مردانِ فانتزیباز دیدار حساس ” استقلال ” و ” پرسپولیس ” ؛ امروز، روز ترس نیست!
ترسوها، دو بار میمیرند
بازیکنان فانتزیباز که یک مأموریت کلی – شرکت در همه عملیات رو به جلو- دارند و کلی راهکار و مفر، برای اجرای این مأموریت اصلی!
بازیکنان فانتزیباز که یک مأموریت کلی – شرکت در همه عملیات رو به جلو- دارند و کلی راهکار و مفر، برای اجرای این مأموریت اصلی!مثلاً در استقلال ، فرشید اسماعیلی، کلید بازی به شمار میرود و کلیددار تیمش محسوب میشود! بخواهیم و نخواهیم، اسماعیلی این است که هست!
اجرای چنین نقشی را در پرسپولیس، از وحید امیری و نیز از بشار رسن توقع باید داشت! بازیکنانی که صاحب کارت سبزند! یعنی صاحب اختیار وسیعند! یعنی صاحب حق شکستن حریمهای حرکتی بازیاند! حریمهای ناشی از بایدها و نبایدهای اکید، مؤکد، که هم باید مراعات شوند و هم لازم است شکسته و به مثابه زنجیری، پاره شوند! شکستن و پاره کردنی که ضرورت درجه اول دارد! جهش فنی و تکنیکی به بازی دادن که کار هر کسی نیست! باید مایههایی از نبوغ داشت تا از حق خلاقیت و بدیههگری و بداههسازی استفاده کرد!
در استقلال ، این روزها، چشم امید به فرشید اسماعیلی دوخته شده است، در پرسپولیس اما بشار رسن و نیز وحید امیری، برای ایفای چنین «رلی» مناسبترند! فانتزیبازهای شهرآورد!
عوامل دیگری هم در جهش یا عدم جهش کیفیت بازی مؤثر و حتی مؤثرترند! نحوه استفاده از تلاش فانتزیبازهای بازی به جای خود، چگونگی تکمیل تلاش هافبکها و بازیسازان- بازی درآوران- هم به جای خود، از عامل به راستی پرتأثیر دیگری حرف میزنیم؛ از داوری و نه از داور!
در صحت، سلامت و امانت داور مسابقه کمترین تردیدی به خود راه نداده و راه نمیدهیم، اما ترس داریم از چندگونگی و پیشبینیناپذیر بودن «داوری»! ترسمان نه از داور که از داوری است! از یک بام و دو هوای رایج! و از تصمیمهای متناقض! ترسی که در جان همه نیکخواهان داوری، رخنه کرده است! آن هم در حالی که همه وقوف داریم که یک داوری خوب، به دیدنیتر شدن شهرآورد تهران کمکهای فراوانی میکند! یک داوری قانونمحور و «یکزبانه» که دارای یک نگاه، یک گویش، یک حرف باشد ولی مجری یک تصمیم از پیش اتخاذ شده و خواستاندیشانه نباشد!
داوری، براساس اصول داوری! داوری برای اجرای نص صریح قانون! «روز خوش» و داوری خوبی را برای داوران روز پنجشنبه طلب و آرزو میکنیم!
تماشاگران و انرژی مثبتشان، در بازی فردا، تأثیری دارند درجه اول و غیرقابل انکار، اما اینان هم چشم به دست و زبان مربیان دوختهاند! رابطه مردم و مربیان، غیر قابل اندازهگیری است! وسیع است و مستقیم و یکجانبه! با علم به این احوال میرویم تا ببینیم برانکو، چه هنری رو میکند که تازه باشد و غافلگیرکننده هم؟ میرویم تا ببینیم «رهآورد» آلمانی شفر برای استقلال چیست و چقدر در جریان بازی و چه اندازه در روند نتیجهگیری تأثیر میگذارد؟
برانکو را میشناسیم! با کلهشقیهایش و با محافظهکاریهایش آشنایی داریم! میرویم تا ببینیم، شفر سرمربی جدید استقلال چند مرده حلاج است؟
این نکته مسجل است و این امر مسلم: …امروز، روز ترسیدن نیست! امروز چیزی نصیب ترسوها نمیشود! هیچ روزی ترس، دست کسی را نمیگیرد! در همه روزها و در تمام ایام روزگار، ترسوها دو بار میمیرند!
امروز، روز ترس نیست! در این شهرآورد، دریادلی حرف اول است! در این پیکار که بزرگش میخواهیم، بلندپروازی و عقابگونه بودن، شرط مقدم است! بالا پریدن! بلند پریدن! قشنگ پریدن! پروازی درخور لیاقت خود! پروازی درخور لیاقت پرویز دهداری که فردا به نام او رقم خورده است! که مردی بود – و به حکم سعدی فرموده، هنوز و همیشه نیز هست- بلندفکر، کمالگرا و خوبخواه! آیا برانکو و شفر، در پیاده کردن این مفاهیم توفیقی به اندازه خواهند داشت؟ آیا برانکو و شفر خود در صف مردان فانتزیباز شهرآورد هشتاد و پنجم قرار خواهند گرفت؟
آرزو میکنیم که بتوانند، تا شاهد یک بازی چالشگرانه، لبریز از صحنههای دیدنی و ستودنی باشیم! صحنههایی که مکرر در مکرر، تکرار شوند!