بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

کاپیتان سابق پرسپولیس: قلعه نویی می خواست مرا به استقلال ببرد ولی من پرسپولیسی بودم

محمد نوری: اطرافیان کی روش و برانکو آن ها را جان هم انداختند

نویسنده : پارس فوتبال دات کام خبرگزاری فوتبال ایران
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 تیر 1399 | 19:45
محمد نوری

محمد نوری، کاپیتان پیشین تیم پرسپولیس از علاقه دو سرمربی استقلال به جذبش پرده برداشت.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

محمد نوری کاپیتان سابق پرسپولیس و بازیکن فعلی پارس جنوبی جم، در خصوص دوران حضورش در پرسپولیس، بدترین فصل حضورش در جمع سرخ پوشان و اینکه زمانی استقلال به جذب او علاقه داشته است، صحبت کرد:

بدترین فصل حضور شما در پرسپولیس کدام فصل بود؟

من معمولا یک هافبک رو به جلو و گلزن هستم و فصلی بود که اکثرا هافبک دفاعی بودم و تنها یک گل زدم. شاید ۸۰-۸۵ درصد بازی ها را به عنوان هافبک دفاعی بازی کردم و اصلا فصل خوبی برایم نبود. به خاطر همان فصل، جام جهانی را نیز از دست دادم. در اردوی آخر پیش از جام جهانی مصدوم شدم و قبل و بعد از آن بودم. اینکه هافبک دفاعی بودم، عملکردم را پایین آورده بود زیرا همه توقع گلزنی از من داشتند. اما پس از آن دوباره برگشتم و محمد نوری سابق شدم.

در دوران حضورتان در پرسپولیس، حسرتی است که باقی مانده باشد؟

بله. آن سالی که آقای علی دایی بود نتوانستیم قهرمان شویم و نایب قهرمان شدیم. در آن فصل بسیار زحمت کشیدیم و فکر می کنم به دلیل تفاضل گل، دوم شدیم. آن فصل واقعا زحمت کشیدیم و می توانستیم قهرمان شویم. حواشی زیادی گریبان گیر تیم شد و در نهایت نایب قهرمان شدیم.

آن سال که در فینال جام حذفی در پنالتی ها به سپاهان باختید، چطور؟

آن هم جزو حسرت ها است. آن فصل نیز تیم خوبی داشتیم. همان سال من در جام حذفی ۶ گل زدم. در واقع هر بازی گل می زدم. به نفت، ملوان و ذوب آهن گل زدم. حتی در فینال به سپاهان گل زدم. متاسفانه به دلیل دو اشتباه فردی ۲ گل خوردیم و بازی به پنالتی کشیده شد. پنالتی زدن در تیمی مانند پرسپولیس سخت است. البته من به جز پنالتی ای که در دربی خراب کردم، همه پنالتی هایم را گل کردم ولی کلا فشار زیادی روی شما است. در نهایت نیز در پنالتی ها مقابل سپاهان باختیم و جام را از دست دادیم.

عکسی از شما وجود دارد که خیلی معروف شده است. تیترش این بود که “سجده شکر برای بقا” که گفته می شد محمد نوری بابت ماندن پرسپولیس در لیگ، سجده شکر به جای آورده است. ماجرای آن عکس چه بود؟

اصلا چنین چیزی نبود. مادرم خواب دیده بود که اتفاقی قرار است بیفتد و من نیز حس خوبی در آن هفته نداشتم. فکر می کردم مصدوم می شوم و حتی نمی خواستم بازی کنم. پس از بازی به دلیل اینکه سالم بودم، خدا را شکر کردم. حال یادم نمی آید ولی فکر می کنم همان بازی منجر به بقای ما در لیگ شد با وجود اینکه ۲-۳ بازی هنوز باقی مانده بود. به هر حال چنین چیزی نبود و شاید این شیطنتی از سمت بقیه بود که این تیتر زده شد.

شما همیشه در تیم های مدعی مانند سپاهان، پرسپولیس و صبا بازی کردید. در پرسپولیس در خطر سقوط قرار گرفتید. فکر می کردید چنین اتفاقی رخ دهد؟

تیمی که ۶ مدیر عامل عوض می کند، مربی تغییر می دهد و هیچ ثباتی ندارد و تمام فشارها روی سرمربی، کاپیتان و بازیکنان بزرگ تیم است و هوادار نیز مرتب فشار می آورد و … در واقع هیچ چیز سر جایش نبود. تا می آمدیم تکان بخوریم، اتفاقی رخ می داد. مسائل را جمع و جور می کردیم، باز هم یک اتفاقی می افتاد. واقعا آن سال هیچ چیز سر جایش نبود. واقعا دم پرسپولیس گرم که ماند چون هر تیم دیگری بود، متلاشی می شد. پرسپولیس آن سال هیچ چیز نداشت. ۳ مربی و ۴ مدیرعامل عوض کردیم و هیئت مدیره نیز مرتبا دچار تغییرات بود. باشگاه اسپانسر نداشت و نمی دانست از کجا پول بیاورد. طلب فصل قبل و فصل قبل تر از آن نیز به بازیکنان پرداخت نشده بود. پرسپولیس تیمی معمولی نیست و یک تیم بزرگ است. شما فکر کنید چنین اتفاقی برای بارسلونا یا رئال مادرید رخ دهد. تیم های بزرگ باید یک منبع مالی قوی داشته باشند. تیمی مانند پرسپولیس نباید دیگر مشکل مالی داشته باشد. واقعا آن فصل بسیار سخت و اسفبار بود.

