بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

ادعای سنگین درباره جهان پهلوان تختی …

به بهانه پنجاه و چهارمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی به قلم دکتر تورج عاطف : اگر تختي را قبول داریم،  باید چون او زیست کنیم

نویسنده : ParsFootball NewsAgency
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : شنبه 18 دی 1400 | 22:24

روز جمعه ۱۷ دی سال ۱۴۰۰ مصادف با پنجاه و چهارمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی بود . غلامرضا تختی در پنجم شهریور سال ۱۳۰۹ متولد شد و در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۴۶ از دنیا رفت .

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

همواره در سالگرد درگذشت غلامرضا تختی صحبت از او می شود و باز همان شعارهای تکراری که قدمتی به اندازه ۵۴ سال دارند را می شنویم . شعاری که بر گرفته از شعرییاز احمد شاملو است که می خواند :

رستم از شاهنومه رفت  ، برکت از کومه رفت

آری ، گفته اند روزی که تختی این شعر را می شنود با تعجب می پرسد مگه می شود که رستم از شاهنومه برود ؟ در این صورت شاهنامه ای باقی نمی ماند اما چنین بود .


سال ها است که وقتی سخن از الگوی ورزشی می شود ، سخن از پوریای ولی و تختی می شود . آری لقب ” جهان پهلوان ” که این روزها تبدیل به کالای نه چندان با ارزشی شده است ریشه در تاریخ و فرهنگ ما دارد و به کسی اطلاق می شود که علاوه بر قدرت و نیرومندی توانایی پهلوانی آن هم از نوع جهانی را داشته باشد .

جهان پهلوان بودن یعنی یگانگی در جهان داشتن و این خصیصه جهان پهلوانی چون پوریای ولی است که به گریه مادری نشان قهرمان جهان را تبدیل به جهان پهلوانی می کند و یا غلامرضا تختی است که به صرف آسیب دیدگی دست حریفش هیچگاه به خود اجازه نمی دهد که از این مشکل رقیب ناجوانمردانه بهره بگیرد .

آری شاید این حکایت ها را بارها شنیده ایم حکایت های جهان پهلوانان اسطوره ای چون زال و رستم و جهان قهرمانی چون اسفندیار که قوی است اما خرد و مردانگی و اندیشه ندارد و چنین است که در سالگرد جهان پهلوان تختی می خواهیم به او ادای احترام کنیم و اعتراف کنیم که در این دیار به او بی مهری شده است.

بسیاری آمدند و صحبت از ” آقا تختی ” کردند .
خیلی ها دم از جوانمردی جهان پهلوان زدند , سخن از شرافت و عدالت و مردمی بودن و خضوع در مقابل ملت بر زبان جاری کردند ، بسیاری تا مصاحبه ای داشتند ، دم از غلامرضا تختی زدند اما در عمل چگونه بود ؟

ما جماعتی که وقتی تختی رفت دم از جهان پهلوان بودن او زدیم اما هیچگاه نگفتیم چرا نباید بخواهند در تالارهای کشتی در سال‌های آخر عمرش راهش دهند و یا وقتی روزهای تلخ بازگشت از تولیدو ۱۹۶۶ فرا رسید همانهایی که در ۱۷ دی ۱۳۴۶ فریاد زدند تختی” ما کشته شد” کجا بودند ؟

یا آنها که از رفتن رستم از شاهنومه گفتند چرا لحظه ای نیندیشیدند او که قهرمان زلزله بویین زهرا بود و با گردن خم کرده بخاطر ملتش حاضر به خضوعی چنین باشکوه شد.

چرا باید در هتل آتلانتیک در اتاق ۲۳ تنها باشد ؟

از آن اتاق ۲۳ نزدیک به ۵۴ سال گذشته است اما ما نه تنها اتاق ۲۳ که حتی مرام های تختی در بویین زهرا ، یوکوهاما ، صوفیه ، ملبورن و … را از یاد برده ایم و چه بی کران جفا به او کردیم .

آری اگر تختی را قبول داریم،  باید چون او زیست کنیم  .

اختصاصی خبرگزاری پارس فوتبال – دکتر تورج عاطف

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.