بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

اون که رفته، دیگه هیچ‌وقت نمیاد

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 دی 1403 | 23:41

اختصاصی طرفداری | در سال ۲۰۲۴ خانواده جهانی فوتبال شخصیت‌های بزرگی را از دست داد. در روزگاری که تنها یک عکس خانوادگی رونالدو یا مسی بازتاب وسیع‌تر و بیننده‌های میلیونی به همراه می‌آورد، در بسیاری منابع، به‌ویژه در ایران، درگذشت بسیاری از شخصیت‌های قابل اشاره دنیای فوتبال یا نادیده گرفته می‌شود یا در سطح خبری دوخطی و از سر بازکن به آن‌ها اشاره می‌شود.

شخصاً در طول سال گذشته و در همین صفحات به تعدادی از آن‌ها پرداخته‌ام، ولی خودم را به خاطر عدم نوشتن مطلبی درباره این ۳ نفر که به انواع و انحای مختلف شخصیت‌های مهمی در تاریخ فوتبال به حساب می‌آیند، نمی‌بخشم؛ ماریو زاگالو، بازیکن و مربی برزیلی، لوئیس سزار منوتی آرژانتینی و لوئیجی ریوا که عدم توجه به او، به‌ویژه از سوی دوست‌داران ایرانی فوتبال ایتالیا، اعجاب‌انگیز بود؛ از معدود بازیکنان ایتالیایی که عکسش در میان ده‌ها فوتبالیست دیگر در اتاقم آویزان بود.

با درگذشت آن‌ها، این مطلب ناچیز یاد یکایک آن‌ها را که ما را در سال از دست‌رفته تنها گذاشتند، گرامی می‌دارد. بقای عمر یکایک شما دوست‌داران فوتبال باشد.

امیرحسین صدر
آخر دسامبر ۲۰۲۴

جورج بالدوک ۲۰۲۴-۱۹۹۳

ملی‌پوش یونانی متولد انگلیس، بیشتر دوران حرفه‌ای خود را در «ام‌کا دانز» (MK Dons) و شفیلد یونایتد گذراند.

جسد بالدوک در ۹ اکتبر ۲۰۲۴ در سن ۳۱ سالگی در استخر خانه‌اش در گلیفادا، آتن، پیدا شد. او قرار بود برای جشن اولین تولد پسرش به انگلستان بازگردد. نامزدش در انگلستان، ناتوان از دسترسی به او، نگرانی خود را با صاحب ملک در میان گذاشت، غافل از اینکه او درگذشته است. علت مرگ هنوز مشخص نشده است و پزشکی قانونی قبل از تصمیم‌گیری منتظر نتایج آزمایشات لازمه است.

یک روز پس از مرگ بالدوک، یونان در ورزشگاه ومبلی به مصاف انگلیس (کشور محل تولد بالدوک) در لیگ ملت‌های یوفا رفت. بازیکنان یونان شب قبل از بازی از مرگ او مطلع شده بودند و گزارش شده بود که به‌سختی شب را صبح کرده‌اند. فدراسیون فوتبال یونان از یوفا درخواست کرد که بازی را به تعویق بیندازد، یوفا موافقت نکرد و یونان بازی را ۲-۱ برد؛ اولین پیروزی تاریخ یونان مقابل انگلیس. وانجلیس پاولیدیس بعد از گل خود و در پایان دیدار، پیراهن بالدوک را در کنار هم‌تیمی‌هایش بلند کرد و پیروزی را به او تقدیم کرد.

سلیمان بامبا؛ ۲۰۲۴-۱۹۸۵

این مدافع میانی ساحل عاج که در فرانسه به دنیا آمده بود، در خدمت تیم‌های متفاوتی از جمله هیبرنیان، لسترسیتی، ترابزون اسپور، لیدز یونایتد، کاردیف سیتی و میدلزبورو بود. به شکل قابل‌توجهی و اشاره‌ای به کاردیف سیتی کمک کرد تا در فصل ۲۰۱۸-۱۹ به لیگ برتر صعود کند.
در سال ۲۰۲۱، او مبتلا به سرطان شد و تحت شیمی‌درمانی قرار گرفت. چهار ماه بعد، در ماه می همان سال، اعلام کرد از بیماری رهایی پیدا کرده است. با این حال، همسرش در بیانیه‌ای که مدت کوتاهی پس از مرگ او منتشر کرد، فاش ساخت او در چند سال گذشته با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرده است.

فرانتس بکن باوئر؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۵

بهترین بازیکن تاریخ آلمان، Der Kaiser، یکی از تنها ۹ بازیکنی است که جام جهانی، یورو و توپ طلا را برده است. به‌عنوان بازیکن و مربی در سطح باشگاهی نیز هر آنچه بود و نبود را درو کرده بود. فرانتس بکن‌باوئر در میان مهم‌ترین و تأثیرگذارترین شخصیت‌های فوتبال در قرن بیستم جای دارد.

