تفاوت بزرگ کی روش و سرمربی قطر ؛ کاش مرد پرتغالی از سانچز می آموخت!
سانچز به کی روش نشان داد ، برای بردن ژاپن نباید دفاعی بازی کرد !
ایران مقابل ژاپن دفاعی بازی کرد اما قطر حمله کرد . سانچز مربی تیم قطر به مربی تیم ایران درس بزرگی داد. اینکه برای بردن ژاپن نیاز نیست مثل بازی ایران با آرژانتین یا اسپانیا به لاک دفاعی فرو رفت.
بازی بدون تعارف فراتر از انتظاری بود که داشتیم. فکر میکردیم ژاپن حمله میکند و تیم ملی قطر وارد لاک دفاعی میشود و شاهد یک بازی اتوبوسی خواهیم بود اما تیم ملی قطر ابتکار عمل را در دست گرفت و آنقدر بازی را بهراحتی به حریف دیکته کرد که ما و تماشاگران ژاپنی پای تلویزیون خشکمان زد.
ژاپن نیمه اول را با بزرگترین شوک ممکن به رختکن رفت. آنها دوگل عقب بودند. نیمه دوم دست آنها بود و کوشیدند تا اختلاف را کم کنند که موفق هم شدند اما موج بعدی حملات قطر و پنالتی، ژاپن را دوباره عقب انداخت. آنها نتوانستند کامبک بزنند و با نایب قهرمانی به خانه برگشتند.
معزعلی رکورددار شد
معزعلی با گلی که در فینال زد نهتنها آقای گلی خود را تثبیت کرد بلکه رکورد علی دایی را هم شکست. او حالا بیشترین تعداد گل در یک دوره جامملتها را به ثمر رسانده و این یعنی اینکه یک گام از دایی نیز فراتر رفته. مهاجم خوشاخلاق و فروتن قطریها در مصاحبه هفته قبلش تاکید داشت اصلا برایش مهم نیست که آقای گل بشود یا نه و برای عناوین فردی رقابت نمیکند بلکه دوست دارد تیمش به قهرمانی این مسابقات برسد.
حمله، فرق ایران و قطر
شکست ژاپن مقابل تیم ملی قطر برای هواداران فوتبال ایران بسیار نتیجه عجیبی بود چراکه با درنظر گرفتن شکست سنگین تیم ملی کمتر کسی فکر میکرد قطریها زورشان به این تیم برسد. با این همه سانچز مربی تیم قطر به مربی تیم ایران درس بزرگی داد. اینکه برای بردن ژاپن نیاز نیست مثل بازی ایران با آرژانتین یا اسپانیا به لاک دفاعی فرو رفت.
قطر به زیبایی هرچه تمامتر به دروازه ژاپن حمله کرد و با ارائه یک بازی جذاب و تماشایی و تهاجمی این تیم را شکست داد و به مقام قهرمانی رسید. حالاست که مربیان تیم ملی ایران بیش از همیشه به این فکر میکنند که چقدر در انتخاب استراتژی برای این بازی اشتباه کردند.
VAR به داد تیم ملی قطر رسید
در صحنه پنالتی گرفته شده برای قطر، ایرماتوف ابتدا متوجه برخورد توپ با دست کاپیتان تیم ملی ژاپن نشد اما اعتراض قطریها و همچنین آشکار بودن این صحنه سبب شد تا تیم داوری بیرون از زمین به ایرماتوف ماجرا را اطلاع دهند. او نیز با قطع کردن بازی منتظر تصمیمات همکارانش شد و بعد هم با بازبینی صحنه از طریق مانیتور کنار زمین برای قطریها پنالتی اعلام کرد. گل سوم تیم ملی قطر اینگونه به ثمر رسید تا تیر خلاصی باشد روی جمجمه ژاپنیها.
