پشت پرده ماجراهای پرسپولیس!

مدیرعامل تیم پرسپولیس می‌رود و یا رفت! داستانی نه تازه برای دردسرهای استقلال و پرسپولیس. حالا دوباره نوبت پرسپولیس است. واقعاً قابل پیش‌بینی بود و است که رؤسای دولتی دوام نمی‌آورند و با یک اتفاق و حتی دلخوری کوچک بیرون می‌روند و یا بیرون‌شان می‌کنند. طاهری برای پرسپولیس خوب کار کرد اما به هر جهت در حرکت‌هایی با هیئت مدیره در تضاد بود و کار به اختلاف و دعوا و قهر می‌کشید.

در این شرایط هم وزیر ورزش باید کدام سو را نگه دارد، از چه کسی دفاع کند؟ سرمربی از کدام مدیر دستور بگیرد؟ می‌گویند طاهری می‌رود زیارت، اما گرشاسبی جانشین او تعیین می‌شود. دو هفته زیارت که جانشین نمی‌خواهد! انگار در پرسپولیس خبرهایی است، مردم و هواخواهان هم در جریان اصل مطلب نیستند و روی شنیده‌ها و شایعات به یکی حمله می‌کنند و یا از دیگری دفاع می‌کنند. اگر رئیس هیئت مدیره پرسپولیس در مقابل خواسته‌های برانکو می‌ایستد، برای خود و در پست خود دلایلی دارد. او باید تیم را مدیریت کند، شرایط بودن و رفتن برانکو را بداند، افزایش دستمزد او را بررسی کند و بنابر مصالح ملی، باشگاهی و فوتبال ما تصمیم بگیرد و برخورد کند. اگر یک مدیر ما که اتفاقاً فوتبالی و اهل فرهنگ و مسائل اجتماعی است، روی دلسوزی مقابل یک خواسته غیرمعقول می‌ایستد، باید از آن حمایت کرد. شاید برانکو پیشنهادات بهتری دارد. شاید پول بیشتری به او پیشنهاد شده است و او دارد با یک تاکتیک حساب شده در جهت خواسته‌های خود حرکت می‌کند. طرفداران و تماشاگران نباید روی یک حرف و برخورد و بدون مطالعه عکس‌العمل نشان دهند.

هیچ‌کس به اندازه جعفر کاشانی دلش برای تیم پرسپولیس نمی‌سوزد، او مرد تدبیر و اندیشه است و دوست دارد بهترین مربی فوتبال را برای پرسپولیس به استخدام درآورد. شاید پرسپولیس روی نیمکت خود یک یورگن کلینزمن را بنشاند و یا لوتار ماتئوس! پشت این اتفاقات حقیقتی است که دوستداران فوتبال به زودی به آن پی خواهند برد.