  • بیشتر بخوانید: فرانتس بکن باوئر؛ سایه تاریخی و گسترده درختی تنومند

استن بولز؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۸

نماد کوئینز پارک رنجرز به‌عنوان ششمین گلزن برتر باشگاه در تمام دوران‌ها و یکی از سرگرم‌کننده‌های واقعی فوتبال در دهه هفتاد بود که فوتبال را با لبخند بازی می‌کرد و با مهارت‌های فردی خود و گل‌هایی که در دروازه جای می‌داد، همه را به شوق می‌آورد. از مردان چپ‌پای دریبل‌زن، مرگ غم‌انگیزی به دلیل آلزایمر داشت.

آندریاس برمه؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۰

مدافع چپ همه‌کاره آلمانی، به‌خاطر زدن پنالتی‌های جام جهانی با هر دو پا در مقابل آرژانتین در فینال ایتالیا ۹۰ با پای راست و در برابر میزبان در مکزیک ۸۶ با پای چپ، داستان شنیدنی خود را دارد.

  • بیشتر بخوانید: آندریاس برمه؛ مرد میدان‌های سخت و جاودانگی با یک پنالتی!

کوین کمپل؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۸

«سوپر کِو» در سال ۱۹۹۹ برای نجات اورتون از سقوط، همیشه از سوی هواداران در گودیسون پارک مورد تحسین واقع می‌شد. کمپل از گلزنان بنام خط حمله آرسنال و ناتینگهام فارست هم بود. در دوران حرفه‌ای تقریباً ۲۰ ساله، با ۵۴۲ بازی، ۱۴۸ گل به ثمر رساند.

اسون گوران اریکسون؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۸

سرمربی «نسل طلایی» انگلیس بود که در تمامی تورنمنت‌های بزرگ صعود کرد و به موفقیت دست پیدا نکرد. ولی در یک دوران درخشان باشگاهی ۱۸ جام به دست آورد: قهرمانی در جام یوفا با گوتنبری، سه قهرمانی لیگ پرتغال با بنفیکا و یک اسکودتو با لاتزیو.

پس از ابتلا به سرطان و پیش از مرگ، به هر کجا که پا گذاشت با احترام و تشویق هواداران روبرو شد. و حتی یک‌بار به‌عنوان یک عمر هواداری از لیورپول، بی‌آنکه در دو آن مربیگری موفق شود، هدایت این تیم را به عهده بگیرد، در یک روز زیبا و پر احساس فوتبالی، بر نیمکت مربیگری این تیم مقابل آژاکس آمستردام نشست.

بیشتر بخوانید:

  • خاطره‌ای برای تمامی عمر
  • شب به خیر و خداحافظ آقای اریکسون؛ زندگی کن

روبرتو فلیتاس؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۲

اولین مربی تاریخ که قهرمانی آمریکای جنوبی در سطح بین‌المللی و باشگاهی را به دست آورد. کوپا آمریکا را با کشور زادگاهش اروگوئه در سال ۱۹۸۷ و یک سال بعد لیبرتادورس را با ناسیونال برد.

رشید مخلوفی؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۶

داستان فوتبال رشید مخلوفی را نشنیده‌اید؛ زمانی‌که فوتبال برای آزادی، سیاست و ورزش را تمام و کمال گره ناگسستنی زد.

مخلوفی علاوه بر اینکه یک گلزن پرکار در سنت اتین فرانسه بود، یکی از چهره‌های کلیدی در جنبش استقلال الجزایر هم بود. در آوریل ۱۹۵۸ فرانسه را ترک کرد تا برای FLN بازی کند، تیمی که توسط جبهه آزادی‌بخش ملی و نماینده جنبش استقلال الجزایر تشکیل شده بود.

به‌رغم اینکه فیفا از به رسمیت شناختن این تیم امتناع کرد، آن‌ها در کل جهان بازی کردند که اغلب تماشاگران زیادی را به خود جذب می‌کرد. این تیم در مجموع ۸۳ بازی انجام داد که مخلوفی از این تعداد ۴۰ بازی انجام داد و ۴۲ گل به ثمر رساند.

زمانی‌که در سال ۱۹۶۲ الجزایر استقلال خود را به دست آورد، FLN منحل شد و تیم ملی الجزایر توسط فیفا به رسمیت شناخته شد. مخلوفی که چهار بازی برای تیم ملی فرانسه انجام داده بود، شانس بازی در جام جهانی ۱۹۵۸ را از دست داد و ۱۰ بازی ملی برای الجزایر انجام داد و ۵ گل به ثمر رساند.

