بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

تولد دوباره در اوج ناامیدی؛ چگونه میلان از صحرا گل رُز چید؟

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : 0 نظر
تاریخ انتشار : جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ | ۶:۰۱

طرفداری | فوتبال هرگز از حرکت نمی‌ایستد.

بازی‌ها بیش از حد زیاد نیستند؟ خود بازیکنان دچار خستگی نمی‌شوند و اتحادیه‌ها تهدید به اقدام قانونی نمی‌کنند؟ خودِ بازی فوتبال آسیب نمی‌بیند؟ طوری بازی‌ها زیاد هستند و سریع می‌گذرند که هفته پیش به سال پیش و خاطره‌ای دور شبیه است.

گاهی اوقات این فراموشی ناخودآگاه، یک هیجان زیباست. وقتی می‌رسد که همه چیز دگرگون شده و شرایط منفی مطلق به خوشی لذت‌بخش تبدیل می‌شود، انگار همه چیز عالی است و بهترین حس دنیا را دارید؛ حتی اگر بدانید که این شرایط، زودگذر است.

این دقیقاً حس‌وحال میلان و میلانی‌ها در لحظه کنونی است. هفته پیش، میلان با زجر و تحقیر، ایتالیا را ترک کرد. پس از تساوی 1-1 مقابل رم، تیم در رده هشتم جا خوش کرد و پائولو فونسکا چاره‌ای جز رفتن نداشت. حالا میلان به ایتالیا برگشته و انگار که آن لشکر شکست خورده، نفراتی کاملا جدید هستند. آن‌ها خوشحالند و می‌خندند؛ در یک دست جام و در دست دیگر، سیگار پیروزی. یوونتوس و اینتر، دو رقیب اصلی آن‌ها به کناری رانده شده‌اند.

دیالوگ معروف فیلم مظنونین همیشگی (Usual Suspects) می‌گوید بزرگ‌ترین حقه شیطان این بود که دنیا را درباره وجود نداشتنش متقاعد کرد. میلان ابتدا مقابل یوونتوس، تیم شکست‌ناپذیر سری آ 1-0 عقب افتاد و سپس با نتیجه 2-0 مقابل اینتر بازنده بود اما میلان نه یک بار، بلکه دو بار برابر تیم‌هایی که بردنشان از هر نظر اهمیت دارد، کامبک زد. شیطان، فصل خودش را به شکلی باورنکردنی در عربستان سعودی زنده کرد و از حس ناب اما نادر پیروزی، سرمست شدند.

شیطان وانمود کرد وجود ندارد اما برگشت و کار دشمنانش را یکسره کرد

دو بازی برای قضاوت کار یک سرمربی مقیاس کوچیکی است و سرجیو کونسیسائو پس از نیمه اول بازی با یوونتوس حس کرد تغییر خاصی رخ نداده است و در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی میلان گفت:

به نظرم رسید این میلان چند هفته پیش بود. زمان‌بندی ما برای پرسینگ اشتباه بود و توپ را به کندی به گردش درمی‌آوردیم. آلوارو موراتا مدام به عقب برمی‌گشت و به ندرت به پشت دفاع حریف نفوذ می‌کردیم. وینگرهای ما هرگز به خط عرضی زمین نمی‌رسیدند. 

لحظه بازگشت میلان، گل پنالتی دقیقه 71 کریستین پولیشیچ بود که به شکلی غیرمنتظره این پنالتی به دست آمد. تیاگو موتا، سرمربی یوونتوس در مصاحبه خبری پس از بازی با نگاهی خیره و سرد گفت:

فکر می‌کنم میلان در این بازی فقط یک موقعیت واقعی گلزنی ساخت که آن را تئو هرناندز از دست داد. 

در حقیقت همان موقعیت هم یک فرصت صددرصد گلزنی بود اما پولیشیچ از طناب نجات‌بخش مانوئل لوکاتلی استفاده کرد و با همان طناب، یووه را به چاه فرستاد. مهم نبود که صعود آن‌ها به فینال سوپرکاپ با یک پنالتی و گل‌به‌خودی است، مهم این بود که کونسیسائو با تزریق عطش و اشتیاق به تیمش برای کسب پیروزی، همه میلانی‌ها را راضی کرد. 

کونسیسائو در مراسم معارفه‌اش به وضوح گفت «پادشاه فلسفه» نیست و در شجره‌نامه مربیان میلان، از نسل آریگو ساکی به‌حساب نمی‌آید. چگونگی بردن بازی برای ساکی مهم بود؛ شعار او این بود: «برنده شوید و متقاعد کنید» اما کونسیسائو چنین عقیده‌ای ندارد و در واقع نگرش او، شعار قدیمی باشگاه یوونتوس است: «بردن تنها چیزی است که اهمیت دارد». او در کنفرانس خبری‌اش بیشتر شبیه به ماسیمیلیانو الگری صحبت می‌کرد:

فوتبال ساده است. یک دروازه وجود دارد که باید به آن گل بزنید و دروازه‌ای دیگر که نباید بگذارید به آن گل بزنند. اگر می‌خواهید از فوتبال مالکانه یا تیکی‌تاکا بگویید، باید بگویم تیکی‌تاکای من قرار دادن، چسباندن توپ به دروازه است. 

