تاثیری مهم که ” استقلال ” با نمایش جنگجویانهاش ناخواسته بر مسابقات این فصل لیگ قهرمانان گذاشت
لطف ناخواسته تیم استقلال ؛ جنگیدن یعنی این!
سرانجام فدراسیون فوتبال نظر قطعیاش را در مورد نمایندههای ایران در فصل آتی لیگ قهرمانان آسیا اعلام کرد. بر این اساس چنان که انتظار میرفت مشکلات سه باشگاه پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی تبریز به هر ترفندی که بود حل شد و به آنها مجوز حرفهای تعلق گرفت تا در صورت تایید نهایی کنفدراسیون فوتبال آسیا، در لیگ قهرمانان حاضر باشند.
سرانجام فدراسیون فوتبال نظر قطعیاش را در مورد نمایندههای ایران در فصل آتی لیگ قهرمانان آسیا اعلام کرد. بر این اساس چنان که انتظار میرفت مشکلات سه باشگاه پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی تبریز به هر ترفندی که بود حل شد و به آنها مجوز حرفهای تعلق گرفت تا در صورت تایید نهایی کنفدراسیون فوتبال آسیا، در لیگ قهرمانان حاضر باشند. با این وجود نفت تهران که با مشکلات شدید مالکیتی و مدیریتی مواجه است، نتوانست جواز بگیرد و حذف شد. نفت که با سهمیه قهرمانی در جام حذفی عازم آسیا بود، حالا جای خودش را به تیم چهارم لیگ شانزدهم یعنی ذوبآهن داده و به این ترتیب امیر قلعهنویی یک بار دیگر بخت حضور در مسابقات قارهای و بینالمللی را پیدا خواهد کرد.
نکته جالب در مورد ذوبآهن این است که این تیم تا پایان نیمه اول هفته آخر لیگ شانزدهم در رده پنجم قرار داشت، اما در آخرین ۴۵دقیقه لیگ از همشهریاش یعنی سپاهان سبقت گرفت و فصل را روی پله چهارم به پایان برد؛ رتبهای که شاید در آن زمان چندان ارزشمند به نظر نمیرسید، اما حالا اهمیتی کلیدی پیدا کرده است. سپاهان که در پایان هفته بیستونهم چهارم بود، هفته آخر لیگ در تهران به مصاف استقلال رفت. آنها اتفاقا نیمه اول آن بازی را هم با گل مهرداد محمدی یک بر صفر بردند، اما استقلال در نیمه دوم به بازی برگشت و با دو گل جابر انصاری و فرشید باقری که این دومی در آخرین لحظات به ثمر رسید، بازی را برد. همان روز هم ذوبآهن برابر پدیده دو بر صفر پیروز شد تا جای دو تیم اصفهانی در جدول عوض شود. به این ترتیب استقلال با نمایش جنگجویانهاش ناخواسته تاثیری مهم بر مسابقات این فصل لیگ قهرمانان گذاشت و سرمربی سابقش یعنی امیر قلعهنویی را راهی لیگ قهرمانان کرد.
شاید اگر آن روز سپاهانیها میدانستند حفظ پیروزی برابر استقلال چقدر میتواند برای فصل بعد مهم باشد، به آن راحتی در نیمه دوم وا نمیدادند؛ اما خب فوتبال همین است. شعبدهای غیرقابل پیشبینی که شاید مجبورت کند امروز برای «هیچ» بجنگی، اما فردا پاداشی بزرگ به تو بدهد؛ درست مثل آنچه برای ذوب اتفاق افتاد و آنها مزد برد به ظاهر تشریفاتیشان در روز آخر مسابقات را گرفتند.