قبل از بازگشت به سنت اتین، به سروت در سوئیس پیوست و سه قهرمانی دیگر در لیگ ۱ و یک جام حذفی در فرانسه به دست آورد و رکورددار بهترین گلزن باشگاه شد؛ رکوردی که بعدها توسط هروه رولی شکسته شد.
بعدها، او دو بار مربیگری الجزایر را بر عهده گرفت و مدال طلای بازی‌های ۱۹۷۸ آل‌آفریقا را به دست آورد و سپس در اولین حضور آن‌ها در جام جهانی در سال ۱۹۸۲، به‌عنوان کمک به اسپانیا رفت. پیروزی آن‌ها در برابر آلمان حیرت‌انگیز بود و حذف ناجوانمردانه تیم فوق‌العاده الجزایر بعد از تبانی آلمان و اتریش حیرت‌انگیزتر!

کورت همرین؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۴

هامرین یکی از ستارگان سوئد در سال ۱۹۵۸ بود که به فینال جام جهانی رسید. برای چندین باشگاه ایتالیایی، از جمله فیورنتینا بازی کرد، که با آن دو قهرمانی کوپا ایتالیا، یک جام برندگان جام و جام میتروپا (جام اروپای مرکزی، یکی از اولین جام‌های بین‌المللی مهم فوتبال اروپا برای تیم‌های باشگاهی بود) را طی ۹ سال به دست آورد و بیش از ۳۵۰ بازی برای این باشگاه انجام داد و رکورد ۲۰۸ گل در تمام رقابت‌ها به ثمر رساند. این بازیکن سوئدی با آث میلان بود که قهرمان سری آ و جام قهرمانی اروپا شد. هامرین در میان ۱۰ گلزن برتر تاریخ سری آ قرار دارد.

لیتون جیمز؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۵

فوروارد جناح چپ یکی از اسطوره‌های ولزی سوانزی و بارنلی بود. گل اولین و تنها پیروزی ولز در مقابل انگلیس را در ومبلی در سال ۱۹۷۷ به ثمر رساند.

جیمز در سال ۱۹۸۰ به باشگاه محلی خود، سوانزی سیتی، به مربیگری جان توشک بازیکن سابق لیورپول پیوست و یکی از دلایل صعود و موفقیت این تیم از دسته سوم به دسته اول بود. سوانزی در عرض سه سال از دسته پایین به دسته بالا رفت و پیروزی‌های چشمگیری مقابل لیورپول، منچستریونایتد، آرسنال و تاتنهام هاتسپر به دست آورد.

قبل از رایان گیگز و گرت بیل، جیمز گوش چپی بود که چشمان هواداران را در دیدارهای باشگاهی و بین‌المللی به خود جلب می‌کرد.

پنالتی او پیروزی معروفی را برابر انگلیس در ومبلی در مسابقات قهرمانی بریتانیا تضمین کرد، اما مسلماً بهترین نمایش بین‌المللی او زمانی بود که ولز انگلستان را در رکسهام در سال ۱۹۸۰ با نتیجه ۱-۴ شکست داد.

آرتور ژرژ؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۶

ژرژ پرتغالی دورانی طولانی در بازیگری و مربیگری داشت و در دوران مربیگری‌اش با سبیل‌های پرپشتش فورا قابل شناسایی بود. سال‌ها پیش از ژوزه مورینیو سرمربی پورتو بود و اولین قهرمانی اروپای این تیم را در سال ۱۹۸۷ با پیروزی ۲-۱ مقابل بایرن مونیخ به دست آورد. ژرژ پس از آن با نام «ری آرتور» یا همان شاه آرتور معروف شد. 

جو کینر؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۶

کینر، مدافع جناح راست، با تاتنهام قهرمان جام حذفی، جام یوفا و دو جام لیگ کاپ شد، اما شهرت او بیشتر برای دوران مربیگری‌اش در ویمبلدون بود که با نام «دار و دسته دیوانه» معروف بودند.

او ۲۶ بازی ملی با ایرلند داشت و به‌عنوان یک مربی مبارز و مدبر در ویمبلدون در دهه ۹۰ معروفیت بسیاری به دست آورد. زمانی که ویمبلدون با حفظ مکان خود به‌عنوان یکی از اعضای ثابت لیگ برتر در طول مدیریت او طی هفت سال، نظم مستقر را به چالش کشید. بازی در برابر ویمبلدون در آن دوران برای هیچ تیمی ساده نبود.

سزار لوئیس منوتی؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۸

«ال‌فلاکو»، از نمادهای فوتبال آرژانتین، «لا آلبی سلسته» را در سال ۱۹۷۸ به قهرمانی در جام جهانی هدایت کرد؛ اولین قهرمانی آرژانتین در جام جهانی.

با نام سزار و چهره‌ای جدی و جذاب، موهای بلند مانند سرخپوست مبارزی و زخم‌خورده‌ای به نظر می‌آمد، و با سیگاری که دائماً در کنار زمین دود می‌کرد و طرز تفکرات و دیدگاه‌هایش، از او رهبری قاطع و متفکر ساخته بود:

فوتبالیست بودن یعنی نماینده ممتاز احساسات و رؤیاهای هزاران نفر. فوتبال متعلق به طبقه کارگر است و آن‌قدر نجابت و سخاوت دارد تا به همه اجازه دهد از آن به‌عنوان یک نمایش شورانگیز لذت ببرند.