در خصوص پرسپولیس مانوئل ژوزه بگویید که بسیار پرمهره و کهکشانی بود ولی نتیجه نگرفت.

زمان ژوزه واقعا شرایط فرق داشت زیرا تیمی خوب را آقای رویانیان بست اما تیم نبودیم؛ یعنی آن ۱۱ نفر با هم چفت نبودند. مثلا ۷ فوروارد و ۷ دفاع داشتیم ولی کمربند میانی به عنوان مثال دو هافبک دفاعی خوب نداشتیم. از نظر مهره ای خوب بودیم ولی با یکدیگر چفت نبودیم. دیگر کار به جایی رسیده بود که مهدی مهدوی کیا هافبک بازی می کرد که اصلا پستش آنجا نبود. حتی از من یا امیرحسین فشنگچی در پست هافبک دفاعی استفاده می شد زیرا چنین هافبکی در تیم نداشتیم. اگر چنین هافبکی داشتیم، مطمئنا با اختلاف قهرمان می شدیم. البته مانوئل ژوزه نیز اصلا از ایران شناخت نداشت و یک سری حواشی پیش آمد و تیم کلا وارد حاشیه شد.

مانوئل ژوزه دعوایی با کارلوس کی روش داشت که می گفت کی روش از روی عمد ۱۰ بازیکن از پرسپولیس را دعوت می کند تا تیم نتیجه نگیرد. شما ملی پوش بودید. چنین چیزی صحت داشت؟

به نظرم این حرف منطقی نبود. در اردوها ۱۲-۱۳ نفر از پرسپولیس دعوت می شدند که حق شان بود. حتی ۴-۵ نفر دیگر نیز می توانستند دعوت شوند. به هر حال آرزوی هرکسی بازی در تیم ملی است و وقتی به آنجا می روید، نمی توانید در تمرینات باشگاه حاضر شوید. بنابراین به نظرم اینکه گفته می شود کی روش این کار را عامدانه انجام داده است، منطقی نیست.

در خصوص کار با کارلوس کی روش بگویید که می گفتند بسیار سخت گیر است و از بالا به همه نگاه می کند. توصیف خودتان از او چگونه است؟

آقای کی روش یکی از بهترین مربیانی است که با او کار کرده ام و نیازی به تعریف و تمجید من ندارد. به هر حال او در رئال مادرید و منچستریونایتد بوده و رزومه مشخصی دارد. این اواخر با او بدرفتاری شد. نباید پشت سر مربی ای که چنین رزومه ای دارد، صحبت شود. شما ببینید با تیم ملی چه کار کرد و پس از رفتنش تیم به چه وضعیتی افتاد. من ۴ سال در تیم ملی حضور داشتم. تمرینات بسیار فشرده و بانظم و همه چیز کامل بود. کی روش نمونه یک مربی واقعی و کامل بود و جای هیچ بحثی نیست. نتایج نیز این را نشان دادند. کاش فدراسیون او را نگه می داشت. شما دیدید طی حضورش ما چقدر راحت تیم هایی مانند کره و … را می بردیم در صورتی که چند سال قبل به همان شکل به کره می باختیم و تیم های عربی را به سختی می بردیم. کی روش آن قدر خوب کار کرد و اشتباهات مان را می گفت که همه را می بردیم. فکر می کنم کارلوس کی روش و برانکو، دو نفر از بهترین مربیانی بودند که به ایران آمدند.

اما این دو مربی یکی از بزرگترین مشاجره ها را نیز با یکدیگر در فوتبال داشتند. شما با هر دو کار کرده اید، حق را به کدام یک می دهید؟

من اینجا مشکل را ضعف فدراسیون می دانم که چرا دو مربی بزرگ باید این گونه با یکدیگر درگیر شوند. فدراسیون باید پا در میانی می کرد تا مشکل حل شود. کی روش در تیم ملی آن گونه کار کرد و برانکو نیز با پنجره بسته پرسپولیس را به فینال لیگ قهرمانان آسیا رساند. دو مربی بزرگ و رزومه دار بودند. یک سری حواشی بود که اطرافیان درست می کردند و به نظرم مقصر فدراسیون بود که باید آن ها را جمع می کرد.

