بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

انتقاد تند پیشکسوت استقلال از مربی مشهور ایرانی!

محسن بیاتی نیا: آقای مربی، خودت چند جوان به تیمت آوردی؟

نویسنده : پارس فوتبال دات کام
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 28 خرداد 1399 | 11:41
محسن بیاتی نیا

محسن بیاتی نیا به معضلات دیروز و امروز فوتبال کشورمان پرداخت. فرصت ندادن به جوانان برای حضور در مدیریت و همچنین مربی گری، مسئله شرط اسپانسر برای حضور مربیان جوان در برخی تیم های لیگ آزادگان و دیگر مسائل روز فوتبال در این قسمت گفتگو مطرح شد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

به عنوان سوال اول، محسن بیاتی نیا این روزها کجاست و به چه کاری مشغول است؟

از ۲ سال پیش که فوتبال را کنار گذاشتم، به دنبال کلاس های مربیگری B، C و A آسیا رفتم. مدتی نیز در کنار تیم راه آهن حضور داشتم. اکنون نیز کارهای شخصی ای دارم که درگیر آن ها هستم.

راه آهن با سرمربیگری شما تیمی تاکتیکی بود. همه انتظار داشتند پس از آن نمایش ها، شما را در یک تیم لیگ برتری ببینند ولی نه این اتفاق برای شما افتاد و نه راه آهن عاقبت بخیر شد. ماجرای حضورتان در راه آهن چه بود؟

می دانید که یک سری اتفاقات میان نساجی و راه آهن رخ داد و مشکلاتی برای برخی تیم ها ایجاد شد ولی نمی خواهم وارد این مباحث شوم زیرا قبل از آن اتفاقات از راه آهن جدا شده بودم. می خواهم بگویم تیمی که پتانسیل مالی نداشته باشد و نتواند امکانات مالی را تامین کند، ضرر خواهد کرد. تفکر و تمرکز من روی این بود برای تیم چه چیزهایی تهیه کنم. لباس گرم برای بازیکنان در زمستان، پول بلیت، پول رفت و آمد و … از جمله این مسائل بودند که من باید حل و فصل می کردم. البته دوستان خوبی در کنارم داشتم که در این راه کمک می کردند ولی شما نمی توانید همیشه روی ماشین ۴ چرخ، با ۲ چرخ حرکت کنید و ممکن است چپ کنید. این اتفاقی بود که در راه آهن افتاد. این مسئله به زیرساخت های سال های گذشته فوتبال ما برمی گردد. تیم هایی مانند صبا، راه آهن، پاس، نفت و … از دست رفتند. چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد؟

شما با مربیان داخلی و خارجی زیادی کار کرده اید. شیوه فوتبال شما در راه آهن بیشتر متاثر از سبک کدام مربی تان بود؟

من مصطفی دنیزلی را خیلی دوست دارم. همیشه این مثال را برای نزدیکان و پسرم می زنم و می گویم زیبایی در سادگی است. البته از مربیان بزرگی مانند فرهاد کاظمی و فیروز کریمی تشکر می کنم که چیزهای زیادی به من آموختند ولی مصطفی دنیزلی سعی می کرد خیلی ساده باشد و با سادگی یک فوتبال زیبا ارائه می کرد.

شما و هم نسل های شما تقریبا همه پس از فوتبال به دنبال مربیگری رفته اید؛ در صورتی که به نظر می رسد کسی به سمت مدیریت نرفته است؛ به خصوص اینکه ما در مدیریت ضعف داریم. به نظر شما چرا کسی از آن نسل سراغ مدیریت نرفت؟

در واقع مدیریت اجازه ورود نداد. مدیریت با مربیگری متفاوت است. مدیریت بحث سیاسی و پشتوانه هایی که کمک می کنند دارد. خوشبختانه بچه های فوتبال ما سعی نکردند از این راه وارد شوند. چندی پیش با تیم پیشکسوتان پاس قدیم فوتبال بازی می کردیم که بزرگانی مانند محسن گروسی، علی اصغر مدیر روستا، آقایان خاکپور، رضایی منش و … در آن حضور داشتند. همه بچه ها با آن سطح فوتبال و بازی های ملی وارد فوتبال نمی شوند و اگر با آن ها صحبت کنید، سعی می کنند از این بحث فرار کنند زیرا اجازه ورود به شما نمی دهند. در واقع باید بستری برایتان فراهم باشد که وارد شوید. وقتی بستر فراهم نیست چه می توان کرد؟ یک سری هستند مجموعه را در اختیار گرفته اند و می گویند این برای ماست. نهایتا یک نفر بیرون رود و یک نفر آن هم از طریق دوستانی که در آن جا هستند، اضافه شود. در نقطه مقابل، بحث سرمربیگری، یک بحث فنی است. در واقع شما باید پتانسیل یک مربی خوب را داشته باشید. اخیرا بحثی در خصوص آقای ویلموتس در فدراسیون فوتبال شکل گرفته است. همیشه از دوستانی ایراد می گیرم که یک زمان هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده، می آیند و تعریف می کنند و می گویند او بهترین مربی است ولی وقتی نتیجه نمی گیرد و می رود، می گویند ما از همان ابتدا نیز گفتیم این خوب نبود. زمان ما این گونه نبود که یک مصاحبه روی کاغذ نوشته می شد و نهایتا در دو الی سه روزنامه نوشته می شد و سپس از بین می رفت ولی اکنون در دنیای مجازی، هر چیزی که جستجو کنید، پیدا می شود. ایراد بزرگ این دوستان نیز همین است. در واقع از خودمان هم بخواهم مثال بزنم، ما سعی نمی کنیم دست یکدیگر را بگیریم.

