بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

هواداران همچنان می پرسند : واقعا چرا پرسپولیس قهرمان آسیا نشد؟!

اختصاصی ؛ تحلیل فنی پس از یک هفته از ناکامی در فینال‌لیگ قهرمانان آسیا

نویسنده : پارس فوتبال دات کام
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : شنبه 26 آبان 1397 | 18:34
پرسپولیس - کاشیما - لیگ قهرمانان آسیا - دلیل قهرمان نشدن پرسپولیس

پرسپولیس پس از پیروزی برابر الدحیل و السد به مصاف کاشیما رفت و در آخرین گام رقابت های لیگ قهرمانان آسیا موفق نشد به پیروزی دست پیدا کند و از قهرمانی بازماند.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

به بررسی چهار دلیل قهرمان نشدن پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا می پردازیم.

سرخ پوشان پایتخت در گام آخر مغلوب کاشیما شدند تا رویای قهرمانی نماینده ایران در لیگ قهرمانان آسیا، محقق نشود. نمی توان از لفظ “ناکامی” برای تیم برانکو استفاده کرد؛ حضور پرقدرت در لیگ قهرمانان و رسیدن به فینال این رقابت ها، موفقیتی بزرگ است.
مواردی همچون «کمبود ابزاری» و «تحلیل قوای جسمانی» بارها عنوان شده و دیگر برهمگان روشن است که این دو دلیل تأثیر به سزایی در شکست سرخ پوشان در ایستگاه پایانی داشته. جدا از این موارد در ادامه به بررسی جزئیاتی بیشتر می پردازیم.

وقتی سیستم بازپس گیری توپ پرسپولیس از کار افتاد!

طی فصول گذشته همواره تیم برانکو از سیستم بازپس گیری توپ مدرنی سود برده. استفاده از «دفاع اکتیو» و وادار کردن حریفان به از دست دادنِ توپ، یکی از تاکتیک های اصلی و همیشگی پرسپولیس بوده. این سبک از دفاع انرژی جسمانی زیادی می خواهد و با توجه به دو عاملِ یاد شده، سرخ پوشان از توان فیزیکی همیشگی برخوردار نبودند، تا در مصاف با کاشیما تنها یک نیمه (نیمه اول دیدار رفت) شاهد پیاده سازی دفاعِ فعال با کیفیتِ مطلوب باشیم. این نقیصه علاوه بر اینکه تیم برانکو را در فاز دفاعی با مشکل مواجه کرد، تا حدود زیادی کارآیی فاز هجومی را نیز تحت تأثیر قرار داد.
یکی از نکات قابل توجه در مربیگری، آگاهی کامل از میزان توانایی و قابلیت های تیم خودی است. مسلما قابل پیش بینی بود که سرخ پوشان به لحاظ جسمانی با کمبودهایی مواجه خواهند شد و در چنین شرایطی پیاده سازی دفاع اکتیو با کیفیت مطلوب، دور از انتظار بود. دو راهی بزرگ برانکو در آن مقطع زمانی تداومِ استفاده از ساختار دفاعی همیشگی یا ایجاد تغییرات بود که هر کدام نیز ریسک خاص خود را به همراه داشتند و در نهایت انتخابِ برانکو استفاده از ساختاری بود که چند فصل آن را پیاده کرده.

تقابل با شرقی ها و مسئله کیفیت دوندگی

به لحاظ کمی شاگردان برانکو از جا به جایی و دوندگی مناسبی سود می برند اما هنگام نبرد با تیم هایی همچون کاشیما که از شرق آسیا می آیند، کیفیتِ دوندگی از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. اینکه چه میزان از جا به جایی های یک بازیکن به شکل راه رفتن، نرم دویدن، دویدن با سرعت بالا و یا استارت بوده. به عنوان مثال ۱۳ درصد از جا به جایی های یک مهاجم باید به صورت استارت باشد و وقتی این عدد کمتر از این میزان شود، کیفیت دوندگی آن مهاجم در سطح ایده آل و در کلاس جهانی نبوده. در تقابل با تیم هایی همچون کاشیما که عموما از کیفیت دوندگی بالایی برخوردارند، ضروری است در این مقوله در سطح قابل قبولی باشیم. حال سوالی پیش می آید؛ آیا کادرفنی پرسـپولیس به لحاظ تئوری و علمی توان ایجاد این تغییرات را داشته؟ در پاسخ باید عنوان کرد که مهمترین عامل برای تعیین میزان سرعت انفرادی یک بازیکن، وراثت است و با تمرینات و در بهترین شرایط سخت افزاری، نهایتا تا ۱۲ درصد می توان در این مقوله پیشرفت داشت که البته با توجه به امکانات موجود در فوتبال ایران رسیدن به این عدد غیرممکن خواهد بود. به طور کل شاگردان برانکو طی فصول گذشته در خصوص کیفیت دوندگی رشد چشمگیری داشته اند و توسعه بیشتر در این زمینه دور از دسترس خواهد بود. با تمامی این تفاسیر مسئله کیفیت دوندگی یکی از عوامل تأثیر گذار در دیدار فینال بود.