درست است که فدراسیون باید پا در میانی می کرد اما به نظرتان کدام یک بیشتر حرف درست می زد؟

واقعا نمی توانم انتخاب کنم. هر دو باشخصیت، عالی و بانظم بودند. شاید کسی دیگر بتواند انتخاب کند اما من نمی توانم. هر دو مرا دوست داشتند و دوست دارم هر دو مجددا به ایران بازگردند و کار کنند.

از پرسپولیس به قطر رفتید و پس از آن نیز راهی تراکتور شدید. صحبت هایی بود که استقلال شما را می خواهد. حتی گفته می شد امیر قلعه نویی می خواهد شما را به استقلال ببرد. ماجرای آن چه بود؟

خوب من در هما بازی می کردم و در آن زمان که مربی استقلال رولاند کخ بود، مرا می خواستند. کخ در یک بازی دوستانه میان امیدهای استقلال با هما مرا دید و در آن زمان من یک پسر ۱۷-۱۸ ساله بودم که کخ به باشگاه گفته بود این پسر را می خواهم. پس از ایشان نیز آقای قلعه نویی آمدند که بازی مرا دیده بودند و مرا می خواستند. خودم که پرسپولیسی بودم و می خواستم به این تیم بروم. آقای قلعه نویی حتی وقتی به سپاهان رفت نیز مرا می خواست. تیم ملی نیز که بود مرا دعوت کرد و همیشه گفته ام که مدیون ایشان هستم. تراکتور هم ایشان گفتند بیا که یک سال خوب را سپری کردیم. اگر پنجره بسته نمی شد جام حذفی قطعا قهرمان می شدیم و در لیگ نیز با پرسپولیس در کورس بودیم ولی عقب افتادیم.

همان گونه که گفتید، شما فوتبال تان را از هما شروع کردید و به سپاهان رفتید. در صبا اوج گرفتید و به پرسپولیس رفتید و سپس راهی تراکتور شدید. اگر بخواهید یک تیم را انتخاب کنید، طرفدار کدام هستید؟

قطعا پرسپولیس. جواب این سوال کاملا مشخص است. من بچه بودم که بازی پرسپولیس و بانک ملی را زیر باران و زمانی که ۱۰۰۰ تماشاگر در استادیوم حضور داشتند، به عشق احمدرضا عابدزاده و بزرگان پرسپولیس از نزدیک می دیدم. در خانواده نیز همه پرسپولیسی هستند.

اولین بار که احمدرضا عابدزاده را از نزدیک دیدید، چه دیالوگی بین شما رد و بدل شد؟

بچه که بودم او را زیاد می دیدم. یادم می آید سر تمرین تیم ملی یک بار آقا کریم باقری به او گل زد که آقای عابدزاده قهر کرد و رفت. تمرینات پرسپولیس را زمانی که استادیوم آزادی برگزار می شد و محسن عاشوری، فرشاد پیوس، حمید درخشان و .. حضور داشتند، از نزدیک می دیدم. تمرینات کشاورز را می رفتم. آقای قایقران آنجا بود. آقا کریم نیز کشاورز بود. وقتی فوتبالیست شدم، اولین بار آقای عابدزاده را در تمرینات تیم ملی امید دیدم. در آن زمان تیم ملی امید یک مربی برزیلی داشت. یک بازی دوستانه با استقلال برگزار کردیم که ۳-۰ بردیم و من نیز یکی دو گل زدم. آقای عابدزاده نیز از من تشکر کردم و به من یک مبلغی به اندازه ۱۰۰ دلار پاداش داد.

حس خوبی بود که کسی که به خاطرش به استادیوم می رفتید، به شما پاداش دهد؟

به هر حال فوتبالیست هایی مانند عابدزاده، علی کریمی، علی دایی و … واقعا محبوب هستند و من نیز بسیار دوستشان داشتم و دارم. باعث افتخارم است که با بازیکنانی مانند مهدوی کیا، وحید هاشمیان و علی کریمی هم بازی بوده ام. این را هیچ گاه فراموش نمی کنم و امیدوارم آن ها هرجا که هستند، موفق باشند.

نمی گویید که کریم باقری چه چیزی به احمدرضا عابدزاده گفت که عابدزاده قهر کرد؟

چیزی نگفت. آقا کریم باقری از راه دور گل زد. حال نمی دانم شاید هم تمرین تمام شده بود که رفت در آن زمان آقای مایلی کهن سرمربی بود. به هر حال چیزی که در ذهنم بود این است ولی شاید چیز دیگری رخ داده است. در آن زمان آن قدر رسانه نبود و از تمرین تیم ملی در استادیوم آزادی ۵-۶ هزار نفر دیدن می کردند. همه لذت می بردند که بازیکنان را می دیدند و همه جا صفا و صمیمیت بود. متاسفانه فضای مجازی کمی کار را خراب کرده است ولی خوب محبوبیت بازیکنان سابق فوتبال خیلی بیشتر از بازیکنان حال حاضر است.

منبع: طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.