یک دوراندیش و انقلابی در دنیای فوتبال که نفوذش فراتر از زمین بود. کار منوتی در سراسر جهان برای ترکیب ویدئو و داده‌ها در پیشرفت بینش‌ها و استراتژی‌ها در فوتبال بی‌نظیر بود و انقلابی در نحوه رویکرد به تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در فوتبال ایجاد کرد و بر اهمیت تجزیه‌وتحلیل تاکتیکی و آمادگی بازیکنان تأکید بسیاری داشت. تیم ۷۸ منوتی ۹۰ دقیقه مانند اسب‌های وحشی قدرتمند و سرکش می‌دویدند و می‌جنگیدند. پس از آن، خون و DNA منوتی در تمامی تیم‌های آرژانتین جاری و ماندنی شد.

او در طول دوران مربیگری، هدایت تیم‌هایی چون بارسلونا (که سه جام با منوتی به دست آورد)، بوکا جونیورز، اتلتیکو مادرید، ریور پلاته، پنارول، سمپدوریا و مکزیکو را بر عهده گرفت.

در دوران مدیریت منوتی به‌عنوان سرمربی تیم ملی آرژانتین از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۲، پروژه‌ای را آغاز کرد که با روش و روندهای قبل از آن متفاوت بود و این باعث شد تا به امروز از او به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین مربیان تاریخ فوتبال آرژانتین نام برده شود.

منوتی همیشه رگه‌ای سرکش به نمایش می‌گذاشت و تصویری از خونسردی را به رخ می‌کشید. خوش‌پوش بود و در گفتگوهایش همیشه به نمادهای فرهنگی بسیاری چون نویسندگان و افراد سرشناس و نظرات و دیدگاه‌های آن‌ها اشاره داشت. و با آنکه در دوران دیکتاتوری نظامی جناح راست پست مربیگری آرژانتین را به عهده داشت، اهل سیاست بود و دیدگاهی چپ و سوسیالیستی داشت.

یوهان نیسکنس؛ ۲۰۲۴-۱۹۵۱

از قربانیان تیم منوتی در فینال معروف و خشن ۷۸ که لاتین‌وار و شجاعانه مانند خود آرژانتینی‌ها به جنگ با آنان پرداختند. در همین صفحات ارادت خود را به نیکنس ابراز کرده‌ام. یکی از برجسته‌ترین چهره‌های توتال فوتبال هلند و احتمالاً به‌اندازه یوهان کرایف، کلید دیگری برای گشودن دروازه‌ها برای فتح سه جام اروپا و رسیدن به دو فینال جام جهانی، به همراه آژاکس و هلند بود. «یوهان دوم» عنوان او بود، ولی نیکنس چیزی بیش از «یوهان دوم» بود؛ خیلی بیشتر…

  • بیشتر بخوانید: یوهان نیسکنس، بازیگری مدرن در قلب نبرد؛ جانم را می‌دهم!

لوئیجی ریوا؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۴

اولا همچنان رکورددار بهترین گلزن ایتالیا است. ضمن آنکه با تیم کشور خود، قهرمانی در یورو ۱۹۶۸ را به دست آورد و با آتزوری به فینال جام جهانی ۱۹۷۰ راه پیدا کرد. داستان مردی که پیشنهادات باشگاه‌های بزرگ‌تر را برای ماندن در ساردینیا و کالیاری رد کرد و در فصل ۷۰-۱۹۶۹ تنها عنوان قهرمانی سری آ را برای اولین و آخرین بار به دست آورد، طولانی‌تر و بااهمیت‌تر از این حرف‌هاست. ازاین‌رو به همین چکیده بسنده می‌کنیم تا از خجالت او در اولین فرصت دربیاییم.

ریوا یکی از بهترین بازیکنان نسل خود و همچنین در دوران فوتبال دفاعی معروف به «کاتاناچو» ایتالیا، یکی از بهترین مهاجمان تمام دوران‌ها محسوب می‌شود. به لطف خونسردی جلوی دروازه، پای چپ قدرتمند و توانایی بازی هوایی؛ سرعت، قدرت و نگاه دائمی به هدف در هر موقعیتی باعث شد تا روزنامه‌نگار ایتالیایی، جیانی بررا به او لقب “Rombo di Tuono” (غرش تندر) بدهد.

