پشت پرده حمله بی سابقه بهداد سلیمی علیه ملی پوشان فوتبال ؛ تقصیر بهداد نبود !
بی توجهی به رشته های مدال آور در المپیک باعث برافروختگی ورزشکاران علیه فوتبال
شاید اگر مسئولان وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک توجه بیشتری را به رشتههای مدالآور ما در مسابقات المپیک و بازیهای آسیایی و همچنین مشکلات ابتدایی این ورزشکاران را حل و فصل میکردند، ماجرا به این نقطه نمیرسید که ورزشکارانی که خودشان هم با نزدیک شدن به فوتبال سعی در بیشتر دیده شدن دارند، اینگونه علیه فوتبال بتازند.
همهچیز از یک استوری اینستاگرامی آغاز شد. بعد از اتفاقات المپیک ۲۰۱۶ و حواشی پاویون مجموعه ریوسنتروی برزیل، اینقدر بهداد سلیمی را برافروخته و عصبانی ندیده بودیم. آن زمان مخاطبش تاماش آیان و هیات ژوری بود ولی حالا…
استارت دعوا با یک استوری
به کار بردن واژههایی چون بیغیرت، فاسد و نسبت دادن آنها به ملیپوشان فوتبالیست، یکی از نادرترین اتفاقاتی بود که در ورزش ایران رخ داد و شاید در کل جهان نتوان نمونهای برایش پیدا کرد. همین پیام مجازی کافی بود اکثریت قریب به اتفاق مخاطبان خاص قهرمان سابق وزنهبرداری، با یک پست مشترک پاسخ کوبندهای را حوالهاش کنند. این پایان ماجرا نبود. گویا قرار بود بعد از فروکش کردن دو قطبی خستهکننده کیروش-برانکو، از جدیدترین دوقطبی ورزش ایران رونمایی شود. یک طرف فوتبالیستها و در جبهه مقابل ورزشکاران دیگر رشتهها! یک خودزنی خستهکننده و آزاردهنده دیگر.
حمله بیرحمانه بهداد؛ پاسخ غیرمنطقی ملیپوشان
تردیدی در این مساله وجود ندارد که پرداخت یک میلیون دلار پاداش به بازیکنان تیمملی تا آن مقطع از بازیها، خصوصا در این شرایط اقتصادی، بهشدت عجیب، دور از انتظار و شاید زیادهروی بود. از طرفی هیچشکی وجود ندارد که ورزشکاران رشتههای بهاصطلاح منهای فوتبال و خصوصا ورزشهای انفرادی از لحاظ مالی در مضیقه هستند و امکانات آنها به هیچوجه درخور یک ورزشکار حرفهای نیست. آنها نادیده گرفته میشوند و برای حضور در خیلی از مسابقات برونمرزی با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. اسپانسرها اشتیاقی برای حضور در لیگهای این رشتههای ورزشی ندارند و تزریق پول بهسختی صورت میگیرد، اما حمله با این سبک و سیاق و به این تندی، اصلا اتفاق جالب و درخوری نبود. حتی خود بهداد هم ساعتی بعد با انتشار یک استوری دیگر از مواضع تندش کوتاه آمد، با این حال همچنان معتقد بود خروجی فوتبالیستها در ۴۳ سال اخیر، هیچ نبوده است. در سوی مقابل هم اوضاع بهتر پیش نمیرفت و منطق، حرف آخر را میزد. ملیپوشان قید ۹ طلا، یک نقره و یک برنز بهداد در مسابقات آسیایی، جهانی و المپیک را زدند و به اتفاقات آخرین المپیکش تاختند و حکم صادر کردند. همین مساله کافی بود تا پای ورزشکاران دیگر رشتهها هم به ماجرا باز شود. حمایتهای معنادار و کنایهآمیز از قهرمان سابق دسته فوقسنگین وزنهبرداری جهان از سوی کشتیگیران، تکواندوکاران و… وخامت اوضاع را به حدی رسانده بود که صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک دست به کار شد و اعلام کرد ورزشکاران ما اعم از فوتبالیست و غیرفوتبالیست رعایت کنند و بر سر پاداش با یکدیگر به جنگ و جدل نپردازند.
جامجهانی بالاتر از المپیک!
طبق محاسبه سایت جهانی World Atlas طرفداران رشته فوتبال حدود نیمی از حاضران در کره زمین را شامل میشوند، یعنی حدود چهار میلیارد نفر. نزدیکترین رشته جهانی به این ورزش تنیس است که یک میلیارد طرفدار دارد. فوتبال پدیدهای است که با ظهورش توانست تمام حد و مرزها را بشکند. فوتبال تنها رشتهای است که میتواند شروعکننده یک جنگ باشد و درعین حال پرچم صلح را برافراشته کند. در زمین فوتبال است که دو کشور با اختلافات سیاسی فاحش میتوانند رو در روی هم قرار بگیرند و باهم دست دوستی بدهند. در فوتبال است که شما میتوانید انواع و اقسام گرایشها را کنار هم بگنجانید. در فوتبال است که اسپانسرها برای خودنمایی سر و دست میشکنند. بهواسطه همین توپ گرد و مستطیل سبز رنگ است که میلیونها نفر میتوانند از قِبَل آن درآمدزایی داشته باشند و امرارمعاش کنند. همین پدیده قرن است که جاذبهاش سیاستمداران، جامعهشناسان و… را به طرف خود میکشاند. فوتبال در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان ورزش شماره یک به حساب میآید و بیشترین هزینه به آن اختصاص پیدا میکند. بهجز استثنائاتی چون NBA یا مسابقات بوکس و تنیس، همیشه بیشترین درآمدها به فوتبالیستها اختصاص داشته و رشتههایی چون وزنهبرداری، کشتی و… اصلا جایی در بین ۲۰ رشته نخست هم ندارند و طبعا طرفداران آنها هم کمتر است. تعداد بینندگان المپیک ۲۰۱۶ ریودوژانیرو حدود سه و نیم میلیارد نفر تخمین زده شدند که رقم بسیار قابلتوجهی است، اما داستان وقتی جالبتر میشود که متوجه میشویم بینندههای جامجهانی ۲۰۱۸ روسیه از سه و نیم میلیارد نفر هم تجاوز کرد و به ۳ میلیارد و ۵۷۲ میلیون نفر رسید!
سلیمی در تختی؛ حدادی در آزادی و…
حتی خود ورزشکاران ما در رشتههای مختلف هم گاه و بیگاه یا با حضور در ورزشگاههای فوتبال یا با ابراز علاقه نسبت به تیمهای محبوب خود نشان میدهند فوتبال، جایگاهی دارد فراتر از یک رشته ورزشی. بهداد سلیمی در بازی حساس راهآهن و نساجی به ورزشگاه تختی رفت و دور افتخار زد. چندی بعد شاهد حضور او در ورزشگاه آزادی هم بودیم. احسان حدادی، فوقستاره پرتاب دیسک ایران و آسیا، یکی از حاضران ویژه بازی پرسپولیس و السدقطر در لیگ قهرمانان آسیا بود. حامد حدادی، آسمانخراش ۲۱۸ سانتیمتری تیمملی بسکتبال ایران چندین مرتبه برای حمایت از استقلالتهران به ورزشگاه آزادی رفته است. شهرام محمودی، ملیپوش سابق تیمملی والیبال ایران از هر فرصتی برای حمایت از تیم محبوبش پرسپولیس استفاده میکند. علی پاکدامن، دارنده مدال نقره بازیهای آسیایی جاکارتا در رشته شمشیربازی عاشقانه استقلال را دوست دارد و ریزترین اتفاقات این تیم را دنبال میکند و…
تکمله
ای کاش هر چه سریعتر این دو قطبی آزاردهنده و این شکاف بزرگ از بین برود. شاید اگر مسئولان وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک توجه بیشتری را به رشتههای مدالآور ما در مسابقات المپیک و بازیهای آسیایی و همچنین مشکلات ابتدایی این ورزشکاران را حل و فصل میکردند، ماجرا به این نقطه نمیرسید که ورزشکارانی که خودشان هم با نزدیک شدن به فوتبال سعی در بیشتر دیده شدن دارند، اینگونه علیه فوتبال بتازند!
فرهیختگان