اسطوره لهستان درگذشت؛ آشنایی با لوسیان بریچکزی، مرد سادهزیست لهستانی که به دلیل سیاست، از پوشیدن پیراهن رئال مادرید…
طرفداری | لوسیان بریچکزی (Lucjan Brychczy) زاده ۱۳ ژوئن ۱۹۳۴ در شهر نووی بیتوم لهستان است. خانواده او از شورشیان سیلزی بودند. این شورشها در منطقه سلیزی علیا شکل گرفت؛ منطقهای که متعلق به آلمان بود و ساکنان آن، تمایل داشتند به جمهوری لهستان ملحق شوند. بعد از سه شورش در این منطقه، آتشبس رخ داد و پس از همهپرسی، سلیزی علیا بخشی از جمهوری لهستان شد. لوسیان، عضو یکی از خانوادههای مهم در این اتفاق بود. او در جوانی شیفته ورزش بوکس بود و به مرور در تمرینات بوکس شرکت کرد و وارد رینگ شد. بعد از مدتی، پدرش به او دستور داد که از ورزش بوکس دوری کند زیرا اعتقاد داشت که مشتهای حریفانش، او را احمق میکند.
پس از ترک بوکس، لوسیان به تمرینات فوتبال روی آورد و در تیم شهرش، پوگون نووی بیتوم، مشغول به بازی شد. پست او، مهاجم نوک بود. او در سال ۱۹۴۹ به باشگاه لابدی گلیویچ پیوست و چهار فصل در این باشگاه حضور داشت. او سپس یک فصل در پیاست گلیویچ بازی کرد و در سال ۱۹۵۴، به دلیل خدمت سربازی، به تیم لژیا ورشو پیوست. این بازیکن قصد داشت بعد از دو سال سربازی خود در باشگاه لژیا ورشو که بازیکنان سرباز لهستانی را به خدمت میگرفت، به شهر خود بازگردد اما حضور در پایتخت، او را به ماندگاری در این باشگاه ترغیب کرد. بریچکزی در این باشگاه، به چهار قهرمانی لیگ برتر لهستان و چهار جام حذفی رسید و در فصول ۵۷-۱۹۵۶، ۶۴-۱۹۶۳ و ۶۵-۱۹۶۴ با ۱۸ گل، آقای گل لیگ کشورش شد. او مجموعا در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۲، آمار ۳۶۸ بازی، ۱۸۲ گل را برای این باشگاه لهستانی به ثبت رساند.
او زمانی به شدت مورد توجه رئال مادرید و بالاخص، سرمربی وقت این باشگاه، هلنیو هررا قرار داشت و هررا تاکید زیادی بر قرارداد با این بازیکن داشت. بریچکزی نیز دوست داشت حضور در رئال مادرید و ثبت نامش در میان بزرگان این باشگاه را در کارنامهاش ثبت کند اما انتقال بازیکن از لهستان کمونیست به تیمی در کشور ژنرال فرانکو، تقریبا از نظر سیاسی امکانپذیر نبود. شیکاگو ایگلز آمریکا، دیگر باشگاههایی بود که به این بازیکن علاقمند بود و موفق به عقد قرارداد با او نشد همانند باشگاه میلان در ایتالیا. او یکی از اسطورههای تاریخ باشگاه لژیا ورشو شد و نامش در تاریخ این باشگاه ثبت شده است. عده زیادی اعتقاد داشتند که این فوتبالیست افسانهای لایق یک تندیس در ورزشگاه لژیا ورشو است اما او اعتقاد داشت این مسائل برای او اهمیتی ندارد. او هرگز اهل جلب توجه نبود و به ندرت در تمرینات و خارج از آن صحبت یا مصاحبه میکرد.
