وقتی امید عالیشاه حتی از گذشته تلخ خودش عبرت نمی گیرد ؛ عصیان عجیب ستاره پرسپولیس !
عالیشاه و اعتراض به برانکو بخاطر نیمکت نشینی
باورکردنی نیست که یک بازیکن حرفهای مثل عالیشاه، سرنوشت ناگوار آن همه عصیان و طغیان را در تیم برانکو ببیند و باز دست از پا خطا کند، اما انگار رسم عبرت گرفتن جایی در سرزمین ما ندارد.
شیرینی هفته شش امتیازی سرخها را فقط یک خودی میتوانست خراب کند؛ یکی مثل امید عالیشاه که دوباره نشان میدهد حداقل در فوتبال، قرار نیست آبی از او گرم شود.
نیمه نخست بازی پرسپولیس و پیکان هنوز به پایان نرسیده بود که امید عالیشاه با ناراحتی نیمکت را ترک کرد و آخر بازی هم تهدید کرد که در آینده حرفهایی خواهد زد شنیدنی:
«حرفهای زیادی برای گفتن دارم اما در حال حاضر با توجه به وضعیت خوب تیم نمیخواهم صحبت کنم تا خدای نکرده تیم دچار حاشیه نشود اما مطمئن باشید به موقع حرفهای شنیدنی خواهم داشت و حرفهایی میزنم که خیلی چیزها مشخص شود.»
ناراحتی او از این بود که چرا حتی در بین تعویضیهای بازی با پیکان جایی نداشته:
«من ۲۰ دقیقه کنار زمین مشغول گرم کردن خودم بودم اما بازی کردن یا نکردن من صلاحدید مربی تیم است. هر چند من در وضعیت خوبی هستم و تمرینات خوبی هم انجام میدهم.»
امید عالیشاه که در نیمفصل اول جزو خوبهای پرسپولیس بود، در نیمفصل دوم با حضور خریدهای جدید نیمکتنشین شده و خیلی زودتر از آنچه انتظار میرفت حوصلهاش از این وضعیت سر رفته است. او بعد از بازی با پیکان، کادرفنی را تهدید کرده که بعدا دلایل بازی نکردنش را خواهد گفت.
حرفهای تهدیدآمیز این بازیکن اما بیش از آمادگیاش به چشم آمد. عالیشاه که دو سال پیش خودش را سرباز کرد تا از نیمکتنشینی در پرسپولیس فرار کند، این فصل هم اتفاقات عجیب و غریب زیادی را پشت سر گذاشته. بعد از بازی برگشت با پدیده بود که خبر درگیریاش با سیدجلال را شنیدیم.
باورکردنی نیست که یک بازیکن حرفهای، سرنوشت ناگوار آن همه عصیان و طغیان را در تیم برانکو ببیند و باز دست از پا خطا کند، اما انگار رسم عبرت گرفتن جایی در فوتبال ما ندارد.
اگر با یک بازیکن معمولی طرف بودیم، عاقبت تلخ امثال رضا حقیقی و محمد نوری و پیام صادقیان و مهدی طارمی را به او یادآوری میکردیم و یا اصلا از محسن مسلمان مینوشتیم که برانکو برای بیرون کردنش، حتی منتظر باز شدن پنجره هم نماند.
ماجرای عالیشاه اما فرق دارد. امید، خودش مایه عبرت است؛ همان زمان که در واکنش به نیمکتنشینی در لیگ شانزدهم، زیرزیرکی پروژه سرباز شدنش در تراکتور را دنبال کرد و شبانه از تهران گریخت.
تراکتور محروم شد، عالیشاه سر از کنج خانه درآورد و فوتبالش داشت تمام میشد. این روایت، برای عبرت گرفتن یک تکه «سنگ» هم کافی است، اما امان از او.
امید جان با همین فرمان برو جلو و آن روی برانکو را بالا بیاور، بعد هم به صادقیانها و مسلمانها برسان سلام ما را !
پی نوشت : جدیدترین خبر راجع به عواقب این بی تدبیری عالیشاه ، خط خوردنش از لیست بازی با الاهلی است. اخبار تکمیلی را در لیک زیر بخوانید :
آقای امید عالیشاه تیم بزرگ پرسپولیس ملک شخصی تو نیست که هروقت اراده کردی بروی وهر وقت خواستی بیایی ویا جو تیم را بخاطر بازی نکردن بهم بزنی وبعد بگویی بخاطر تیم فعلا حرفی نمیزنم اولا هیچی برای گفتن نداری در ثانی تو که از رامین رضاییان،محسن مسلمان،پیام صادقیان و….بزرگتر وفنی تر نیستی از پرسپولیس به اسم وشهرت وپول رسیدی اگر بخواهی پایت را از گلیمت درازتر بکنی وآرامش تیم را که در بهترین حالت است بهم بزنی با هواداران که صاحبان واقعی تیم هستند طرف هستی !!!
زنیرو بود مرد را راستی،زسستی گژی زاید وکاستی
بازیکنی که در فوتبال حرفه ای علرغم نظر سر مربی بخواهد خود را به ترکیب اصلی تیم تحمیل کند هم ترکیب اصلی را از دست خواهد داد و هم نیمکت را .به احتمال قوی سرنوشت رضائیان ومسلمان وصادقیان در انتظار عالیشاه است