از فدراسیون فوتبال تا استقلال و پرسپولیس ؛” لاپوشانی “و ” سانسور ” درد مشترک برای فوتبالی ها !
اپیدمی جدیدی در فوتبال ایران به نام کنترل فضای رسانهای از طریق سکوت خبری مطلق!
مدتی است در فوتبال ایران اپیدمی جدیدی شایع شده به نام کنترل فضای رسانهای از طریق سکوت خبری مطلق! در این نوع بیماری واگیردار، مدیران باشگاهها میکوشند با بستن تمام فضای رسانهای، پاسخ ندادن به سوالها، بستن دست روابطعمومی در انتشار خبر و از همه مهمتر بستن تمام منافذ ارتباطی، مانع از آگاهی جمعی از وضعیت باشگاه یا اداره موردنظر شوند.
«به هدف نزدیک میشویم. سکوت رادیویی را حفظ کنید!» این همان چیزی است که در فیلمهای جنگی و حتی پلیسی میشنوید. سکوت رادیویی یعنی همه وسایل ارتباطی بسته شوند و هیچ پیغامی مخابره نشود تا دشمن متوجه حضور واحدهای رزمی دور و بر خود نشود. وقتی یک فیلم نظامی میبینید و با وضعیت سکوت رادیویی مواجه میشوید، متوجه میشوید که درگیری نزدیک است و بهزودی قصه وارد بخش جنگی خود میشود. در فوتبال اما وضعیت سکوت رادیویی را باید چگونه ارزیابی کنیم؟
حرف نزنید تا حاشیه درست نشود
مدتی است در فوتبال ایران اپیدمی جدیدی شایع شده به نام کنترل فضای رسانهای از طریق سکوت خبری مطلق! در این نوع بیماری واگیردار، مدیران باشگاهها میکوشند با بستن تمام فضای رسانهای، پاسخ ندادن به سوالها، بستن دست روابطعمومی در انتشار خبر و از همه مهمتر بستن تمام منافذ ارتباطی، مانع از آگاهی جمعی از وضعیت باشگاه یا اداره موردنظر شوند. فدراسیون فوتبال و دو باشگاه استقلال و پرسپولیس فعلا نخستین قربانیان این آلودگی هستند.
علائم آلودگی
اگر میخواهید بدانید دقیقا نشانههای این بیماری چیست، باید دنبال این نشانهها بگردید. پاسخگو نبودن مسئولان، در دسترس نبودن مربیان خارجی شاغل در این تیمها برای مصاحبه، رد شدن تمام درخواستها برای مصاحبههای اختصاصی با مربیان و برجای گذاشتن انبوهی از سوالات بسیار مهم با جوابهای مبهم. ما نشانههای این بیماری را سه جا دیدهایم:
فدراسیون فوتبال
یکی از بزرگترین نمونههای این بیماری، فدراسیون فوتبال است که به اپیدمی سکوت رادیویی دچار شده. ویلموتس در دسترس نیست و نمیشود با او مصاحبه کرد. در ایران است یا خارج؟ او هم قرار است عین کیروش مربی پروازی باشد؟ کسی نمیداند. قصههای فدراسیون به کجا رسید؟ تکلیف طلب ایران در فیفا چه شد؟ تکلیف فیفادی بعدی چه میشود؟ کسی میداند ویلموتس چه برنامهای برای انتقال دانش فنی خود به مربیان ایرانی دارد؟ نظر او پیرامون حضور مربیانی چون دنیزلی، مالدرون یا استراماچونی در ایران چیست و کی میشود این چهار نفر در یک اتاق پیرامون فوتبال ایران و بحثهای مشابه با هم صحبت کنند؟ قصه حضور تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا و مجوز حرفهایگری آنها چه میشود؟ لیگ با چه وضعیتی قرار است اداره شود؟ چرا کنفرانس مطبوعاتی با حضور تاج و عوامل برگزاری مسابقات لیگ برگزار نمیشود؟ چرا تاج پیرامون آرای کمیته اخلاق علیه مدیران سازمان لیگ پاسخگو نیست؟این سوالات جمعشده تازه بخشی از پرسشهایی است که پیرامون حوزه فدراسیون فوتبال در ذهن داریم.
