بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

پیامد معکوس برای سیتی و لیورپول

منبع : طرفداری
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه 12 آذر 1403 | 23:41

اختصاصی طرفداری | در پایان، تنها کاری که پپ گواردیولا می‌توانست انجام دهد، این بود که شش انگشت خود را بالا نگه دارد. برای لحظه‌ای تصور کردیم ژوزه مورینیو در برابرمان ایستاده است.

این گواردیولا و گواردیولایی نبود. منظور او تعداد قهرمانی‌هایش در لیگ برتر بود، اما در این دیدار تیمش آن‌قدر از لیورپول پایین‌تر بود که می‌توانستید فکر کنید او به تعداد ۶ شکست در ۷ دیدار اشاره می‌کند.
این تصویری خواهد بود که این بازی را خلاصه می‌کند و می‌تواند نشانه‌ای از افول بهترین سرمربی عصر باشد. این نقطه‌ای است که در حال حاضر در آن قرار دارد.

این نبرد یک پیچش روایی دیگر هم دارد. این فوتبالی حقیقتاً معرکه از سوی رقیبی بود که تیم‌های گواردیولا همیشه نمایشگر آن بودند. مشکل و درد برای او این بود که فوتبال تقریباً عالی از سوی حریف هفت‌هشت ساله گذشته‌اش و تیم او آمده بود. پیروزی در سطحی خیره‌کننده، حتی پرشکوه‌تر از برد در برابر رئال مادرید در لیگ قهرمانان.

از ضربه آغاز بازی، طوفان مهیبی آغاز شد، گردبادی که هیچ موجودی جلودار آن نبود. حداقل برای ۳۵ دقیقه، لیورپول، مقاومت‌ناپذیر به نظر می‌رسید؛ طوری که مقابله با آن‌ها غیرممکن بود. 

با توجه به تعداد موقعیت‌های بزرگ از دست‌رفته، حتی شش انگشت، تعداد گل‌هایی را که لیورپول باید به آن دست می‌یافت، پوشش نمی‌دهد. نتیجه به ظاهر یک ۰-۲ معمولی و هفتگی به چشم می‌آید که فقط ۳ امتیاز را واریز کرده است. نه، این بازی به‌سادگی می‌توانست ۰-۸ باشد و این واقعاً اغراق‌آمیز نیست. مدت‌ها بود شاهد چنین بوران و کولاک ۳۰ دقیقه‌ای نبودیم!

و پاسخ گواردیولا، یک تقلید کم‌رنگ از ژوزه مورینیو در شرایط مشابه بود. اگر همه این‌ها به طور طبیعی منجر به نزول مرد کاتالان به روش مورینیو شود، متعاقب آن بحث بعدی احتمالاً در مورد صعود اسلوت به سوی اوج خواهد بود.

در بیرون از لیورپول، چهره‌های بلندپایه‌ای در فوتبال انگلیس وجود دارند که او را در زمره «بهترین مربی جهان» در حال حاضر توصیف می‌کنند.

این یک نمایش تمام‌عیار حرفه‌ای بود؛ بازی‌ای که خود او بعد از پایان به عنوان چیزی «نزدیک به کمال» توصیف کرد. مطمئناً اسلوت ترجیح می‌داد نتیجه کوبنده‌تری را برای عرضه و به رخ کشیدن در اختیار داشته باشد.

ظاهراً این بخشی از فوتبال تماشایی به راه و رسم او بود؛ تفسیر و نمایش شخصی اسلوت از فلسفه‌ای که در دوران مدرن از سوی گواردیولا به همه‌جا انتقال یافت. شاید مربی لیورپول اکنون قدم بزرگ و فراتری از استاد خود برداشته است، به گونه‌ای که گواردیولا را نیز تحت تأثیر قرار داده است.

فلسفه‌ای که به ناب‌ترین شکلش ظرافت پیدا کرد، روشن شد و آتش مهیبی به راه انداخت. این کاری بود که تیم بارسلونای گواردیولا در فصل ۰۹-۲۰۰۸ با حریفان خود انجام می‌داد. لیورپول در نیمه اول کاملاً مالکیت توپ را در اختیار داشت، سیتی را در قلمرو خود ترسانده بود و آن‌ها را به اسارت خود درآورده بود. تیم گواردیولا به هیچ شکلی قادر نبود نفسی بکشد و از غل و زنجیر رهایی یابد.

سرمربی کاتالان خودش آن را «غیرقابل‌توقف» توصیف کرد.

تمامی این‌ها بدان معنا بود زمانی که اولین شوت سیتی به سوی دروازه لیورپول، با تلاش ملایم ریکو لوئیس در دقیقه ۳۵ زده شد، نمودار و هر آمار معنی‌دار، از ضربه‌ها گرفته تا لمس توپ در محوطه خطر، کاملاً متعلق به قرمزها بود. این اولین بار بود که از سال ۲۰۱۰، سیتی در یک دیدار موفق نشد توپی را در درون چارچوب شلیک کند.

این زنگ خطر قرمزی پررنگی برای گواردیولا و سیتی در مقابل رقیب عاصی و بی‌رحمی که آن‌ها را زیر شلاق گرفته بود، به حساب می‌آید.

تنها شانس واقعی آن‌ها فقط به لغزش ویرجیل فن دایک، که به همراه صلاح بهترین مرد میدان بود، بازمی‌گردد؛ آن هم با هوشیاری کلهر که در پشت فان دایک ایستاده بود، مهار شد. لیورپول نه از دروازه خود، بلکه از دروازه‌بان خود محافظت ۹۰ دقیقه‌ای داشت و کاپیتان فن دایک انگار یک‌تنه در مقابل سیتی، مسئولیت دفاع و دروازه را به عهده گرفته بود. این یک کلاس آموزشی دیدنی بود.

ویرجیل فن دایک؛ مرد میدان‌های سخت، یک تنه دفاع را تحت کنترل داشت

اگرچه این نمایش معرکه، عملکرد تمام تیم بود، اما صلاح با فن دایک همراه شد؛ مردی که شدیداً مایل است در لیورپول بماند.

گل اول گاکپو، از پاس زیبای صلاح که در حال وارد شدن به دروازه بود، در دقیقه ۱۲ حاصل شد. همه ما و همه کسانی که به تماشای بازی نشسته بودند، بعد از تنها ۵ دقیقه می‌دانستند گل به‌زودی از راه خواهد رسید. اجتناب‌ناپذیر بود؛ طوفان سهمگین‌تر از این حرف‌ها بود.

گاگپو باید دقایقی بعد بازهم به گل می‌رسید و فن دایک می‌توانست با ضربه سر از ضربات کرنر به هت‌تریک دست پیدا کند.

اشتفان اورتگا در دروازه سیتی محکم ایستاده بود؛ کسی که بعد از بازی، با انتقاد از «این بخش بریتانیا جای مناسبی نیست»، دشمنان زیادی در مرسی‌ساید برای خود به‌هم زد. تنها اشتباه او، خطای پنالتی روی لوئیز دیاز بود.

خلاف پنالتی در برابر مادرید، صلاح به‌خوبی توپ را به تور چسباند تا دوباره خودش را در کانون توجه قرار دهد. او همیشه در برابر سیتی گلزنی کرده است.

تنها ۷ ماه از قرارداد فعلی تک‌خال مصری در آنفیلد باقی مانده است؛ بازیکنی که در ۲۷۶ بازی لیگ برتر، ۱۶۸ گل به ثمر رسانده و ۷۶ پاس گل داده است و در این مسیر با رکورد وین رونی در دوران لیگ برتر برابری کرد. پس از بازی، بار دیگر، او آنچه را که در حال حاضر در مورد آینده‌اش احساس می‌کند، ابراز کرد و گفت: «این آخرین بازی من مقابل سیتی برای لیورپول در آنفیلد بود.»

محمد صلاح با آینده‌ای نامعلوم، رکورد دیگری برجای گذاشت

واضح است او می‌خواهد بماند، مانند گواردیولا که قصد ندارد به این شکل سیتی را ترک کند. این سوالات بزرگ امروز فوتبال انگلیس است:

لیورپول چه تصمیمی درباره صلاح خواهد گرفت؟ و گواردیولا چگونه مشکل سیتی را حل خواهد کرد؟
دومین سوال، بزرگ‌ترین مشغله و سوال روز دنیای فوتبال است. همان‌طور که تاریخ نشان داده است، قهرمانان ناگهان قدم به دنیای ناشناخته‌ای می‌گذارند که با آن آشنایی ندارند، دست و پای خود را گم می‌کنند و کنترل اوضاع را از دست می‌دهند.

این شکست که تفاوت چشمگیری با شکست‌های قبلی داشت، از موارد عجیب و ناشناخته برای گواردیولا بود. این می‌توانست بدترین شکست ممکن برای او باشد. سیتی به گونه‌ای تحت سلطه لیورپول قرار گرفته بود که قبلاً هرگز شاهد آن نبودیم.

در این شرایط، گواردیولا از «تنظیم مجدد» صحبت کرد. این تنظیم بیش از حد طول کشیده است و سقوط به حدی است که وقت زیادی برای بهترین مربی نسل امروز باقی نگذاشته است.

من تیمم را می‌خواهم، بازیکنانم را می‌خواهم، از اینجا یک تنظیم مجدد انجام خواهیم داد. از اینجا، ما شروع به ساختن می‌کنیم. من را متوهم صدا کنید، اما از همین جا شروع به ساخت دوباره خواهیم کرد.

آیا گواردیولا می‌داند چگونه؟ او هرگز چنین چیزی را تجربه نکرده است.

از اسلوت سوال شد آیا او با گواردیولا احساس همدردی می‌کند یا خیر؟ او پاسخ داد:

خیر، این کار را نکرده‌ام، فقط به این دلیل که او جام‌ها و پیروزی‌های زیادی کسب کرده و بارها ثابت کرده است، سیتی ادامه خواهد داد.

ولی آنچه مسلم است، تصورات و باورهای فعلی ما است؛ لیورپول بدون شک ثابت کرده توانایی قهرمان شدن را دارد و درباره آن احتمالاً صحبت خواهیم کرد. در حال حاضر باید اعتراف کنم، هنوز در مورد شروع باورنکردنی ارنه اسلوت در لیورپول شگفت‌زده هستم. باورش دشوار است.

همان‌طور که خودش اشاره کرد؛ هیچ کس، من‌جمله خودم، این را پیش‌بینی نکرده بود.

این مربی هلندی در فصلی تازه که به نیمه هم نرسیده، پپ گواردیولا، کارلو آنچلوتی و ژابی آلونسو را شکست داده، بدون آنکه گلی دریافت کند. مطمئناً این جمله‌ای نبود که وقتی فصل در ماه آگوست شروع شد، به مغزم خطور کند؛ «اسلوت همچنان همه ما را شگفت‌زده می‌کند!»

به هر شکل، سیتی سزاوار شکست بود. هنگامی که سوت پایان به صدا درآمد، سیتی یک بار دیگر به سایه تیمی که تا چندی پیش لرزه بر اندام حریفان می‌انداخت، نگاه غمناکی کرد.

در مقابل، لیورپول، در برابر تیمی که در دوران یورگن کلوپ بارها جاه‌طلبی‌های آن‌ها را میلیمتری خنثی کرده بود، با سزاواری و شایستگی به پیروزی دست یافت. آن‌ها حقیقتاً فوق‌العاده بودند. سیتی شبیه تیمی در لبه پرتگاه ایستاده بود و لیورپول مانند کسی بود که قصد دارد آن‌ها را به ورطه و اعماق دره پرتاب کند!

در اولین دیدار، آرنه اسلوت توانست استاد خود را کیش‌ومات کند

این ششمین پیروزی متوالی لیورپول بود و آن‌ها را با ۱۱ امتیاز از سیتی و ۹ امتیاز بیشتر از آرسنال و چلسی، که در جایگاه دوم و سوم قرار دارند، در صدر جدول تثبیت کرد. سیتی، به‌طور باورنکردنی در مکان پنجم است، و با نحوه بازی آن‌ها در حال حاضر، حتی با این همه زمان و مسابقه تا پایان فصل، سخت است که ببینیم و باور داشته باشیم به رقابت قهرمانی بازخواهند گشت.

تماشای فوتبال لیورپول لذت‌بخش بود و تمجید از قرمزها در سراسر دنیای فوتبال اروپا پیچیده است. آن‌ها از ابتدا تا انتها فرمان بازی را در اختیار داشتند.
آن‌ها در هر موردی بهتر بودند؛ تشنه‌تر از سیتی، سریع‌تر، تیزتر، باهوش‌تر و موفق‌تر. تقریباً تمام شب توپ را در اختیار داشتند.

گفته بودیم پیامدهای این دیدار اهمیت خاصی خواهد داشت، و همین‌طور هم بود؛ پیامدی معکوس برای هر دو تیم، مهمان و میزبان، و مربیان این دو تیم، گواردیولا و اسلوت.

هر چه زمان می‌گذرد، به این فکر می‌کنم که انتصاب آرنه اسلوت به‌عنوان جایگزین یورگن کلوپ محبوب و موفق، بیشتر و بیشتر از یک تصمیم خوب و موفقیت‌آمیز به نظر می‌رسد. هیچ‌کس انتظارش را نداشت. و شاید باید باور کنیم فصل اول هدایت تیم همیشه بهترین فرصت ممکن برای کسب قهرمانی است. این‌طور که پیداست، غرش ماشین اسلوت ادامه دارد.

سوت پایان و تصویری که گویای همه چیز است

دسته بندی ها : طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *