بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

افشاگری با جزئیات مربی پیشین استقلال درباره درگیری با رشید مظاهری

سعید عزیزیان : در استقلال به من گفته بودند رشید مظاهری ذخیره باشد مشکل درست می کند !

نویسنده : خبرگزاری پارس فوتبال
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 خرداد 1400 | 18:25
سعید عزیزیان ، مربی پیشین تیم استقلال گفت : دروازه بانی که ۱۰ ، ۱۲ میلیارد پول می گیرد نباید بگذارد دروازه اش به این شکل باز شود.

سعید عزیزیان مربی پیشین گلرهای استقلال در مصاحبه اختصاصی با یکی از رسانه ها باز هم در مورد اختلاف خود با رشید مظاهری دست به افشاگری زد.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

سعید عزیزیان که سال هاست به عنوان مربی در تیم های مختلف لیگ برتری فعالیت می کند، صحبت های جالب و متفاوتی را در خصوص دوران حضورش در استقلال، مشکلاتی که با رشید مظاهری داشت و دوران بازی اش بیان کرده دیدن آن خالی از لطف نیست.

سلام و درود می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. در حاشیه ضبط برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران در خدمت سعید عزیزیان هستیم. دروازه بانی که یک رکورد منحصر به فرد در فوتبال ما دارد و ایشان هم در پرسپولیس دروازه بان و مربی بوده اند هم در استقلال. سلامی دوباره.

سلام می کنم به شما و بچه های رسانه طرفداری ممنونم که مرا قابل دانستید و دعوت کردید، در خدمت شما هستم.

در مورد موضوعات روز میخواستم با شما صحبت کنم. یکی از موضوعات اصلی که در خصوص شما مطرح شد، زمانی که مربی دروازه بان های استقلال بودید، مشکلی با رشید مظاهری پیش آمد. ماجرا از چه قرار بود؟

زیاد نمی خواهم وارد این موضوع شوم خیلی جاها صحبت شده و به دو سه جا شکایت هم کرده ام که یکی در کمیته اخلاق و یکی دیگر هم به وزیر ورزش است. یکی دیگر هم به ریاست حراست وزارت ورزش که دارند پیگیری می کنند ولی بالاخره چیزی که می خواهم این است مسائل روشن شود تا چه مشکلاتی بوده. من صحبت می کنم تا هواداران تیم ها متوجه شوند. روز قبل از بازی مس رفسنجان بود که داشتیم تمرین می کردیم. یک دفعه آقای مظاهری برگشت و گفت چرا مرا نگاه نمی کنی چرا می آیم داخل دروازه مرا نگاه نمی کنی. ایشان به نظرم حس کرده بودند شاید در ترکیب نباشند برای بازی و این مشکل را به وجود آوردند و مشکلاتی بود که نمی خواهم بگویم. آمد گفت پایم درد می کند و نمی توانم، گفتم چشم بفرمایید، من کمتر از شما به ایشان یا دیگر دروازه بان ها که با آنها کار کرده ام نگفته ام من اصلا نمی خواهم با کسی بحث کنم و من مشکلی نداشتم، مشکل از ایشان شروع شد و وقتی داشتند از پشت سر من رد می شدند و من داشتم تمرین می دادم، الفاظ رکیکی ایشان به کار بردند و من برنگشتم  سمت ایشان. شاید او دوست داشت که این را بگوید تا من برگردم رو به روی ایشان تا همه مرا بگیرند. من خیلی با آرامش رفتار کردم چون تیم هم فردایش بازی داشت و نمی خواستم حاشیه ای به وجود بیاید و سوال هم کرده بودم در مورد ایشان از قبل، می دانستم ایشان در تیم های قبلش هم چطور بوده است، گفته بودند که اگر احیانا ایشان بداند بازی نمی کند روز قبل از بازی مشکلاتی ایجاد می کند از لحاظ روحی روانی تا تیم ضربه بخورد. می خواست با این کارش مرا جلوی هواداران قرار دهد و من هم خیلی حواسم جمع بود و بعد از ۴۲ سال حضور در فوتبال مملکت این چیزها را می دانم، شاید اگر کسی دیگر بود واکنش نشان می داد و با ایشان گلاویز می شد. من به ایشان کمتر از شما نگفتم ولی او برگشت و آن الفاظ و حرفهای زشت را زد، من هم الان شکایت کرده ام و دارد مراحل خودش را طی می کند تا بتوانم رای را بگیرم.

