بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

” علیمنصور” هم مثل ” دایی ” و ” قلعه نویی ” بر اثر بی تدبیری سوخت ؟!

منصوریان؛ مردی که می خواست خاص باشد!

نویسنده : خبرگزاری فوتبال ایران
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : شنبه 1 مهر 1396 | 6:59
علیرضا منصوريان - علیرضا منصوریان - عليرضا منصوريان - تیم فوتبال استقلال - پارس جنوبی

بازیکن دوست داشتنی سال های قبل که دوست داشت هم چنان در ادامه سرمربی خاصی هم باشد در نهایت نتوانست ایده هایش را در استقلال اجرایی کند و مجبور به استعفاء شد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

روزی که علیرضا منصوریان در حضور بیش از ٨٠ هزار تماشاگر سرخ به قول خود به آبی پوشان وفا کرد و پرسپولیس را با دو گل شکست داد هرگز فکرش را نمی کرد که شانزده ماه بعد این طور از استقلال جدا شود.

علیرضا منصوریان ؛ نامی دوست داشتی برای آبی های تهرانی. مردی با موهای کم پشت که بعدا و در سال های پایانی بازیگری کاملا تراشیده، محبوب سکوها، مردی که خود را از مکتب حجازی میدانست. او به خاطر همین عقیده عطای همکاری با قلعه نوعی را به لقایش بخشید و خیلی زود و در حال که می توانست چند سال دیگر هم بازی کند بازنشسته شد.

او محبوب سکو ها بود. شماره ۱۰ دوست داشتی که قاب بسته بازی قرن(ایران – امریکا) و شادی متعصبانه او هرگز از یادها بیرون نخواهد رفت. شاید افتخارات او به همراه استقلال و تیم ملی برای خیلی ها دست نیافتنی باشد. او با پارس خودرو شروع کرد و به واسطه قلعه نوعی و اولیایی به استقلال آمد. او در اوج جوانی به آرزوهایش رسیده بود. او سالها در این تیم درخشید. به تیم ملی رفت. سالها جز معدود نماینده های استقلال در تیم ملی بود. او حتی لژیونر هم شد.به اشکودا یونان، آپولون و سن پائولی آلمان رفت. به استقلال برگشت. با این تیم قهرمان لیگ برتر هم شد.

شماره ۱۰ دوست داشتنی مربی گری را با پاس همدان شروع کرد اما نتوانست از سقوط این تیم به لیگ دسته اول جلوگیری کند. او سپس به عنوان دستیار قطبی راهی جام ملت های آسیا شد. با برکناری قطبی در بازی با روسیه در عین جوانی طعم سرمربی گری تیم ملی را هم چشید. منصوریان سرمربی تیم ملی امید هم شد که بعد از سه سال کار، با بی تدبیری و سو مدیریت از انتخابی المپیک حذف شد.

اما اوج کار او در تیم نفت بود که به نایب قهرمانی لیگ و حضور در جمع هشت تیم برتر آسیا منجر شد. اما اوج کار او همان برد با دو گل مقابل پرسپولیس بود که شاید همان نتیجه برای تصدی سرمربی گری استقلال کافی بود.

او سرمربی استقلال شد. اما این علیرضا منصوریان با منصوریانی که در ذهن فوتبال دوستان هک شده بود کاملا متفاوت بود. از حرکات کنار زمین او تا اصلاحات و کلمات انگلیسی اشتباه، او را تیتر یک روزنامه کرده بود. بشکه آب یخ زیر راه پله آجری تا سوت های بلبلی و پیراهن مشکی به تأسی از دیگو سیمئونه که شاید هیچ وقت دلیل آن را نفهمیده بود!

اما نقطه عطف آن بازی معروف العین و سوت های او در حالی که با شش گل از حریف خود عقب بود در کنار زمین با حرارتی مثال زدنی دستورات تاکتیکی را گوش زد میکرد!

علیرضا منصوریان بعد از کش و قوس های فراوان رفت شاید به امید فردایی بهتر اما چیزی که ذهن فوتبال دوستان را بار دیگر درگیر خود کرد این بود که آیا او هم مانند دایی و قلعه نویی که خیلی زود و به علت بی تدبیری به کار گرفته شدند،سوخت!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.