ریوا رکورد گلزنی قابل‌توجهی برای کالیاری دارد. جدا از اولین فصل حضورش با لگنانو، ریوا برای تمام دوران حرفه‌ای خود در باشگاه ساردینیا ماند. او به کالیاری کمک کرد تا برای اولین بار در سال ۱۹۶۴ به سری آ ایتالیا صعود کند و بعداً این باشگاه را به تنها عنوان قهرمانی سری آ در سال ۱۹۶۹ رساند. باور نکردنی بود و هست.
در سطح بین‌المللی با ۳۵ گل در ۴۲ بازی بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۴، همچنان بهترین گلزن تاریخ ایتالیا است و اسطوره‌ای مانند مارادونا برای ناپولی، در ساردینیا و تیم کالیاری بود.

ماتیا سارکیچ؛ ۲۰۲۴-۱۹۹۷

دروازه‌بان مونته‌نگرو و میلوال در سن ۲۶ سالگی به طرز غم‌انگیز و زودهنگامی درگذشت. سارکیچ که در انگلستان از مادری بریتانیایی و پدری مونته‌نگرویی به دنیا آمد، نماینده مونته‌نگرو در سطح بین‌المللی جوانان و بزرگسالان بود. سارکیچ از دو تیم آکادمی اندرلخت و استون ویلا عبور کرد. زمانی که در استون ویلا بود، مدتی را به‌صورت قرضی در تعدادی از باشگاه‌های انگلیسی و اسکاتلندی گذراند. او در سال ۲۰۲۰ با ولورهمپتون واندررز قرارداد امضا کرد و مدتی را به‌صورت قرضی در شروزبری تاون، استوک سیتی و بیرمنگام سیتی گذراند؛ جایی که به‌عنوان بهترین بازیکن فصل انتخاب شد. در سال ۲۰۲۳، او به میلوال پیوست و در آنجا به‌عنوان دروازه‌بان اول تیم انتخاب شد.

در اوایل صبح ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴، سارکیچ در آپارتمانی در بودوا در مونته‌نگرو ناگهان به زمین افتاد. همسر و دوستانش بلافاصله با آمبولانس تماس گرفتند. دوست او که یک پرستار بود تا رسیدن آمبولانس اقدامات اولیه را انجام داد، اما در نهایت امدادگران موفق به احیای او نشدند و سارکیچ به علت نارسایی‌های قلبی در سن ۲۶ درگذشت. جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا، نامه‌ای تسلیت به اتحادیه فوتبال مونته‌نگرو نوشت و رئیس‌جمهور مونته‌نگرو، یاکوف میلاتوویچ، به این بازیکن ادای احترام کرد. در جولای ۲۰۲۴، میلوال اعلام کرد پیراهن شماره ۲۰ خود را به افتخار سارکیچ بازنشسته کرد.

سالواتوره اسکیلاچی؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۴

نمونه غایی و برجسته یک تک‌تیرانداز حرفه‌ای و کشنده. با چشمانی وحشی و باز و دستانی گشاده، با شش گل در جام جهانی ۹۰، بهترین گلزن ایتالیا و تورنمنت شناخته شد. معجزه‌ای کوتاه در تابستانی فراموش‌ناشدنی بود، معجزه!

  • بیشتر بخوانید: توتو اسکیلاچی؛ تابستانی که خورشید را از آسمان دزدیدی!

کارل هاینتس شنلینگر؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۹

بازیکن سال تیم آلمان که به چهار جام جهانی رفت، و در سال ۱۹۶۲ در تیم منتخب مسابقات جای گرفت و در رأی‌گیری توپ طلای همان سال به مقام سوم رسید و از اعضای اصلی تیم کلن بود، زمانی‌که این تیم اولین قهرمانی خود را در بوندسلیگا در سال ۱۹۶۲ کسب کرد.

به‌عنوان مدافع، در هر پستی قادر به بازی بود. با بدنی ورزیده و هیکلی قدرتمند، بازیکن سرسختی بود، و به دلیل تداوم عملکردش، چه از نظر کمی و چه از نظر کیفیت و به دلیل تطبیق‌پذیری در پست‌های متعدد، لقب فولکس‌واگن را گرفته بود. اگرچه معمولاً به‌عنوان یک مدافع کناری انجام وظیفه می‌کرد، اما می‌توانست در هر نقطه از خط دفاعی بازی کند. یکی از اولین فوتبالیست‌های موفق آلمانی در خارج از کشور بود و به خدمت میلان و رم هم درآمد. در دوران اوج خود، به‌عنوان یکی از بهترین و کامل‌ترین مدافعان چپ جهان در دوران خود شناخته می‌شد که تنها رقبای او جاچینتو فاکتی، نیلتون سانتوس و سیلویو مارزولینی بودند. شنلینگر از اعضای تیم آلمان در مسابقه نیمه‌نهایی جام ۷۰، معروف به مسابقه قرن بیستم در برابر ایتالیا بود که ۴-۳ به سود لاجوردی‌ها پایان یافت.

کریگ شکسپیر؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۳

به‌عنوان بازیکن و مربی موفقیت‌های نسبی داشت، اما موفقیت او به‌عنوان دستیار کلودیو رانیری در لستر سیتی اوج آن چیزی بود که انجام داد. کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر در فصل ۱۶-۲۰۱۵، عنوانی که جهان فوتبال را شوکه کرد!