زلاتان ابراهیموویچ، مشاور ارشد هیئت مدیره میلان، با رضایت سر تکان داد. صراحت کلام ایتالیایی کونسیسائو نسبت به جانشین قبلی‌اش واضح‌تر است، سرسختی خاصی دارد و این سرسختی بیش از هر تاکتیکی در این تیم میلان برای لحظاتی به نمایش گذاشته شده است. تضمینی نبود پولیشیچ مقابل یوونتوس و لیائو مقابل اینتر بازی کنند اما در نیمه دوم به زمین آمدند و با به‌کار گرفتن تمام توان‌شان، تعهدی را نشان دادند که به گفته فونسکا در تیم او کمبودش به شدت حس می‌شد.

با توجه به مدت محدود کونسیسائو برای کار روی اصول بازی، برنامه‌ریزی تاکتیکی به آینده موکول شد و به جای آن تلاش کرد ارتباط عمیقی با بازیکنانش بگیرد. رافا لیائو در این خصوص می‌گوید:

شخصا او را نمی‌شناختم اما زمانی که در تیم ملی بودم، بازیکنان پورتو همیشه از او به نیکی یاد می‌کردند و می‌گفتند شخصیت قدرتمندی دارد. کاری که او طی چند روز کرده واقعا شگفت‌انگیز است. وقتی اولین بار او را دیدم، انرژی خاصش را حس کردم. 

شوک تغییر مربی مثل تغییر باتری‌ برای میلان جواب داده؛ چراغ‌ها روشن شده‌اند و حملات در نیمه دوم، هیجان‌انگیز هستند. عمل مهم‌تر از حرف زدن است و لیائو با بازگشت عالی‌اش مقابل اینتر نشان داد چه توانایی‌های عالی‌ای دارد. او در گل تساوی‌بخش پولیشیچ، با پاسش تئو هرناندز را از سمت چپ آزاد کرد و سپس کاتبکی برای تیجانی ریندرس ساخت که او آن را از دست داد. در دقایق پایانی نیز لیائو برای آبراهام موقعیت گلزنی ساخت تا گل برتری در فاصله‌ای نزدیک به دروازه زده شود.

این اولین‌باری نیست که وینگر پرتغالی به چنین سطحی از بازی می‌رسد بلکه این اولین بار است او هوشمندانه درباره سطح بازی‌اش حرف می‌زند و می‌داند برای قرارگیری در فهرست نامزدهای توپ طلا، چه انتظارهایی از او وجود دارد. پولیشیچ هم از کار با کونسیسائو راضی است: «او انرژی تیم‌مان را عوض کرده و این را در هر دو بازی اخیر دیده‌اید.»

البته وینگر آمریکایی برای نشان دادن سطحش به تغییر مربی نیاز نداشت و با 10 گل در 22 بازی، بهترین گلزن میلان است و طبیعی است از کسب اولین جامش با این باشگاه، خوشحال باشد. 

انتظار می‌رود پولیشیچ و لیائو بیش از گذشته برای میلان تاثیرگذار باشند

حالا نوبت آن رسیده تا میلان نشان دهد این موفقیت یک اتفاق گذرا نیست. در دوران فونسکا هم چند برد حیثیتی جشن گرفته شد، از جمله پایان دادن به نوار شش باخت متوالی مقابل اینتر و پیروزی در خانه رئال مادرید، قهرمان اروپا. 

از طرفی دیگر، میلان قطعا در عربستان خوش‌شانسی‌هایی آورد و به بهترین نحو از بخت خودشان بهره بردند. در برخی بازی‌ها فونسکا یک رهبر بدشانس بود اما به‌نظر می‌رسد کونسیسائو برعکس اوست. بازگشت پولیشیچ و لیائو از مصدومیت در بهترین زمان ممکن اتفاق افتاد. گل برتری مقابل یوونتوس از ارسال بد موسی به دست آمد و کارلوس آگوستو، مدافع اینتر تا رقم زدن نتیجه 3-1 در فینال، فقط چند سانتی‌متر کم آورد. از طرف دیگر میلان هم یک روز استراحت کمتر نسبت به اینتر داشت و دو ستاره کلیدی‌اش آمادگی کامل نداشتند. روسونری در هر دو مسابقه عقب افتاد و خلاف بردهای زمان فونسکا، با تمام توان و تعصب خود بازی کرد. 

در پایان شب، کونسیسائو رقص معروفش در جشن قهرمانی چند سال پیش پورتو را با سیگار برگ تکرار کرد و در عرض یک هفته به سریع‌ترین سرمربی تاریخ میلان تبدیل شد که موفق به کسب جام شده است و دومین سرمربی تاریخ روسونری پس از نیلز لیدهولم است که برای میلان جام می‌آورد.

یک هفته کار و یک جام؛ خیلی هم بد نیست!

از آخرین باری که میلان از شکست 2-0 مقابل اینتر پیروزی ساخت، 20 سال می‌گذشت و حالا مدیران ردبرد کپیتال اولین جام‌شان را در میلان جشن می‌گیرند. البته سوپرکاپ، اسکودتو و لیگ قهرمانان نیست اما نباید آن را بی‌ارزش دانست. اینتر و سیمونه اینزاگی طی سال‌های اخیر نشان داده‌اند که این جام چه اهمیتی برایشان دارد. 

البته اگر این تورنمنت چهار تیمی نشده بود، میلان نمی‌توانست جواز حضور در عربستان را به دست آورد چون قهرمان اسکودتو و کوپا ایتالیا نشده بود، پس آن‌ها باید بابت شلوغی تقویم و سپری کردن یک هفته در صحرا، شکرگزار باشند. در صحرای عربستان، آن‌ها گل رزی را یافتند و با خودشان آوردند که حال‌وهوای دلپذیری به فصل دلگیرشان می‌دهد. 

ترجمه یادداشت جیمز هورنکسل از وب‌سایت اتلتیک

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *