنگینی میکند. سرمربی فاتح لیگ اروپا و لیگ قهرمانان اروپا با پورتو، قهرمان سهگانه با اینتر، خالق یکی از جذابترین رئال مادریدهای معاصر و مربی تاریخساز چلسی، در برخی رسانهها به «دایناسوری» تشبیه میشود که پس از یک جرقه، برای همیشه خاموش شده است. البته که این دیدگاه تا حد زیادی قابل تامل است. مورینیو به دلیل دوران حضورش در منچستریونایتد، تاتنهام و آاس رم، خودش را در یک آتش خودخواسته گرفتار کرده است. با این حال؛ خبر خوب این است که فوتبال همیشه واقعیتها را نمایان میکند. مردی که در سال ۲۰۱۸ به نابودی استعداد بازیکنان یونایتد متهم شده بود، بهترین رکورد دوران پسافرگوسن را دارد. در مورد تاتنهام، کافیست به صحبتهای آنتونیو کونته و وضعیت فعلی این تیم انگلیسی نگاه کنید. و آاس رم، باشگاهی که فکر میکرد که دو فینال اروپایی جاهطلبی نیست، پس از اخراج دو مربی دیگر، از کابوس دن فریدکین به آغوش کلودیو رانیری پناه برده است.
فوتبال یک حقیقت تلخ دیگر هم دارد؛ مسیر مربیگری ژوزه مورینیو نشان میدهد او با شیب قابلتوجهی از سطح اول فوتبال به دنیایی که کسی دنبال نمیکند، تبعید شده است. در حقیقت، مورینیو بزرگترین قربانی اشتباهات خودش است. برای نکوهش سرمربی پرتغالی، احتیاجی به اشاره به «آن چهار اخراج متوالی» نداریم. مطمئناً مورینیو سوالهای زیادی از خودش دارد و شاید این روزها پس از این که تمرین فنرباحچه تمام شد، جلوی آینه میایستد و از خودش میپرسد: چگونه مردی که در اولدترافورد و نیوکمپ آن غرور را به نمایش گذاشت، اکنون درگیر فساد سیستماتیک «لیگ ترکیه» شده است؟ مورینیو باید دلایل متقاعدکنندهای داشته باشد.
در حالی که پپ گواردیولا قرار بود با تکسیکی بگیریستین و فران سوریانو (دو نابغه سابق بارسلونا) در منچسترسیتی کار کند، مورینیو تیمی را انتخاب کرد که هنوز هم در فراهم کردن یک ساختار فوتبالی مناسب دست و پا میزند. او با اد وودوارد (تاجری نابغه اما بدون منطق فوتبالی، به روایت مورینیو)، منچستریونایتدی را ساخت که خیلی زود در داخل و خارج از زمین راهش را گم کرد. او در تاتنهام جانشین سرمربیای شد که معمار تاتنهامِ نوین به شمار میرفت و به لطف او، ورزشگاه یک میلیارد یورویی ساخته شده بود. انتخاب باشگاهی که از مائوریسیو پوچتینو عبور کرده بود، با چه منطقی انجام گرفت؟ آاس رم، اوج وحشتزدگی مورینیو برای دور نشدن از پنج لیگ معتبر اروپایی بود. تیمی که بدون محدودیتهای مالیاش نیز کار آسانی برای رقابت با غولهای متمول ندارد. پیوستن به لیگ ترکیه، آن هم تیمی که قدرت اول کشور نیست، چیزی شبیه به یک پایان بود، دستکم چنین احساسی را داشت.
سرمربی پرتغالی طی این سالها نهتنها کادر فنی مجرب و آمادهای را برای دنبال کردن تغییرات فوتبال مهیا نکرد، بلکه دستیاران معتمد خودش را نیز دست داد. جدایی افرادی مانند روی فاریا و آیتور کارانکا آسیب بزرگی به هر دو طرف وارد کرد. در حالی که دستیاران گواردیولا شغلهای مهمی را کسب میکنند، دستیاران مورینیو در سیاهچاله فوتبال، نام خود را در کنار تیمهای ایرانی و سطوح ضعیف فوتبال آسیا میبینند. مورینیو بارها از الزام داشتن یک تیم رسانهای و گروه مشاورهای صحبت میکند، اما او اولین کسی است که به چنین مزیتهایی احتیاج دارد.
بیش از ۲۰ عنوان مهم گلزنی، قهرمانی در چهار کشور مختلف و رکوردهای مختلف، ژوزه مورینیو را به عنوان یکی از برجستهترین سرمربیان تاریخ فوتبال معرفی میکند. او در کارش موفق بود و دنبالکنندههای متعددی هم داشت؛ با این حال، شخصیتهای ضدقهرمان اغلب محبوبیت چندان زیادی ندارند. آقای خاص از همان شروع کارش زیر سوال میرفت و محکوم به اثبات بود. وقتی در رم بود، یک جمله مهم به زبان آورد: آنچه برای من یک فاجعه است، برای دیگران یک موفقیت بزرگ محسوب میشود!
مورینیو امروز ۶۲ سالگیاش را جشن گرفت، دیگر آن سرمربی جوان و حریص گذشته نیست، اما مانند حلقه یگانه ارباب حلقهها خواهان دارد. دوران مربیگری او به شکل ناامیدکنندهای سپری میشود و معلوم نیست فرصت دیگری داشته باشد. اما چه کسی میتواند موفقیتهای او را کتمان کند؟ مورینیو در تاریکترین روزهای زندگی ورزشیاش هم دید بهتری نسبت به گروهی از مخالفانش دارد. در این مورد، از منچستریونایتد، تاتنهام و آاس رم بپرسید.