گری شاو؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۱

از اسطوره‌های استون ویلا، با بازی و چهره‌ای که شادابی را مستتر می‌کرد. پسر طلایی فوتبال انگلستان. از ستون‌های مهم قهرمانی لیگ دسته اول در فصل ۸۱-۱۹۸۰ و تیم قهرمان جام ملت‌های اروپا در فصل بعد از آن بود، زمانی‌که ویلا غول‌کشی کرد و با شکست یک بر صفر مقابل بایرن به عنوان قهرمانی اروپا رسید.

  • بیشتر بخوانید: ۱۵۰ سالگی استون ویلا؛ تاریخ در اعصار منعکس می‌شود

ران ییتس؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۷

یکی از چهره‌های تعیین‌کننده در تاریخ لیورپول و صعود این تیم به دورانی پرافتخار با مربیگری بیل شنکلی. او به محض ورود در سال ۱۹۶۱ و پس از امضای قرارداد از سوی شنکلی به‌عنوان کاپیتان تیم منصوب شد و با رهبری تیم به عنوان قهرمانی و کسب اولین جام حذفی تاریخ لیورپول نائل آمد.

ییتس تا سال ۱۹۷۱ در خدمت قرمزهای مرسی‌ساید ماند و رکورد ۴۱۷ بازی را به‌عنوان کاپیتان برای لیورپول انجام داد. بعدها استیون جرارد از او پیشی گرفت. او به‌خاطر قدی بلند و اندام و هیکل غول‌آسا، با نامی که شنکلی به او داده بود معروف شد: «کولوسوس The Colossus»

  • بیشتر بخوانید: داستان پل پیروزی لیورپول به‌سوی آینده

برنارد چیارلی؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۴

از اعضای تیم فرانسه که در جام جهانی ۱۹۵۸ به مقام سوم رسید. فوتبال باشگاهی خود را برای والنسین، لانس، لیل، سدان و لو‌آور انجام داد.

ویسنته دی لاماتا؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۴

پسر یکی از بهترین بازیکنان آرژانتین در دهه ۱۹۴۰، دلا ماتا از حرفه خود لذت برد. سه قهرمانی لیگ و دو بار کوپا لیبرتادورس را با ایندیپندنته به دست آورد.

جان دمپسی؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۶

دمپسی از اعضای تیم معروف دهه هفتاد چلسی، مدافع میانی جدی و مصممی بود. در ۲۰۷ بازی برای چلسی فقط ۷ گل به ثمر رساند، اما دو تای آن از اهمیت به‌سزایی برخوردار بود. یکی از آن‌ها راه آبی‌های لندن را در مقابل کریستال پالاس در دور پنجم در مسیر قهرمانی جام حذفی ۱۹۷۰ هموار کرد و دومی گل اول در دیدار تکراری مقابل رئال مادرید در فینال جام برندگان جام اروپا در فصل بعدی بود.

او از فولام شروع کرد و در آمریکا پس از انتخاب شدن به‌عنوان بهترین مدافع NASL پیش از فرانتس بکن‌باوئر، به کار خود با فیلادلفیا فیوری پایان داد. دمپسی ۱۶ بازی ملی برای جمهوری ایرلند انجام داد.

هلموت داکادام؛ ۲۰۲۴-۱۹۵۹

شهرت و معروفیت افسانه‌ای این دروازه‌بان از قصه‌های یگانه فوتبال اروپا باز می‌گردد. با نمایشی حیرت‌انگیز در پیروزی استوا بخارست مقابل بارسلونا در فینال جام باشگاه‌های اروپا در سال ۱۹۸۶، چهار پنالتی را برای اولین بار در تاریخ فوتبال مهار کرد و به «قهرمان سویا» شهره شد. او در رأی‌گیری توپ طلا در آن سال هشتم شد، بااین‌حال تنها دو بازی ملی در سال ۱۹۸۲ برای رومانی انجام داد.

ژوزه گاریدو؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۰

مدافع میانی بنفیکا و بوآویشتا بود. پس از آن دوران مربیگری موفقی را با باشگاه‌هایی در پرتغال، مالزی، کویت، بحرین، عمان و عربستان سعودی پشت سر گذاشت.

زی کارلوس؛ ۲۰۲۴-۱۹۶۷

ژوزه کارلوس دی آلمیدا، بازیکن برزیلی، در تیم‌های متعدد برزیلی از سال ۱۹۹۰ به بعد عضویت داشت و تنها یک‌بار برای برزیل در شرایط قابل‌توجهی بازی کرد. آن هم در نیمه‌نهایی جام جهانی ۱۹۹۸ در مقابل هلند. در غیاب کافو به علت محرومیت، در پست دفاع راست انجام وظیفه کرد. برزیل در ضربات پنالتی پیروز شد و کافو برای دیدار فینال بازگشت! این تمامی آنچه بود که زی کارلوس با برزیل به دست آورد.

