ایستوان استفانوف درگذشت؛ داستان تلخ هافبک مجارستانی، از باز کردن دروازه پیتر اشمایکل تا کارگری
طرفداری | ایستوان استفانوف (István Stefanov) زاده ۱۹ جولای ۱۹۵۹ در شهر بوداپست مجارستان است. او در پست هافبک راست بازی میکرد. استفانوف، فوتبالش را در باشگاه چزپل مجارستان شروع کرد و در فصل ۹۳-۱۹۹۲، موفق به بازی در لیگ برتر مجارستان به همراه این باشگاه شد. او در ۲۸ بازی، پنج گل و چهار پاس گل را ثبت کرد و یکی از بازیکنان برتر باشگاهش بود. در نتیجه، در سال ۱۹۹۳، این بازیکن به هونود، قهرمان مجارستان ملحق شد. او از همان هفته اول فصل ۹۴-۱۹۹۳، در ترکیب ثابت باشگاهش جای گرفت و در هفته چهارم به اولین گلش رسید. در هفته پنجم، او در بازی برابر چزپل، باشگاه سابقش، دو پاس گل داد.
سپس دیدار هونود که به عنوان قهرمان مجارستان برابر منچستر یونایتد در مرحله نخست لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفته بود، فرا رسید. این باشگاه مجارستانی نمایش خوبی را در برابر شاگردان سر الکس فرگوسن انجام داد اما، نتیجه مسابقه ۱-۳ به سود منچستر یونایتد دنبال میشد. زدن گل به منچستر یونایتد قدرتمند آن سال با حضور اریک کانتونا، اشمایکل و رایان گیگز، کار دشواری بود. با این وجود، استفانوف در دقیقه ۶۹، گل دوم هونود را به ثمر رساند تا نتیجه بازی ۲-۳ شود و منچستر یونایتد، در تلاش برای گل نخوردن در این مسابقه باشد. با این وجود، یونایتد در نهایت این مسابقه را پیروز شد اما گل استفانوف، نام او را در مجارستان بسیار مطرح کرد و همگان او را با این گل به خاطر میآورند. او دو فصل برای هونود توپ زد و آمار ۵۱ بازی، چهار گل و ۱۰ پاس گل را به ثبت رساند. او به همراه این باشگاه در جام یوفا نیز به میدان رفت و یک قهرمانی در لیگ برتر و یک جام حذفی در مجارستان را تجربه کرد. استفانوف پس از بازی برای دو باشگاه مجارستانی دیگر، در سال ۱۹۹۷، از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
او پس از پایان فوتبالش، دچار مصائب ناگواری شد. فوت همسر ایستوان، تقریبا او را نابود کرد. او همسرش را بسیار دوست داشت و پس از فوتبال قصد داشت تا در کنار او، زمان بیشتری را بگذراند اما همه چیز پس از یک مراجعه به دندانپزشکی، تغییر کرد. همسر ایستوان، برای کشیدن دندان به یک دندانپزشکی مراجعه کرد اما در آنجا، متوجه بیماری سرطان دهان در خود شد. همسر او از پس این بیماری برنیامد و در جوانی درگذشت. اگرچه ایستوان با فرزندانش زندگی میکرد اما هضم این داغ، برای او آسان نبود. او سپس کارگر ساختمان شد و از ساعت شش صبح بر سر کار میرفت و همه کار انجام میداد. از حفاری و کندهکاری تا کاشیکاری و ساختن ملات، کارهایی بود که ایستوان، در آن خبره شده بود.
شاید بتوانم بگویم ما با هم دوست بودیم. حداقل این چیزی بود که من فکر میکردم. ما در یک منطقه زندگی میکردیم با این حال، خیلی در کنار هم دیده نمیشدیم. چند بار دنبال او گشتم و از او خواستم به همراه من به استادیوم بیاید و بازی هونود، تیم سابقمان را ببینینم اما او نمیآمد. روزی با همباشگاهیهای قدیم، در محله جمع شدیم و فوتبال بازی کردیم به این امید که بتوانیم ایستوان را در کنار خود داشته باشیم اما او از حضور در جمع ما خجالت میکشید. او کارگر ساختمانی شده بود و در میان ما، احساس خوبی نمیکرد. (آتیلا پلوکای، همبازی سابق ایستوان در هونود)
چندین روز قبل، ایستوان در بیمارستانی در بوداپست بستری شد. او در وضعیت جسمی و روحی بسیار بدی قرار داشت. در بیمارستان، کسی نمیدانست که این مرد در حال احتضار، روزی دروازه پیتر اشمایکل، دروازهبان مطرح دانمارکی را باز کرده است. استفی زمانی یکی از بازیکنان مطرح کشور مجارستان بود و گل به منچستر، او را به بازیکن محبوب سکوهای هونود تبدیل کرده بود اما گویا مرگ، برای او رستگاری بود نه مصیبت. سرانجام قلب ایستوان در خواب ایستاد و او در ۶۰ سالگی در تاریخ پنجم دسامبر ۲۰۲۴، درگذشت.
ما مرتبا استفی را به تیم پسران هونود دعوت میکردیم و گفتیم حتی اگر بازی نمیکند، فقط در بین ما باشد اما او بیشتر و بیشتر منزوی میشد و نوشیدنی میخورد. احساس میکردم او دیگر به هیچ چیز در دنیا علاقه ندارد. او در هفتههای قبل از فوتش، اصلا غذای خاصی نخورده بود و کاهش وزن زیادی داشت. در بیمارستان، آزمایشهای زیادی از او گرفته شد اما به بیماری خاصی منتهی نشد. او به ما قول داد که پس از ترخیص، غذا بخورد و به حالت عادی بازگردد اما پس از یک خواب عمیق، درگذشت. شاید این مرگ، یک مرگ زیبا بود و برای او، آرامش بیشتری داشته باشد.