 

چندی پیش یکی از دوستان مربی که مربی خود من نیز بوده است، طی مصاحبه ای گفت که جوان ها نیستند و وارد فوتبال نمی شوند. می خواهم از ایشان بپرسم شما چند نفر از شاگردان خودتان را برایت بازی کرده اند و اکنون مربیگری A آسیا را دارند را به عنوان کمک مربی روی نیمکت خودت آورده ای؟ ما وقتی بازی می کردیم ۳۷ ساله بودیم گفتند که برو جوان ترها بیایند. چرا این بحث در مربیگری وجود ندارد؟ این همان چیزی است که فوتبال اروپا در حال انجام دادن آن است. نمی گویم آن ۶۰ ساله کنار برود ولی مثلا برنامه ریزی کنیم مدیر فنی، عضو هیئت مدیره و مشاور باشد اما کنار بروند. همان گونه که به ما در فوتبال گفتید کنار بروید جوان ترها بیایند، شما نیز همین کار را در مربیگری انجام دهید. قبل از اینکه بروید، حداقل ۵ نفر را با اندیشه درست تربیت کنید. متاسفانه چنین اتفاقاتی نمی افتد. ما فقط زیبا صحبت می کنیم ولی در عمل این گونه نیست.

اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، می توان گفت که واهمه ای از سوی فوتبالی ها برای ورود به مدیریت وجود ندارد ولی آن غیر فوتبالی ها اجازه نمی دهند این اتفاق بیفتد و فوتبالی ها وارد فوتبال شوند.

صد در صد همین طور است. یک مثال می زنم. یکی از مربیان و بزرگان فوتبال نامی کشور می خواست مربیگری یک تیم لیگ برتری را به عهده بگیرد. به مسئولان آن تیم گفته بودند فلانی نباید مربی شود زیرا یک زمان در فدراسیون فوتبال یک سری صحبت ها مطرح کرده یا اعتراضی کرده بود. این اعتراض حق طبیعی مربی است. شما وقتی می خواهید وارد بحث پزشکی شوید، باید پیش یک متخصص بروید. در فوتبال متاسفانه هرکس از هر کاری که نمی تواند انجام دهد یا دوست دارد مشهور شده و ثروت جمع کند، وارد این ورزش می شود. به هر حال به آن مربی تیم ندادند چرا که علیه برخی صحبت کرده بود. دلیلش چیست؟ هرکسی اجازه دارد اعتراض درست و منطقی کند.

منظورتان علی کریمی است؟

علی از دوستان من است. ما باید اجازه دهیم کسانی وارد مقوله فوتبال شوند که تخصص این کار را دارند. وقتی تخصص چیزی را نداریم، نباید اظهارنظر کنیم.

درست است که می گویند مربیان جوان برای تیم داشتن مثلا در لیگ ۱، باید اسپانسر داشته باشند؟

این مثال را جا دارد بزنم که می گوید خودم کردم که لعنت بر خودم باد. این چیزی است که خودمان آن را باب کرده ایم. نمی دانم از موضوع از کجا آمده است. یک سری دوستان بودند که پس از فوتبال شان با دوستانی که در تجارت یا چیزهای دیگر بودند، برنامه ریختند که بیایید سراغ یک تیم رفته و آن را نجات دهیم. شاید اول برای نجات دادن بود ولی این مسئله باب شد. روزی یک نفر با من تماس گرفت و گفت فلان مبلغ را بیاورد و تیم لیگ یکی را تحویل بگیر. به او گفتم من تا زمانی که فوتبال بازی کرده ام، پول گرفتم و تا وقتی که مربیگری می کنم، پول خواهم گرفت. هیچ گاه نباید در زندگی تان در کاری که حرفه ای هستید، مجانی کار کنید. این قانون حرفه ای بودن در دنیاست.

 

اخیرا مطلبی می خواندم که ما باید با یکدیگر همراهی کنیم تا مانند اسپانیا یا آلمان لیگ خود را شروع کنیم. سپس عکس های فوتبال آلمان را دیدم و واقعا باید گفت نمی توانیم به آن ها برسیم. قاضی ها جمله قشنگی دارند که می گویند این قیاس مع الفارق است. اصلا نمی توان خودمان را با آن ها مقایسه کنیم. ما در بسیاری از مسائل پیش پا افتاده فوتبال حرفه ای خود مانده ایم. مثلا هرکس ما را به جام جهانی برد، می گوییم احسنت که این کار را انجام داد اما نمی آییم بگوییم که چه کاری انجام دهیم که هر دوره به جام جهانی با مربی داخلی برویم؟ تا چه هنگام می خواهیم مربی از بیرون آورده و هزینه کنیم تا ما را به جام جهانی ببرد؟

نظر شما در خصوص برگزاری یا عدم ادامه یافت مسابقات فصل جاری لیگ برتر چیست؟

قطعا در گرفتن یک تصمیم جمعی، یک سری موافق و یک سری مخالف داریم. باید ببینیم این تصمیمی که می گیریم، معایب و منافعش چیست. اگر منافع مان نسبت به برگزاری بیشتر است، باید این کار انجام شود و اگر معایب و مضرات بیشتر هستند، لیگ باید تعطیل شود. این یک بحث کلان است که به خرد جمعی نیاز دارد. هرکس در تخصص خود بیاید و دلایلش را چه جهت برگزاری و چه عدم برگزاری بگوید. طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.