کوشکون تاس؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۴

اولین مهاجم ترک که در آلمان برای کلن بازی کرد. این مهاجم پس از انتقال به استانبول برای تحصیل، دو عنوان قهرمانی لیگ ترکیه را با بشیکتاش به دست آورد، سپس به‌عنوان یکی از بازیکنان منتخب تیم ملی برای اولین بار در سال ۱۹۵۴ به جام جهانی رفت. تاش در ۸۹ سالگی در کلن آلمان درگذشت.

مایکل اوسی؛ ۲۰۲۴-۱۹۷۱

اوسی در کنار پسرعموی خود تونی یبوآ، معروف در لیدز یونایتد، گل‌های معرکه‌ای می‌زد. در اوکواوو یونایتد بازی کرد و سپس دو بار به‌عنوان هافبک با آسانته کوتوکو قهرمان لیگ غنا شد. او در سال ۱۹۹۲ به فوروات‌استیر اتریش رفت و دوباره برای مدت کوتاهی با یبوآ در آینتراخت فرانکفورت هم‌تیم شد. بعداً به خانه بازگشت تا با مربیگری «آسانته کوتوکو» به موفقیت‌های مختلفی دست یابد.

فرانک شافر؛ ۲۰۲۴-۱۹۵۲

شفر آلمانی، مدافع میانی، موفقیت خود در فوتبال را با حرفه خوانندگی دنبال کرد. در دهه ۱۹۷۰، تحت هدایت هنس وایزویلر و سپس اودو لاتک، مربیان بزرگ آلمانی، در بوروسیا مونشن‌گلادباخ، دو جام یوفا را به دست آورد. در تیمی که در فینال جام باشگاه‌های اروپا ۱۹۷۷ در مقابل لیورپول نایب‌قهرمان شد، در کنار بازیکنانی مانند راینر بونهوف، برتی فوگتس، یوپ هاینکس، آلن سیمونسن و اولی اشتیلیکه نقش‌آفرینی کرد. بعدها او با گروهش Eddy and the News، خواننده اصلی گروه بود.

لوئیس ارنستو تاپیا؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۴

تاپیا احتمالاً بهترین بازیکن پاناما است؛ مهاجمی که بین سال‌های ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۹ در ۷۷ بازی، ۲۰ گل به ثمر رساند. معروف به «پله آمریکای مرکزی». او فوتبال باشگاهی خود را در السالوادور انجام داد و با آلیانزا، عناوین کونکاکاف و لیگ را به دست آورد.

برند بائوشسپیس؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۹

مهاجم سابق لایپزیش شیمی‌دان هم بود. در سال ۱۹۵۹ یک بازی ملی برای آلمان شرقی ثبت کرد، اما پنج سال بعد به تیم جمهوری دموکراتیک آلمان (تیم متحد آلمان) فراخوانده شد و در المپیک ۱۹۶۴ مدال برنز را کسب کرد.

حسن آکسبی؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۴

در بین سال‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۱، بیش از ۱۰۰ گل برای باشگاه نیم فرانسه به ثمر رساند، قبل از اینکه در سال ۱۹۶۲ با رنس قهرمان لیگ ۱ شود. دوران بین‌المللی او با مراکش محدود بود و درست قبل از اولین حضور این کشور در جام جهانی مکزیک در سال ۱۹۷۰ بازنشسته شد، اما هنوز به‌عنوان یکی از بزرگان تاریخ فوتبال این کشور شناخته می‌شود.

کالامبای اوتپا؛ ۲۰۲۴-۱۹۴۸

دروازه‌بان ذخیره تیم زئیر بود. این تیم به طرز وحشتناک و با بدنامی از جام جهانی ۱۹۷۴ حذف شد. داستان این تیم در جام جهانی شنیدنی است، جایی که داور به اشتباه بهترین فوروارد این تیم، ندای مولامبا را اخراج کرد. در دیداری که زئیر ۹-۰ شکست خورد.

او هرگز داوری را از پشت لگد نزده بود، اما این تخلفی بود که باعث اخراج او شد. زمانی که دوران حرفه‌ای مولامبا و هم‌تیمی‌هایش در زئیر از شکوه به مسخره‌بازی غم‌انگیزی رسید و تراژدی در طول زندگی تمامی تیم ادامه پیدا کرد.

کارت قرمز در مورد هویت اشتباه بود. در دقیقه ۲۳، داور بازی، عمر دلگادو از کلمبیا، در حال صحبت با بازیکن زئیر به دلیل خطا، احساس کرد ضربه‌ای از پشت سر خورده است. او برگشت و درجا مولامبا را اخراج کرد. این ساده‌لوحی اولین تیم صحرای آفریقا برای رسیدن به جام جهانی را به‌خوبی تفسیر کرد. روزنامه‌های روز بعد داور را مورد تمسخر قرار دادند، اما فیفا از مرد خود حمایت کرد و مولامبا را یک سال از فوتبال محروم کرد.

