هادی چوپان : من یک وجب از خاک کشورم و شیرازم را به آمریکا نمی‌دهم

هادی چوپان ، بدنساز کشورمان که در رقابت‌های مسترالمپیا ۲۰۱۹ برای نخستین بار در تاریخ ورزش ایران به عنوان ارزشمند سومی رسید در گفت و گویی از ارزشهای کشورمان، بهره گیری از مربی وطنی و البته پیشنهادات گسترده ای که از سوی کشورهای مختلف برای قبول تابعیت آنها به وی داده شده بود حرف زد و محکم و برای چندمین بار طی ماه های اخیر تأکید کرد یک وجب از خاک میهن عزیزش را با دنیا عوض نمی کند.
وی درباره نحوه اعزام و اتفاقاتی که در حاشیه برگزاری مسابقات مستر المپیا برایش رخ داد حرف زد که متن این پرسش و پاسخ در ادامه می آید:

هادی جان! سومی مسترالمپیا مبارک باشد. کاری کردید کارستان؟

ممنون از شما. ممنون از مردم ایران به خاطر اینهمه لطف و محبتی که به من داشتند. کلی انرژی مثبت فرستادند. اگر می‌دانستم اینقدر مردم کشورم را خوشحال می‌کنم، زودتر می‌آمدم مسترالمپیا(خنده).

همه تو را گرگ ایرانی صدا می زنند دلیلش را یکبار دیگر برای همه توضیح می دهی؟

راستش من اسم گرگ ایرانی را برای این انتخاب کردم که به جهان بگویم یک ایرانی به این راحتی نمی‌بازد. وقتی می‌گفتم می‌خواهم در مسترالمپیا بجنگم و برای کشورم افتخار بیاورم، بعضی‌ها فکر می‌کردند شوخی است. خدا را شکر می‌کنم که قدرت ایران و ایرانی را به همه دنیا نشان دادیم.

مربی خارجی داشتید یا همه اعضای تیم ایرانی بودند؟

بله، ما ۴ نفر هستیم. با یک تیم کاملا ایرانی در مسترالمپیا چنین عنوانی کسب کردیم. دو تا برادرم هادی و مهدی پارسافر و مربی‌ام هانی رامبد. هدف ما این بود که یک تیم کاملا ایرانی درست کنیم و به مسترالمپیا برویم. خدا را شکر این اتفاق افتاد.

اصلا چطور شد با آقای هانی رامبد آشنا شدی و کار کردی؟

نزدیک به ۸ ماه طول کشید تا بتوانیم همکاری کنیم. در ابتدا ابراز تمایل کردیم برای همکاری. ایشان هم قبول کرد و گفت خواسته شما از من چیست. صحبت کردیم و به نتیجه رسیدیم. خدا را شکر می‌کنم که با چنین مربی بزرگی کار می‌کنم. او افتخار ایران و ایرانی است. شاگردان او معمولا قهرمان مسترالمپیا شده‌اند. موفق‌ترین مربی تاریخ مسترالمپیاست و شک نکنید روی دست او نمی‌آید.

به ایران هم عرق زیادی دارد؟

بله، عاشق ایران است. دوست دارد یک روز به کشور خودش بیاید. امیدوارم این اتفاق بیفتد و هانی به ایران بیاید. هانی رامبد عامل قهرمانی چند ورزشکار آمریکایی و چندین قهرمانی آنها بوده، هر دو خوشحالیم این بار یک ایرانی با مربیگری او روی سکو رفت.

هادی! سومی در مسترالمپیا یک عنوان باورنکردنی بود آیا گرگ ایرانی اهداف بزرگتری هم دارد.؟

بله، گرگ ایرانی از شکار کردن خسته می‌شود؟ هرگز! این تازه شروع یک راه برای من است. هر چند آدم نمی‌داند در آینده چه می‌شود، ولی به عنوان یک ورزشکار همه تلاشم را برای رسیدن به بهترین عناوین می‌کنم.

قبول دارید که اگر یک روز بتوانید قهرمان مسترالمپیا شوید افتخار بزرگی کسب می کنید؟

همه افتخارات بزرگ هستند ولی من در زندگی ورزشی‌ام بیشتر از افتخارات به اخلاق و اخلاق‌مداری فکر می‌کنم. هیچوقت دنبال این نبودم که بخواهم فقط یک قهرمان باشم، بلکه برایم اولویت همیشه مسایل اخلاقی بوده اما قطعا تازه اول راه هستم و حتی قهرمانی مسترالمپیا را هم می‌خواهم.

به خاطر همین بین هوادارانتان هم محبوبیت زیادی دارید؟

من دست بوس همه مردم سرزمنیم هستم. کلی به من انرژی مثبت دادند. بعد از مسابقه حتی در سالن من را تشویق کردند و بیرون از سالن هم برخورد گرمی داشتند. این مدالی که من به دست آوردم، برای من نیست برای مردم ایران است. هادی چوپان برای خودش نجنگید برای پرچم ایران جنگیدم. یک وجب از خاک کشورم را به هیچکس و هیج جا نمی‌فروشم.

شما کسی هستید که مستقل بودید و به این عنوان بزرگ رسیدید. بنابراین این حرف‌ها را همه باور می‌کنند. چطور اینقدر با عشق و علاقه درباره ایران حرف می‌زنید؟

برای من دنیا وطنم است و ایران پاره تنم. من نمی‌‎توانم در کشور غریب طاقت بیاورم و به خاطر همین در سفرها دوست دارم زود کارم تمام شود و برگردم.

اما گروهی آرزو دارند به آمریکا بروند و حتی آنجا زندگی کنند؟

نه کاکو. اتفاقا من یک وجب از خاک کشورم و شیرازم را به آمریکا نمی‌دهم. شاید خیلی‌ها خوششان بیاید ولی من نه..

رفتن‌تان روی استیج المپیا ناخودآگاه شما را یاد کسی نیانداخت؟

خوب شد این را گفتید. وقتی می‌خواستم روی استیج بروم مرحوم بیت‌الله عباسپور جلوی چشمم بود. او روی این استیج قدم گذاشت. فکر او به من انرژی مثبت داد. بیت‌‌الله یک پهلوان و یک اسطوره بود که شاید بین ما نباشد، ولی همیشه نامش در پرورش اندام هست و پاک شدنی نیست.

درست است که ۱۰۰ هزار دلار هم بابت این قهرمانی جایزه گرفتید؟

فعلا که نگرفته‌ام. ولی به هر حال این پول خالص به من نمی‌رسد.راستش من برای پرورش اندام خیلی هزینه کردم. فقط ۱۵۰ میلیون تومان هزینه ویزایم شد. خیلی هزینه‌های دیگر در آمریکا کردم از جمله بلیت و هتل و بقیه چیزها. حتی مجبور شدم ماشینم را بفروشم. من با تاکسی اینطرف و آنطرف می‌روم، آن هم با این رژیم سختی که دارم. با بدهی زیادی به مسترالمپیا آمدم و هنوز این بدهی‌ها گردن من هست که امیدوارم با این پول آنها را بپردازم.

در پایان اگر حرف خاصی مانده؟

من برای قهرمانی به مسترالمپیا رفتم. می‌خواستم به همه نشان دهم گرگ ایرانی چقدر خطرناک است و در این ۴ سال حقم خورده شده. خدا را شکر می‌کنم ایران و ایرانی در آنجا سربلند شد.

خبرگزاری دانشجو