تشکر از آقای منصوریان بابت «آسفالت» ! گاهی یک آدم «اشتباهی» بهترین وسیله برای رسیدن به آدرس «درست» است!
باید بابت این تغییر تفکر تاریخی از علیرضا منصوریان ممنون بود
شاید به جرات بتوان گفت اجماعی که این اواخر بین استقلالیها برای استخدام یک مربی خارجی وجود داشت، در بیست سال گذشته بیسابقه بوده است.
شاید به جرات بتوان گفت اجماعی که این اواخر بین استقلالیها برای استخدام یک مربی خارجی وجود داشت، در بیست سال گذشته بیسابقه بوده است. از لحظهای که همکاری علیرضا منصوریان با استقلال به پایان رسید، هواداران استقلال به شدت روی جذب مربی بزرگ خارجی تاکید کردند. آنها در این مورد آنقدر «یک کلام» بودند که طرح هر شایعهای را در مورد استفاده از یک مربی ایرانی به سختترین شکل ممکن پس میزدند. در مقطعی وقتی گفته شد پرویز مظلومی به نیمکت استقلال نزدیک است، هیاهویی عجیب بین آبیها در گرفت، طوری که او ناچار شد به سرعت همه چیز را تکذیب کند. در نهایت هم این فشارها جواب داد و باشگاه استقلال یک مربی خارجی گرفت؛ اگر نه فاتح تریم مشهور و گرانقیمت، اما حداقل شفر آلمانی که اسمش تا حدودی هواداران را راضی کرده است. شفر حالا دومین مربی خارجی استقلال در تاریخ لیگ برتر است و این موهبت اگر به دست آمده، صرفا در اثر شاهکاری بوده که علیرضا منصوریان در این باشگاه خلق کرده است!
یادش به خیر؛ روزی علیرضا منصوریان در یکی از آن نشستهای خبری طولانیاش به طور مفصل به تعریف و تمجید از خودش پرداخت و مدعی شد میتواند با عملکرد موفقیتآمیز در استقلال، جاده رسیدن به نیمکت این تیم را برای سایر مربیان جوان ایرانی «آسفالت» کند! حالا اساسا کاری نداریم که یکی مثل امیر قلعهنویی وقتی جوانتر از منصوریان بود به نیمکت استقلال رسید و حتی در سنی کمتر نسبت به او جام گرفت! نکته کلیدی این است که آنچه در عمل اتفاق افتاد، کاملا بر عکس شعارها و وعده و وعیدهای علیمنصور بود. تا پیش از او، حداقلش این بود که هواداران استقلال اصرار چندانی به استفاده از مربی خارجی نداشتند و با همان گزینههای داخلی به راحتی کنار میآمدند. امیر قلعهنویی، پرویز مظلومی و صمد مرفاوی سه مردی بودند که هر کدام دو دوره هدایت استقلال را به دست گرفتند. به این ترتیب نیمکت استقلال چیزی حدود ۱۰سال فقط در اختیار این سه نفر بود و جالب اینکه هیچوقت اعتراض چندانی هم به این ماجرا وجود نداشت. با این حال، نوع عملکرد منصوریان در استقلال نه تنها باعث نشد جاده استقلال برای جوانها آسفالت شود، بلکه کار را از دست مربیان میانسال و امتحان پس داده هم بیرون آورد!
شاید اگر علیرضا منصوریان نمیآمد، آنطور وعده و وعید نمیداد و سپس اینطور نتیجه نمیگرفت، الان حداقل بخشی از هواداران استقلال میلشان به حضور امثال فرهاد مجیدی و نامجومطلق و پاشازاده در تیم میکشید، اما تجربه مطلقا ناموفق علیمنصور همه چیز را تغییر داد؛ چنان که این بار استقلالیها حتی شفر و والتر زنگا را هم به فرهاد مجیدی ترجیح میدادند. به نظر میرسد بابت این تغییر تفکر تاریخی بیش از هر چیز دیگری باید از علیرضا منصوریان ممنون بود؛ چه اینکه گاهی یک آدم «اشتباهی» مثل او، بهترین وسیله برای رسیدن به آدرس «درست» است!
آره اگه منصوریان انقدر گند نمیزد بازم مربی ایرانی می آوردن
به نظر من ایرادی نداشت که یه مربی ایرانی به کارش ادامه بده
به هر حال باید مربی های خودمون هم پیشرفت کنن