از جمله فصول به یاد ماندنی این بازیکن در مسابقات اروپایی لژیا ورشو، میتوان به فصل ۶۵-۱۹۶۴ جام برندگان اروپا اشاره کرد که ابتدا لژیا با دو گل او در دو بازی رفت و برگشت برابر آدمیراواکر اتریش، پیروز شد و به مرحله بعدی این تورنمنت صعود کرد. در مرحله یکهشتم نهایی، بریچکزی، در سه دیدار با گالاتاسارای، سه پاس گل داد و به تیمش کمک کرد تا به مرحله یکچهارم نهایی جام برندگان صعود کند. بازی با گالاتاسارای، به دلیل تساوی در مجموع بازی رفت و برگشت، به بازی سوم کشیده شده بود. در مرحله یکچهارم نهایی و بازی با مونیخ ۱۸۶۰، این بازیکن بازوبند کاپیتانی تیمش را بر بازو بسته بود و نتوانست به پیروزی تیمش کمکی کند. در جام باشگاههای اروپا در فصل ۷۰-۱۹۶۹، این بازیکن با لژیا به مرحله نیمه نهایی صعود کرد. در مرحله یکچهارم نهایی، بریچکزی بار دیگر گالاتاسارای را مقهور تواناییهای خود کرد و در دو بازی رفت و برگشت، به این باشگاه سه گل زد و باعث صعود تیمش به نیمه نهایی اروپا شد. در نیمه نهایی، فاینورد، لژیا را از دور مسابقات کنار زد.
در رده ملی، او ابتدا در دیدار لهستان و بلغارستان در سال ۱۹۵۲ که با تساوی ۲-۲ به پایان رسید، ۳۵ دقیقه بازی کرد و به اولین بازی ملی خودش رسید. اولین گل ملی نیز برابر بلغارستان ثبت شد و در دیدار این دو کشور در سال ۱۹۵۳ رخ داد. المپیک ۱۹۶۰، اولین تورنمنت ملی مهم بریچکزی بود و او در هر سه بازی کشورش در این المپیک، ۹۰ دقیقه بازی کرد. او به جز المپیک، موفق به حضور در تورنمنت ملی مهم دیگری نشد اما در ۵۶ بازی ملی، ۱۸ گل زد و در آخرین بازی ملی خود در سال ۱۹۶۹، با بازوبند کاپیتانی کشورش برابر نروژ، برای لهستان به میدان رفت. او پس از پایان فوتبال، در سال ۱۹۷۱، به کادر فنی لژیا ورشو ملحق شد و تا سال ۲۰۲۴، در این باشگاه به عنوان دستیار سرمربی، سرمربی تیم جوانان و سرمربی تیم اصلی فعالیت کرد. او شش بار، موقتا سرمربی لژیا ورشو شد و در مابقی فعالیت خود، در کادر فنی ۳۵ سرمربی مختلف به عنوان دستیار حضور داشت. او در میان این سالها، مدتی در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳، سرمربی تیم زیر ۱۹ سالههای لژیا ورشو شد و مدتی در سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۴، دستیار والدمار اوبرسکی در تیم ملی لهستان شد. او در لژیا، با مربیانی چون ریکاردو ساپینتو، ماسی اسکورژا، استانیسلاو چرچسوف، ژسلاو میخنیویچ و مربیان مختلف دیگری فعالیت کرد. او همزمان ریاست افتخاری باشگاه را برعهده داشت.
او آنقدر به فوتبال علاقه داشت که در ۷۰ سالگی خود نیز در تمرینات لژیا حاضر میشد و به همراه بازیکنان جوانتر از خود، تمرین میکرد. لوکاس فابیانسکی، دروازهبان مطرح لهستانی در یک مصاحبه گفته بود که شوتهای او قدرت کمتری از شوتهای بریچکزی در دوران پیریاش داشتند. در مقطعی حتی شایعه شده بود که او در ۴۵ سالگی به عنوان بازیکن به ترکیب لژیا ورشو برمیگردد زیرا بنا بر اعتقاد رسانهها، آمادگی فنی او از بازیکنان فیکس تیمش بیشتر بود. لقب او در زمان بازی، «Kici» بود که از کلمهای مجارستانی به معنی کوچک، الهام گرفته شده بود. این لقب به خاطر قد ۱۶۶ سانتیمتری او، داده شده بود. او با وجود معروفیت زیاد در کشورش، با وسایل حمل و نقل عمومی همانند اتوبوس ۱۷۱ لهستان (اتوبوس مشهور ورشو)، رفت و آمد میکرد. او همچنین با دوچرخه به محل تمرین میرفت و چندان به ماشینهای گرانقیمت اعتقادی نداشت. او پس از مدتها ابتلا به بیماری ذاتالریه، در دوم دسامبر ۲۰۲۴، در ۹۰ سالگی درگذشت.
یادگیری فوتبال زیرنظر این فرد، همانند یادگیری رانندگی از یک راننده رالی است. شما با یک استاد واقعی رو در رو هستید و همین به شما انگیزههای فراوانی میدهد. (برگرفته از کتاب «کووال، یک حقیقت واقعی»)
