تا زمانی که برای لوزانو دیگران تصمیم بگیرند، به سختی موفق می شود
لوزانو فعلا کاره ای نیست
جواد محتشمیان ، مجری و کارشناس سرشناس والیبال می گوید این تیم تا زمانی که برای لوزانو دیگران تصمیم بگیرند ، به سختی موفق می شود
جواد محتشمیان، گزارشگر سرشناس والیبال کشورمان که خود از خانواده والیبال بوده ، بعد از انتقادهای فراوان از کواچ ، رفتن او و آمدن لوزانو را اتفاقی بزرگ برای کمک به والیبال کشورمان می داند اما تجربیات لیگ جهانی را بهانه ای می داند تا اثبات کند ، تیمی که او در اختیار دارد را دیگران برایش انتخاب کرده اند و اصرار دارد باید بگذارند مربی بزرگ آرژانتینی خودش کارش را بکند و تیمش را ببندد.
شما منتقد جدی کواچ بودید. میگفتید که تیم ملی با این مربی به جایی نخواهد رسید و این تیم نیاز به مربی بزرگتری دارد…
ما تا زمانی که منافعمان مطرح است، اشکالات را نمیبینیم و زمانی که منافعمان مطرح نیست، اشکالات تیم ملی را به خوبی میبینیم. مثلاً وقتی اتفاقی میافتد، آنها لب به سخن باز کرده و صحبت میکنند اما در مورد آقای کواچ که من منتقد ایشان بودم، قضیه فرق میکرد. یعنی همان موقع چند تا از بازیکنان آمدند و گفتند که در کارِ کواچ مدیریت وجود ندارد. حالا مسأله این است که امثال ما جزئی از این کشور هستیم و مملکت خودمان را دوست داریم. دوست داریم پیشرفت والیبالیها را ببینیم. پس چه بهتر که این صحبتها را همان زمان منتقل میکردند و نمیگذاشتند کار به اینجا میکشید. در واقع من و شما کنار تیم نیستیم و از آنها دور هستیم. خودِ من وقتی از تلویزیون بازیهای تیم ملی را تماشا میکنم، میبینیم یکی در زمین دستور تعویض میدهد، یکی کارِ دیگری میخواهد انجام دهد و… از اینها متوجه میشوم که مدیریت درستی وجود ندارد. من همان موقع این مسائل را گفتم، یعنی همان زمانی که تیم داشت میبرد و نتیجه میگرفت. حالا مسوولان بعد از دو سال متوجه این صحبتهای من شدهاند. نه اینکه من خوشحال باشم که آنها بعد از دو سال متوجه شدهاند، میخواهم بگویم که آنها هم از اول متوجه این مسائل بودند اما اینکه چرا نمیخواستند کاری انجام دهند، جای سؤال دارد.
*حالا این تغییرات صورت گرفته ولی ظاهراً باز هم مشکلاتی وجود دارد؛ درست است؟
واقعیت این است که تیم را لوزانو انتخاب نکرده و تیم را برایش انتخاب کردند.
*به نظر میرسد سیچلو نقش بیشتری در انتخاب بازیکنان داشته است.
همینطوراست. او نسبت به وضعیت تیم ملی شناخت داشت. چون از قبل در تیم ملی بوده و با اعضای فدراسیون والیبال ارتباط داشته، ایشان بازیکنان را انتخاب میکند تا لوزانو. حالا من از شما سؤال میکنم؛ شما در دفتر کار خودتان مدیری دارید، آیا همه نظرات شما با مدیرتان یکی است؟
*خیر…
تمام شد. بنابراین بهتر بود تیم را خودِ لوزانو انتخاب میکرد. در واقع تیم خیلی مدیریت شده انتخاب شده است. در همین دور نخست لیگ جهانی، آمریکا تیم ما را نبُرد و ما به این تیم باختیم. چرا باختیم؟ به خاطر همان انتخابی که صورت گرفته بود.
*تیم ملی در لیگ جهانی اگرچه تمام توانش را بازی گرفت اما صعود نکرد…
من از همان اول که به لیگ جهانی رفتیم، گفتم در این لیگ بازیها تدارکاتی است؛ یعنی بازیکنان در لیگ جهانی از هم شناخت پیدا کنند. چون بازیکنان جوانتر قرار است آینده والیبال ایران را بسازند اما بازیکنان ۵ سالِ پیش تیم ملی همینهایی هستند که الان در لیگ جهانی بازی میکنند؛ البته با ارنجِ اولیه. بعد چه اتفاقی افتاد؟ لوزانو دید که تیمش با ترکیب اصلی هم میبازد، چه کار کرد؟
*فلاح و شریفات و… را به ترکیب اضافه کرد…
سؤال من این است که چرا تعداد این بازیکنان نباید زیاد باشد؟ چرا میرزاجانپور باید به عنوان پشتِخط زن بازی کند؟ چرا وقتی اسمِ پشتِخط زن تیم ملی را میخواهیم بگوییم اسم شهرام محمودی و امیر غفور نیست؟ چون آنها مصدوم هستند و آسیبدیدگی هم جزئی از ورزش است. برای همین باید دو بازیکن در این پست به تیم اضافه میکردیم تا میرزاجانپور که دریافتکننده بلندزن است، در پستِ دیگری بازی نکند. اگر بازیکن نداشتیم، میگفتیم نداریم اما وقتی در پستِ محمودی و غفور بازیکن داریم چرا مدیریت شده به تیم ملی دعوت نمیشوند.
*لوزانو هنوز لیگ والیبال ایران را ندیده، چون نبوده و آیا همین غیبت نمیتواند دلیل انتخاب نکردن بازیکنان تیم ملی باشد؟
حرف من این نیست؛ من معتقدم تیم خیلی مدیریت شده انتخاب شده است.
*حالا ممکن است این، تیمِ سیچلو باشد، چون نفراتی مانند مباشری، زرینی، تشکری و… در تیم ملی هستند.
ببینید برای هر پست حداقل باید ۴ بازیکن حضور داشته باشند. اینکه شما میگویید که دیگر طبیعی است. چطور است که نام ۲۲ بازیکن اعلام میشود و ۷ دریافتکننده بلندزن در بین این بازیکنان قرار دارد. این یعنی مدیریت شده که تیم به این شکل بسته شده است. ببینید ما به المپیک صعود کردیم و دستِ بچهها هم درد نکند. کار بزرگی بود که انجام شد اما خیلیها مطمئن بودند که تیم ملی بالاتر از تیمهای آسیایی قرار میگیرد. ما میدانستیم که با قرار گرفتن در بین ۴ تیم به المپیک صعود میکنیم. البته تیم هم خوب شروع کرد و توانست کانادا را شکست دهد. بعد هم نتایج خوبی گرفت اما آیا لازم بود با تمام قدرت به مصاف لهستان و فرانسه برویم؟ حرف من این است که فردا را هم ببینیم.
*اما شما در لیگ جهانی تعریف زیادی از بهبودی کردید…
من در یک بازی یک بار عملکرد بهبودی را تحسین کردم.
*به هر حال بهبودی پاسور ۳۸ ساله تیم ملی است و اگر امثال او نباشند، چه کسی باید پاسور باشد؟
نمیدانم واقعا. الان بیایند بازیکن جوان استفاده کنند و تاوان دهند تا والیبال آینده بهتری پیدا کند. ما در برزیل و در لیگ جهانی به تیم میزبان باختیم. آیا بهتر نبود به جای بازیکنان باتجربه از بازیکنان جوان استفاده میکردیم؟
*معنوینژاد به عنوان یک بازیکن جوان نسبت به سال گذشته خیلی بهتر شده…
حالا درست شد. تمام شد و رفت. همین را میخواستم بگویم اما آن مدیریتی که شما میدانید باعث میشود برخی آقایان از زمین اصلاً بیرون نیایند. این به آینده والیبال ایران لطمه میزند.
*یک نکته؛ اینکه بعد از المپیک خواهناخواه چهار پنج نفر از بازیکنان قدیمی از تیم ملی میروند…
البته حداقل این تعداد نفرات جدا میشوند. کسی هم اصرار نمیکند و خودشان میروند.
*آن وقت تکلیف تیم ملی چه میشود؟
هیچی. بقیه تیمها جوانگرایی کرده و موفق میشوند. ما هم بازیهایمان را میبازیم و به جایی نمیرسیم.
*رفتار لوزانو به عنوان سرمربی در کنار تور جالب بود. در بازی با ژاپن مدام به بازیکنانش میگفت که صبور باشند یا اینکه روی فاکتور سرعتیزدنها خیلی تأکید داشت. یکبار هم به معروف گفت که وقتی من هستم تو چرا با داور حرف میزنی؟ این سه مورد را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید اگر آن بازیکن باتجربه باز هم همین کار را تکرار کند، آیا لوزانو باز هم میتواند به او تذکر دهد؟ این مسائل خیلی خوب است اما در مورد اشتباهات بازیکنان باتجربه چه کاری میخواهد انجام دهد؟ یعنی اگر اشتباهات تکرار شوند. پس لوزانو مجبور میشود با این مسائل کنار بیاید. حرف من این است که ما در حیطه فرهنگی مشکلات زیادی داریم. ما باید بپذیریم که باید طبق قانون جلو رفت. اگر فلان والیبالیست در حال حاضر بهترین است، باید بداند قبل از او بهتر از او بوده یا بعد از او هم بهترینی میآید. با دست و پا پرت کردن جلوی این و آن، حتی اگر بازی را برده باشیم ضرر می کنیم. لوزانو هم این را متوجه شده و میداند که با چنین رفتاری عملکرد خودش هم در دنیا زیرسؤال میرود.
*با همه اینها، فکر میکنید تیم ملی در المپیک چه نتیجهای بگیرد؟
ما با همین تیم هم، مصر و کوبا را شکست میدهیم. بعد میرویم جزو ۸ تیم برتر المپیک. در این مرحله دیگر باید ببینیم به چه حریفی برمیخوریم. اما مهم این است که برای آینده تیم ملی را بسازیم. همین میکائیل تاجر که بچه گنبد است، متأسفانه وقتی متوجه شد که جایی در تیم ملی ندارد و به طور مدیریت شده بازیکنان انتخاب میشوند، رفت. بازیکن دیگری به نام قراء هم به تیم ملی دعوت نشد و با این کارها مسوولان نقشه راهی را میروند که اگر این نقشه را بگویم همه چیز خراب میشود. فقط این را بگویم که تیم المپیک هم انتخاب شده.
*حالا فکر میکنید لوزانو میتواند تیم ملی را بسازد؟
اگر خودش باشد، خودش بازیکنان را انتخاب کند و بتواند بازیکنان را ببیند، میشود. یعنی خودش بتواند تصمیم بگیرد. او مربی بزرگی است و من قبولش دارم