انتقاد تند اسطوره WWE از کشتی کچ مدرن: نمایش سیرک است
منبع : طرفداری
آیا کشتی کچ امروزی دیگر روح گذشته را ندارد؟
طرفداری | تد دیبیاسی، اسطوره دنیای کشتی کچ که با لقب «مرد میلیون دلاری» شناخته میشود، یکی از چهرههای ماندگار دوران طلایی WWE در دهه ۸۰ میلادی است. او نهتنها با شخصیت کاریزماتیک و فنون منحصربهفردش شناخته میشود، بلکه همیشه نگاهی دقیق به کیفیت و اصالت کشتی کچ داشته است. او در تازهترین صحبتهایش، با نگاهی انتقادی به کشتی کچ مدرن، از فاصله گرفتن این ورزش از اصول سنتی و داستانگویی کلاسیک گلایه کرده است.
تد دیبیاسی، اسطوره کشتی کچ و عضو تالار مشاهیر WWE، اخیراً در یکی از قسمتهای پادکست خود با عنوان Everybody’s Got a Pod حضور یافت. در این برنامه، او درباره موضوعات مختلفی از جمله فن محبوبش و نگاه انتقادیاش به کشتی کچ امروزی صحبت کرد. او درباره فن محبوبش گفت:
فن برینباستر (Brainbuster). اگر این فن را بهدرستی اجرا کنید، انگار طرف مقابل را کشتهاید! اما چیزی که مردم نمیبینند و ما میدانیم این است که در واقع شما از سرِ حریف با بازویتان محافظت میکنید. باید این فن را کاملاً مستقیم انجام دهید؛ حریف را عمودی بالا ببرید و مستقیم به پایین بیاورید. من هرگز نتوانستم آن را بهدرستی انجام دهم، پس از آن استفاده نکردم؛ اما هر بار که این فن را میدیدم، با خودم میگفتم: «وای، چقدر زیباست.»
او سپس از وضعیت امروز کشتی کچ انتقاد کرد:
میخواهم به همه طرفداران فعلی کشتی کچ این را بگویم: «آنچه ما در دوران خود انجام دادیم، دیگر تکرار نشده است.» صادقانه بگویم، دیگر نمیتوانم کشتی کچ تماشا کنم. چون وقتی این کشتیگیرهای جدید وارد رینگ میشوند، انگار یک نمایش سیرک است. آنها ضربههای بزرگ و اغراقشده را میخورند و فریاد میکشند که این دیگر کشتی نیست. چیزی که امروز از دست رفته، روشهای سنتی آموزش این حرفه است. زمانی که من وارد کشتی کچ شدم، کارم را به عنوان داور آغاز کردم. یک شغل تابستانی بود برای زمانی که دانشجو بودم. بهجای کار سخت ساختمانی، که تابستان اول انجام دادم، تابستانهای بعدی داور شدم. هنوز نمیتوانستم کشتی بگیرم، اما میتوانستم داوری کنم و پول دربیاورم. شما نفر سوم داخل رینگ هستید و در همین جایگاه، چیزهای زیادی یاد میگیرید.
مرد میلیون دلاری سپس روایت مناسب از یک مسابقه را اینگونه شرح داد:
یک مسابقه خوب کشتی کچ اینگونه است: شخصیت مثبت و منفی را تعریف میکنی. نشان میدهی که چطور شخصیت مثبت همیشه زرنگتر است یا بهتر کشتی میگیرد. بعد شخصیت منفی باید ناراحتی و عصبانیتش را بروز دهد و شروع به شرارت کند. بعد لحظات امید میآیند؛ زمانی که قهرمان داستان در حال شکست خوردن است، اما یک فرصت پیش میآید. مثلاً حریف به گوشه رینگ میرود، اما او جاخالی میدهد و حریف به تیرک برخورد میکند. حالا هر دو کشتیگیر روی زمین افتادهاند، و تماشاگران شروع به تشویق میکنند: «بلند شو، میتوانی، ادامه بده!»
شاید قهرمان بلند شود و چند ضربه بزند، اما باز هم حریف جلویش را میگیرد. و این روند دوباره آغاز میشود. من مسابقاتی داشتم که یک ساعت کامل طول کشید و به تساوی انجامید. تصور کنید با یک نفر یک ساعت کشتی بگیرید و برندهای هم نداشته باشید… من این نوع مسابقات را به سه مسابقه بیست دقیقهای تقسیم میکردم، اما در نهایت یک داستان یکپارچه بود.












