چرا این پرسپولیسی پتانسیل بین المللی شدن را دارد؟
یحیی گلمحمدى عمیقتر حرف میزند
با یحیى باید حرف زد! درباره یحیى هم باید حرفهاى زیادترى زد! تفاوت- مایههاى تقابل فکرى و سنگینى اندیشگى- در همین دورهمیها و نه «دور از همیها» معلوم میشود! وقت تلف میکنیم! گِل هم لگد نمیکنیم! یحیى پتانسیل یک مربى ارشد در همه جاى آسیا را دارد.
یکى از کارهایى که انجامش را ما عهدهدار شدهایم، گفتن گفتهها و نوشتن نوشتههاى آدمهاى خاص است! آدمهایى که حرف دارند، چه براى گفتن یا براى نوشتن! ما باید اینان را به سخن وادار کنیم! ما باید از اینان حرف بکشیم! به حرفشان بیاوریم! با انواع کلکها! بله، باید اگر لازم شد، یکجورایى کلک هم بزنیم! چرا؟ به این دلیل: … مردم حرف یحیى گل محمدی را، حرف امیر قلعهنویى را، حتى حرفهاى هنوز نیامده و قابلیت بیان نیافته فرهاد مجیدى را بهتر دوست میدارند و بیشتر گوش میدهند و از گفتههاى این قبیل مردمان که بزرگشان میدانیم و بزرگشان میخوانیم، کمال استفاده را در محاورههاى روزمره خود، میبرند!
وقتى بزرگان و آدمهاى محبوب مردم حرف میزنند و شکل یک صاحب سخن را به خود میگیرند، هم نوشتهشان و هم گفتههایشان، دارای نشانههاى خاص بودن هم میشود! و ما، چقدر باید بدسلیقه باشیم که گفتگو با امیر قلعه نویی، فرهاد مجیدی، یحیى گل محمدی ، ویسى، جلالى، نکونام و ساکت را، ترجیح ندهیم بر انواع نوشتنهاى دیگر! انواع نوشتهها و گفتههاى دیگر!
ذوق داشته باشیم
مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد! اینجا هم تکلیف روشن شد! باید صاحب سخن را بر سر ذوق آورد! نباید به جاى طرف گفتگو حرف زد! نباید دلخواه خودت را به دوم شخصى که کمی بعد تبدیل میشود به شخصیت اول، نسبت بدهى!
مردم، مستمع خوبى هستند که مستمعان خوب را، چه زود و چه عمیق تشخیص میدهند! با مردم، روراست باید بود! با محبوب مردم هم باید راست بود! هم راست و هم درست! مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد! و یحیى گل محمدی ، یکى از آنهاست که در فوتبال، سخنها دارد! امیدواریم- امیدى قریب به یقین- که فرهاد هم بله، خودش است، اینکاره است! اصل جنس! اگر خودش به خودش پشت پا نزند!
حرفهاى یحیى گل محمدی را بخوانید تا تفاوتها را پیدا کنید! یا حرفهای جواد نکونام را! میتوان از این مایههاى تفاوت، در سخنان ساکت الهامی هم پیدا کرد یا در حرفهاى محرم نویدکیا که هنوز نیامده است! على کریمی هم- که خودش را یکجورایى به آتش کشید، بهخاطر سپیدرود- یکى از همین آدمهایى است که باید سر ذوقش بیاوریم!
او، چگونه او شد؟
امروز، ولى داریم درباره تفاوتهاى دید و نگاه و لاجرم اختلاف نظر عملى و فلسفى یحیى گل محمدی سرمربی پرسپولیس با دیگران به چند نکته اشاره میکنیم! آنچه که او را او کرده است! که ۱۰ امتیاز برترى را رقم زده است!
چند نفرى درباره مسابقههاى لیگ برتر و شیوع کرونا، سخن راندهاند و گلمحمدى هم! یحیى، عمیقتر، حرفهاىتر، واقعگراتر و «متوجهتر» هم دیده و هم گفته است! در گفتههایش، گربه نرقصانده است! یحیى را، باسواد و صاحب تمرکز مییابیم! درست به هدف! نه غر میزند و نه نک و نال دارد! ننه من غریبمبازی هم درنمیآورد! درست به هدف، راستش را میگوید! و از نیازى دو طرفه هم! «ما با فوتبال زندگى میکنیم»! منتى ندارد بر سر کسى و اداى «داناى کل» را هم درنمیآورد! من منم! یحیى! من اینم، باز هم یحیى! مربى فوتبالم! نه تاریخدانم و نه علمالاجتماع درس میدهم!
با یحیى باید حرف زد! درباره یحیى هم باید حرفهاى زیادترى زد! تفاوت- مایههاى تقابل فکرى و سنگینى اندیشگى- در همین دورهمیها و نه «دور از همیها» معلوم میشود! وقت تلف میکنیم! گِل هم لگد نمیکنیم! یحیى پتانسیل یک مربى ارشد در همه جاى آسیا را دارد! مربى بینالمللى شدن!
خبرورزشی