فاز هجومی پرسپولیس متنوع نبود

ابزار، اصلی ترین عامل برای ایجاد تغییرات و تنوع است و مسلما وقتی به لحاظ ابزاری با محدودیت مواجه باشیم، نمی توان انتظار تغییرات گسترده را داشت. فاز هجومی سرخ پوشان در نبرد با کاشیما از تنوع کافی برخوردار نبود تا تیم ژاپنی کار سختی برای مهار و خنثی سازی نداشته باشد. این مسئله خصوصا در دیدار برگشت به وضوح مشاهده شد و راه های پرسپولیس برای رسیدن به دروازه حریف، محدود بود.

علاوه بر این مسئله، در زمان بن بست ها ضروری است پلن B مناسبی اتخاذ و اجرا شود که در این خصوص نیز کمبود های ابزاری، فرصت مانور را گرفت تا سرخ پوشان در دیدار برگشت با بن بست تاکتیکی در فاز هجومی مواجه شوند و اصطلاحا «قابل پیش بینی» بازی کنند.

وقتی کاشیما مقابله به مثل کرد!

کاشیما برای نبرد با پرسپولیس مقابله به مثل کرد و با ایجاد پرس نسبتا مستمر، موجب اخلال در روند بازیسازی سرخ پوشان شد. هر چقدر پرسپولیس با تحلیل جسمانی مواجه شد، تیم ژاپنی از قدرت فیزیکی کافی برخوردار بود تا بتواند این روش خود را به طور نسبتا مستمر پیاده کند. این تاکتیک دفاعی در راستای رسیدن به مقاصد هجومی بود تا ارزش آن دو چندان شود. بررسی میانگین موقعیت مکانی بازیکنان کاشیما مشخص می کند مدافعان این تیم عموما فاصله زیادی با محوطه جریمه خودی داشتند تا مهره های رو به جلو، پرس را از نیمه زمین پرسپولیس آغاز کنند.
وظایف ویژه سوزوکی در دیدار برگشت

مهاجم کاشیما در دیدار برگشت وظیفه خاصی داشت. وی همواره مدافعان پرسپولیس را عقب نگه می داشت. در چنین شرایطی با توجه به اینکه دریافت گل از سوی پرسپولیس تاوان سنگینی داشت، آفساید گیری کار پرریسکی محسوب می شد و مدافعان سرخ پوشان مجبور بودند عمق زیادی به بازی و خط دفاعی دهند. این مسئله موجب می شد فاصله بین خطوط پرسپولیسی ها افزایش یابد و به دنبال آن «ضریب اشتباهات» بیش از پیش شد. مسلما وقتی فاصله بین خطوط افزایش یابد تعداد پاس های اشتباه نیز بیشتر می شود و از سوی دیگر گرایش به بازی مستقیم و ارسال پاس های بلند با رشد چشمگیری همراه خواهد بود که این اتفاق در دیدار برگشت بارها رخ داد.

یکی دیگر از اهداف کاشیما برای سپردن این شرح وظایف به سوزوکی، جلوگیری از «خیمه زنی» بود. به طوری که با عقب ماندنِ مدافعان، پرسپولیس تیمِ حمایت کننده ای نداشت تا بتواند موج دوم و سوم حملات را سازماندهی کند.
تفاوت های زمانی و سازگاری با آن
تفاوت های زمانی دو کشور، یکی دیگر از مسائل قابل توجه است. باید در نظر داشت تیم برانکو دو بار این تفاوت ها را تجربه کرد و از سوی دیگر به لحاظ تطبیق پذیری زمانی، بازگشت به عقب تا حدودی آسان تر خواهد بود تا سختیِ کار برای کاشیما کمتر باشد. به طور کل به لحاظ علمی نیز ژاپنی ها از شیوه های مدرن تری برای رفع این مشکل استفاده کردند.

مهیار اسعد – اختصاصی خبرگزاری پارس فوتبال

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.