مقصر واقعی وِپو ایلـونگا (Mwepu Ilunga) بود. همان بازیکنی که در بازی بعدی زئیر، با خروج از دیوار دفاعی و ضربه زدن به توپ در حین ضربه آزاد برزیل، شهرت ماندگاری در میان فوتبال‌دوستان جهان برای خود دست‌وپا کرد و تا امروز بینندگان هنوز به آن می‌خندند.

ایلونگا عمداً قوانین را زیر پا گذاشت تا به مقامات اعتراض کند؛ بازیکنانی که با تهدید از مزایایی که حق آن‌ها بود، محروم شده بودند.

پلنگ‌های زئیر به‌عنوان قهرمانان ملی و قهرمان آفریقا به آلمان غربی سفر کرده بودند. پیش از این به پیروزی در جام ملت‌های آفریقا دست یافته بودند و مولامبا ۹ گل در این مسابقات به ثمر رسانده بود؛ رکوردی که هنوز پابرجاست. گلزنی‌ای که به دلیل سرعت زیاد، نام مستعار ولوو و موستانگ را یدک می‌کشید.

پس از قهرمانی در جام ملت‌ها، فولکس‌واگن پاسات‌های کاملاً جدیدی به بازیکنان تقدیم شد، اما هرگز پاداش‌های وعده‌داده‌شده بعد از صعود به جام جهانی پرداخت نشد. این تنها درآمد آن‌ها بود و هیچ‌کدام از بازی در تیم دستمزدی دریافت نمی‌کردند. به همین دلیل شرایط و روحیه تیم در طول مسابقات اصلاً مناسب نبود. به هر شکل، عکس‌العمل به ضربه آزاد برزیل از عجیب‌ترین و احتمالاً از خنده‌دارترین صحنه‌هایی است که در عمر خود در زمین فوتبال می‌بینید. سادگی، ساده‌لوحی و کمی حماقت در آن موج می‌زند.

الکسی ایوانوویچ بوکایف؛ ۲۰۲۴-۱۹۸۱

در آخرین روزهای سال، الکسی بوگایف، مدافع سابق روسی، در جریان درگیری بین روسیه و اوکراین کشته شد. ملی‌پوش ۴۳ ساله سابق روسیه، تنها چند ماه پس از محکومیت به ۱۰ سال زندان به اتهام قاچاق مواد مخدر، به نیروهای ولادیمیر پوتین پیوست.

بوگایف در مسابقات قهرمانی اروپا ۲۰۰۴ از اعضای تیم بود و در سال ۲۰۱۰ در سن ۲۹ سالگی از فوتبال بازنشسته شد. بنابر گزارش‌ها، او در تلاش فروش نیم کیلوگرم متیل‌افدرین دستگیر شد و اگر در دادگاه به جرم خود اعتراف نمی‌کرد، ممکن بود در مجموع به ۲۰ سال زندان محکوم شود.

با گزارش‌هایی مبنی بر کشته شدن حدود ۲۰۰,۰۰۰ سرباز روسی از زمان آغاز جنگ با اوکراین، پوتین لایحه‌ای را امضا کرد تا به زندانیان اجازه فرصت می‌داد تا به‌جای دوره محکومیت به خط اول جبهه اعزام شوند.

بوگایف از نوامبر ۲۳ در بازداشت به سر می‌برد و در میان تلاش برای جذب مجرمان در روسیه، او متعهد شد برای ارتش پوتین در اوکراین بجنگد. به دلیل ماهیت شدید درگیری که بوگایف در آن جان باخته بود، بازیابی جسد او “غیرممکن” اعلام شد و ازاین‌رو خانواده او هیچ بخشی از بدن بوگایف را برای دفن و کفن او تحویل نگرفتند.

ستاره سابق لوکوموتیو مسکو و کراسنودار در طول دوران حرفه‌ای خود هفت بازی برای تیم ملی روسیه انجام داد و برای آخرین بار در سال ۲۰۰۵ مقابل ایتالیا در زمین ورزش و نه جنگ به مبارزه پرداخت.

ماریو زاگالو؛ ۲۰۲۴-۱۹۳۱

این قطعه حتی قطره‌ای از اقیانوس داستان زِماریو زاگالو نیست. مسلماً مهم‌ترین چهره در تاریخ فوتبال برزیل و یکی از سرشناس‌ترین افراد تاریخ فوتبال. چهار بار قهرمان جام جهانی؛ دو بار به‌عنوان بازیکن در سال‌های ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲ و یک‌بار به‌عنوان سرمربی تیم رؤیایی ۱۹۷۰ و بار دیگر به‌عنوان دستیار در سال ۱۹۹۴. در اولین فرصت باید ادای دینی به او داشت.

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *