مجید جلالی: تا دو سال دیگر باید ۷۰% تیم ملی را تغیر دهیم؛ فوتبالیستها الگو شده اند، اما برای الگو شدن تربیت نشده اند
منبع : طرفداری
طرفداری | با حضور مجید جلالی از چهرههای شناخته شده فوتبال و مدیر توسعه فنی فدراسیون، نشست هفتگی اعضای کارگروه ورزش حزب موتلفه اسلامی برگزار شد. مجید جلالی در این نشست در خصوص فوتبال نکات قابل توجهی را بیان کرد؛ مدیر توسعه فنی فدراسیون فوتبال در این نشست گفت:
فوتبال پر مخاطبترین و پردرآمدترین رشته ورزشی است بطوری که گردش مالی، حق پخش و تماشاگران جام جهانی بیشتر از رویداد بزرگی جون المپیک است. تعداد اعضای فیفا ۲۱۲ کشور یعنی بیش از تعداد اعضای سازمان ملل است. گردش مالی فوتبال پس از صنایع نظامی و صنعت نفت سومین در جهان محسوب میشود. هر کجا که اقدامات سیاسی یا نظامی جواب ندهد ورزش و فوتبال چاره ساز میشود. ورزش، خصوصا فوتبال یکی از ابزارهای اصلی جنگ نرم در جهان محسوب میشود که مورد توجه کشورها قرار دارد.
وی ادامه داد:
این نکات را ذکر کردم تا اهمیت ورزش و فوتبال را نزد کارشناسان نکته بین و فرهیخته جلسه حاضر یادآوری و بر این مهم تاکید کرده باشم که ضروری است نگاه کنونی مسئولین ما نسبت به فوتبال تغییر کند. ما اگر در مجلس فراکسیون ورزش داریم باید فراکسیون فوتبال هم داشته باشیم. باید نگاه مان نسبت به این رشته تغییر پیدا کند تا در جهت اهداف مورد نظر حرکت کنیم. تا زمانی که این نگاه و تلقی مبتنی بر واقعیتها نباشد به نتیجه لازم نمیرسیم.
جلالی درباره هزینههای پرداختی برای سرمربیان خارجی عنوان کرد:
طی ۳۰ سال حدود ۳۰۰ میلیون دلار هزینه استخدام مربیان درجه چندم خارجی را پرداخت کرده ایم در حالیکه یک دلار برای مربیان داخلی هزینه نکرده ایم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد:
وقتی مسئولیت کنونی را در فوتبال قبول کردم خیلیها معتقد بودند فدراسیون پشت برنامه ات نخواهد ایستاد با این وجود به کار ادامه دادم و طی ۷ ماه اقدامات فنی بسیاری را به انجام رساندیم که بزودی همه این برنامهها را در سایت فدراسیون بارگذاری میکنیم تا در معرض دید کارشناسان و متخصصین قرار گیرد. خوشحال خواهیم شد ایرادات را به ما اعلام کنند تا اصلاحات لازم را صورت دهیم. استحضار داشته باشید فیفا این امکان را دارد تا سالانه ۱۵ میلیون دلار به فوتبال کشورهایی که طرح و برنامه ارائه میکنند کمک کند. در راستای تدوین برنامهها از ۱۵۰ کارشناس، خبره ورزشی و اساتید دانشگاه در قالب ۱۶ کارگروه بهره گرفتیم و این عزیزان ۷ ماه بدون هیچگونه چشمداشت ما را یاری دادند تا این پروژه عظیم را به فرجام رسانده و یک برنامه ۱۲ ساله قابل قبول را برای فوتبال تدوین کنیم.
جلالی اضافه کرد:
در راستای تدوین برنامه، ۷ پارامتر مورد تایید فدراسیونجهانی را در نظر گرفتیم که عبارت است از: داشتن نیروی انسانی قوی، چهار فصل آب و هوایی، اقبال عمومی، منابع مالی مناسب، زیرساخت و امکانات کافی، آموزش نیروی متخصص و برنامه اصولی. برای این منظور ابتدا فلسفه فوتبال را مورد بررسی قراردادیم، سپس به دی- ان-ای آن توجه و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که شرایط ما با سه کشور آرژانتین، پرتغال و اسپانیا شباهت دارد.
جلالی در خصوص چشم انداز سازماندهی تیم ملی گفت:
با توجه به بعد مسافت، آرژانتین را کنار گذاشتیم و از میان پرتغال و اسپانیا برنامه ریزی، سازمان یافتگی، زیر ساختها و موفقیت، اسپانیا مورد توجه قرار گرفت تا مراودات فوتبالی را با این کشور توسعه دهیم. چشم انداز برنامه هم تعریف و مقرر کردیم کار باید از سنین پایه شروع شود. اسم برنامه را هم برنامه تغییر گذاشتیم، چون خیلی از ساختارها باید تغییر کند. چهار سال اول دوره تغییر، چهار سال دوم، دوره پیشرفت و چهار سال سوم، دوره موفقیت خواهد بود.
او درباره پیر بودن تیم ملی گفت:
در حال حاضر میانگین سنی بازیکنان تیم ملی بالاست، تا دو سال آینده باید ۷۰ درصد ترکیب را تغییر دهیم این درحالی است که مدارس فوتبال ما امکان تزریق بازیکن به تیمهای ملی را ندارند. حدود چهار میلیون بچه در هزاران مدرسه فوتبال تمرین میکنند، اما سالی ۱۰ بازیکن به تیم ملی تحویل داده نمیشود. ساختار آموزش فوتبال ما ناهماهنگ است.
جلالی تاکید کرد:
برای تغییر نظام کنونی فوتبال با مشکلات زیادی مواجه هستیم، اما باید این تغییرات ایجاد شود. اگر نتوانیم خودمان را با شرایط روز دنیای فوتبال وفق دهیم از کشورهای جهان و منطقه عقب خواهیم افتاد. فعلا تنها کسی که با انجام برنامه ام موافقت دارد رییس فدراسیون است که ما را برای ادامه کار دلگرم میکند. ما از کلاسهای فوتبال پول در آوردیم، اما بازیکن و مربی در نیاوردیم. کار مشکل، اما قابل انجام است. ساختار آموزش فوتبال ما ناهماهنگ است. فوتبالیستها الگو شده اند، اما برای الگو شدن تربیت نشده اند. برای این منظور طرحی را با عنوان فرهنگستان فوتبال پیشنهاد داده ایم که البته اجرای این طرح از عهده فدراسیون خارج است. دهه ۶۰ اغلب باشگاهها فرهنگی ورزشی بودند، اما امروز هیچکدام فرهنگی نیستد. ما هیچگاه نمیتوانیم باشگاه به معنی واقعی داشته باشیم، چون حق پخش به آنها داده نمیشود، قانون کپی رایت اجرا نمیشود، قانون تبلیغات نداریم در واقع قوانین دست و پاگیر، مانع تحقق اساس باشگاهداریست.