تعصب مثالزدنی قطریها
یکی از نکاتی که باید از این بازی یاد گرفت تعصبی است که بازیکنان تیم ملی قطر به تیم خود داشتند. در یک صحنه یکی از مدافعان قطری توپی را که میتوانست رها کند تا سنگربانشان بگیرد را به کرنر فرستاد و بعد از اینکه متوجه شد چقدر موقعیت خوبی را به حریف داده چندبار از روی عصبانیت با دست به زمین کوبید. این را قیاس کنید با خونسردی بازیکنانی مثل رامین رضاییان که اگر یک اشتباه بزرگتر هم مرتکب شوند اصلا به روی مبارک نمیآورند!
در صحنه دیگری دیدیم که یک بازیکن قطری توپ را از دست داد اما با چنان سرعتی به پست خود برگشت که توانست سانتر بازیکن ژاپنی را به کرنر بفرستد. اتفاقی که هنوز باور کردنش برای خود من دشوار است چون چند متر از بازیکن ژاپنی عقبتر بود و روی زمین هم افتاده بود!
مزد سرمایهگذاری درست
برای ما که ژاپن را همیشه -مخصوصا از دوران مشروطه و همزمان با جنگهای روس و ژاپن- ستایش میکردیم و این کشور برای ما سمبل برنامهریزی بود، تیم ملی قطر سوژه شگفتانگیزی است. یک سرزمین کوچک با جمعیتی بسیار کم و بدون افتخاری قابل ذکر در عرصه ملی که مقابل ژاپنیهای سختکوش و با برنامه قرار میگیرد و شکستشان میدهد.
آنها مزد سرمایهگذاری ۱۳ ساله خود را میگیرند و ما که هشت سال پر از جنگ و دعوا با کیروش را پشت سر گذاشته بودیم میدانیم که اگر پنج سال دیگر هم به کیروش وقت میدادیم دردی از دردهایمان دوا نمیشد. آنچه در تیم ملی قطر صورت گرفت، سرمایهگذاری منسجم روی تیمهای پایه و تولید چند نسل بازیکن استاندارد بود که درنهایت قهرمانی را برای کشور خود به ارمغان آوردند. آنچه در ایران رخ داد کش دادن یک پروسه مربیگری به مدت هشت سال بود که نتایج خوبی برای ما داشت اما در قیاس با آنچه تیم ملی قطر به دست آورد مطلقا قابل باور نیست. قطریها روی نسل سرمایهگذاری کردند اما ما روی فرد.
قطریها روی تاسیسات و زیربنای خود سرمایهگذاری کردند اما ما روی نمای دکوری!
قطریها روی آینده سرمایهگذاری کردند اما ما فقط فکر این بودیم که امروزمان فردا شود شاید صندلی مدیریتی را برای یک روز دیگر هم نگه داریم! حالا بیشتر از همیشه میتوانیم متوجه شویم که چه اشتباهی کردیم و چقدر عقب ماندیم.
همه اینها حرفه،
تمام اینها نقص کیروش رو نشون میده. نقص فاحش مدیریت در ایران رو نشون میده
قول میدم اگر سانچز هم جای کیروش تو ایران مربی بود بهتر از این که الان کیروش گرفت نتیجه نمیگرفت.
در بازی با استرالیا در مقدماتی جام جهانی اگر ویرا نبود حذف میشدیم اما مدیریت خوب کشورمان و مسئولان محترم با اون مربی که در یک هفته همراهی چنین نتیجه ای گرفت چه کار کردند؟ فقط حرفهای قلمبه زدند. « چون برنامه نداشت کنار گذاشتیمش» قلمبه گویی ، قلمبه گویی و توخالی بودن. این یعنی مدیریت ایرانی
مشکل از اقای کی روش نیست .مشکل از مسئولین و صداسیمای خودمان است . امثال اقای خیابانی و …
فرهنگ خودمان است که روزگارمان این است وگرنه مرد بزرگی مثل کیروش کاری پیش نمیبرد.