آلودهترین باشگاه به این بیماری استقلال است. از پایان لیگ تا امروز استقلال بدترین روزهای رسانهای تاریخ خود، دستکم در لیگ برتر را سپری کرده. نهتنها هیچ مصاحبهای با استراماچونی صورت نگرفته بلکه مصاحبههای سایت رسمی باشگاه با او نیز فاقد اطلاعات لازم برای اهالی رسانه و هواداران است. تا امروز پیرامون جدایی دو عضو ارشد باشگاه یعنی سعادتمند، رئیس هیاتمدیره و علی خطیر، معاون ورزشی باشگاه اطلاعات درستی در اختیار مخاطبان قرار نگرفته. از سوی دیگر قصه جایی تلختر میشود که متوجه میشویم درباره جدایی تعداد زیادی از بازیکنان کلیدی تیم مثل پاتوسی نیز اطلاعات درستی منتشر نشده. همه اینها را اضافه کنید به عدمپاسخگویی فتحی به سادهترین ابهامات در باشگاه. مدیران باشگاه بهاندازهای غیررسانهای هستند که حتی خبر پذیرش استعفای خطیر را هم نه در سایت رسمی باشگاه که در یک سایت خبری منتشر میکنند!
فتحی، مدیرعامل باشگاه به غلط فکر میکند که سیاست سکوت رسانهای میتواند کمک کند تا باشگاه بحرانها را پشتسر بگذارد، درحالی که این سکوت کاملا اثر عکس دارد و بحرانها را چندبرابر میکند. یک نمونه بسیار خندهدار باشگاه استقلال در دادن دو حکم به سخنگو و مدیر رسانهای باشگاه بود که تاریخ حکم اولی دو ماه قبل و تاریخ حکم دومی چهار روز قبل بود. به این فکر کنید که وقتی حتی اخبار انتصاب مدیران رسانهای باشگاه با تاخیر در سایت رسمی باشگاه منتشر میشوند، کار تا چه اندازه خراب است!
پرسپولیس
اوضاع پرسپولیس البته به بدی اوضاع استقلال و فدراسیون فوتبال نیست. عرب، مدیرعامل باشگاه به خاطر حجم بالای انتقاداتی که از سوی هواداران بابت از دست دادن برانکو متوجه اوست، بیشتر به اطلاعرسانی معتقد است. با اینهمه تا همین امروز هنوز بسیاری از سوالات این حوزه بیپاسخ مانده. هیچ کسی به کالدرون دسترسی ندارد و درنتیجه نمیشود با او مصاحبه کرد، به همین راحتی. وضعیت شکایت برانکو و اطرافیانش از باشگاه همچنان نامشخص است و مدیران باشگاه غیر از گفتن عبارت «نگران نباشید» حرف دیگری نمیزنند! مواردی مانند دلایل جدایی رفیعی و مصلح از تیم، نظرات کالدرون نسبت به فوتبال ایران و بحثهای مشابه، بیپاسخ ماندهاند. البته پرسپولیس کمی در بخش واکنش نشان دادن به اخبار از رقیب خود جلوتر است. بهعنوان مثال وقتی خبر توقیف لوگوی پرسپولیس منتشر شد باشگاه در چند ساعت یک بیانیه منتشر کرد و به این خبر پاسخ داد تا حواشی خبر گسترش نیابد. همین خبر دو روز قبل درمورد توقیف لوگوی استقلال منتشر شد ولی هنوز باشگاه به این خبر واکنشی نشان نداده!
به هرحال بخشهایی از فوتبال ایران به این اپیدمی آلوده شدهاند که متاسفانه بخشهای مهمی هم هستند. شاید برای کسی مهم نباشد که سایپا یا پیکان بخواهند سیاست سکوت رسانهای در پیش بگیرند، اما قصه فدراسیون فوتبال، استقلال و پرسپولیس فرق دارد.
فرهیختگان آنلاین