تصمیمات عجولانه زنوزی علیه تراکتورسازی ؛ آینده تاریک در انتظار تراکتورسازی ؟!
مروری بر تاثیرات حضور محمدرضا زنوزی در تراکتورسازی
زنوزی از بنیه مالی فوقالعادهای برخوردار است و این بر هیچکس پوشیده نیست. از لحاظ نیروی انسانی هم تراکتور، اوضاع ایدهآلی دارد و روی سکوها هم که پرشورها غوغا میکنند. یعنی همهچیز برای رسیدن به هدف و مدینه فاضله آماده است اما کمحوصلگی آقای رئیس، تغییرات زیاد، بازیهای رسانهای فراوان و هزینههای گزاف نهچندان ضروری میتواند حکم یک زهر را داشته باشد.
بهترین اتفاق برای تراکتوریها در آستانه آغاز لیگ هجدهم، حضور فیزیکی و مستقیم محمدرضا زنوزی در رأس مدیریت باشگاه بود. مرد محبوب تبریزیها که امدادهای غیبی و پنهانی و پشتپردهاش در چند سال اخیر حسابی کمکحال پرشورها بود؛ اینبار با خرید باشگاه، بهعنوان مالک وارد گود شد و آستینها را بالا زد. استخدام جان توشاک خوشسابقه و نامدار، در کنار جذب ستارههایی چون مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاجصفی و همچنین خارجیهای باکیفیتی چون لی هریاروین و آنتونی استوکس نشان داد که زنوزی چیزی جز قهرمانی نمیخواهد. با این حال، صبر او چندان زیاد نبود یا بهتر بگوییم اصلا زیاد نبود. شکست مقابل صنعت نفت و حذف از جامحذفی، توشاک را خیلی زود رفتنی کرد تا مشخص شود آقای رئیس برخلاف ثروتش، صبر و حوصله زیادی ندارد. این اتفاق درحالی رخ داد که توشاک کمکم نشانههای یک تراکتور باصلابت را به فوتبالدوستان نشان داده بود.
نامهای زیادی در رسانهها منتشر شد. زنوزی به دنبال یک اسم بزرگ و دهانپرکن بود. بهراستی از یک هدایتی جدید رونمایی شده بود. تا انتخاب سرمربی جدید زمام امور فنی به محمد تقوی سپرده شد و همانجا بود که یک اتفاق غیرمنتظره در تراکتور رخ داد. تقوی درخشید و تیم را احیا کرد. پنج برد در ۹ مسابقه روند را بهگونهای پیش برد که تراکتور دوباره به جمع مدعیان برگشت و اگر اشتباه داوری نبود، میتوانستند پرسپولیس را هم در آزادی شکست دهند. تقوی آنقدر خوب و امیدوارکننده کار کرد که محمدرضا زنوزی بهانهای برای کنار گذاشتنش نداشت.
با آغاز جام ملتها، لیگ به خوابی ۵۰ روزه فرورفت و این بهترین فرصت برای عملیکردن پروژه استخدام مربی بزرگ بود. تقوی از داستان خبردار شد و با استعفایش پیشدستی کرد و از هدایت تیتیها انصراف داد. چند روز بعد هم لیکنز بلژیکی سرمربی تراکتور شد؛ سومین سرمربی تا قبل از آغاز نیمفصل دوم!
محمدرضا زنوزی از بنیه مالی فوقالعادهای برخوردار است و این بر هیچکس پوشیده نیست. از لحاظ نیروی انسانی هم تراکتور، اوضاع ایدهآلی دارد و روی سکوها هم که پرشورها غوغا میکنند. یعنی همهچیز برای رسیدن به هدف و مدینه فاضله آماده است اما کمحوصلگی آقای رئیس، تغییرات زیاد، بازیهای رسانهای فراوان و هزینههای گزاف نهچندان ضروری میتواند حکم یک زهر را داشته باشد. سرخپوشان با تقوی به آرامش رسیده بودند و در جدول هم وضعیت امیدوارکنندهای داشتند اما این تغییرات و حضور احتمالی بازیکنان جدیدی چون رضا قوچاننژاد، ثبات و آرامش روی نیمکت و درون زمین را از بین میبرد.
تازهترین خبرها حاکی از آن است که یک خرید پرسروصدای دیگر هم در راه است. قوچاننژاد که روزهای خوبی در آپوئل قبرس سپری نمیکند، ظاهرا در ترکیه درحال مذاکره با زنوزی است و این یعنی احتمالا یک قرارداد دلاری دیگر و یک ستاره البته افولکرده دیگر. با این وضعیت و جادهای که زنوزی برای ما ترسیم کرده، میتوان در خوشبینانهترین حالت، تراکتور را در ردههای سوم و چهارم جدول مشاهده کرد. جایی که آنها نهایتا بتوانند یک سهمیه آسیایی به جیب بزنند و دیگر هیچ! همان روندی که بدون این خریدهای جنجالی و تغییرات فراوان هم حاصل شده بود. همه این پیشبینیها در بهترین شرایط ممکن خواهد بود و شاید دیگر نیاز نباشد خاطره تیمهای متمول و پرستارهای را که بدونفکر، پول خرج میکردند، یادآوری کنیم.
فرهیختگان
تا جائیکه من میدانم آقای زنوزی آدم احساسی نبوده و کسی هم نیست که پول بی زبان را مفت خرج کند و یک بیزینس من تمام عیار است شما به نحوه کار ایشون و قرادادهای منعقده و آدم های دور برش نگاه کنید شاید دیگر نیاز نباشد خاطره تیمهای متمول و پرستارهای را که بدونفکر، پول خرج میکردند، یادآوری کنیم.