نکته عجیب هم همین بود. شما با دروازه بان های زیادی کار کرده اید اما سابقه نداشته با هیچکدام از شاگردانتان به مشکل بخورید یا اتفاقی این چنینی پیش بیاید.

۴۲ سال است که من بازیکن و مربی هستم مشکلی نداشته ام و در فوتبال ایران چنین چیزی نبوده که کسی به خودش اجازه دهد بیاید بی احترامی کند و حرفهای رکیکی بزند. من همینجا هم می گویم از وزیر ورزش، از آقای عزیزی خادم، ریاست محترم کمیته اخلاق و آقای شهیدی، حراست وزارت ورزش می خواهم که با این قضیه برخورد جدی کنند تا در آینده برای فوتبال مملکت مان پیش نیاید.

شما در استقلال روزهای پر تلاطمی داشتید از همان اول خیلی ها گفتند عزیزیان پرسپولیسی است و چرا مربی استقلال شده. این در حالی بود که شما بازیکن و مربی استقلال هم بوده اید.

بله من یک سال دروازه بان استقلال بودم، مربی ام منصور خان پورحیدری و پرویز مظلومی بودند که یک سال آنجا کار کردم. شغل ما ایجاب می کند که بتوانیم جاهای مختلف کار کنیم. جوری است که اگر به تیمی می رویم تعصب آن تیم را داشته باشیم و اگر به تیمی دیگر می رویم هم باید تعصب آن تیم را داشته باشیم، به نظر من شغل ما ایجاب می کند وضعیت اینجور باشد.

محمود فکری در استقلال خیلی اذیت شد.

بله حاج محمود فکری خیلی اذیت شد. ایشان انسانی خوش قلب هستند و واقعا درون دلش چیزی نیست. خیلی ها از چهره ایشان می گویند که مربی ای عصبی است اما نه حاج محمود مربی خوب، با کلاس و کاربلدی است. شما نگاه کنید ایشان از لیگ دسته اول، سه چهار تیم به لیگ برتر آورده، به تیمنساجی وقت ایشان رفتند دگرگون کرد آنرا، آمد به استقلال و کار هم کرد و تا روزهای آخر هم صدرجدول بودیم، در کل اول یا دوم بودیم ولی فضای مجازی اتفاقاتی دیگر رقم زد. وقتی می بردیم می گفتند استقلال بد بازی می کند، صدر جدول بودیم می گفتند اینجوری می باختیم چیزی دیگر می گفتند من نمی دانم طرفداران از استقلال چه چیزی می خواهند، صدر می خواهند؟ برد می خواهند؟ ما صدر جدول بودیم، برد هم داشتیم. بالاخره محمود فکری به نظر من خیلی اذیت شد و به نظرم مربی خیلی خوب و باکلاسی است و امیدوارم موفق باشد، در آینده هم موفق خواهد شد و طرفداران استقلال شک نکنند که ناراحت می شوند چرا با محمود فکری اینطوربرخورد شد.

همانطور که گفتم شما هم در استقلال و هم در پرسپولیس مربی و بازیکن بوده اید الان هم عدالت را رعایت کرده اید، تیشرت شما قرمز است و شلوار شما آبی می خواهم این سوال را بپرسم بدون تعارف، کار کردن در کدام تیم سخت تر است؟ استقلال یا پرسپولیس؟

به نظرم در پرسپولیس راحت تر می توانید مربیگری کنید. پرسپولیس تیمی است که مدیریت تیم پشت مربیانش است، پشت کادرش است و حمایت می کند از آنها. احیانا اگر بازیکنی مشکلی ایجاد کرده باشد در این تیم مربی هرچیزی بگوید مدیریت آنرا قبول می کند و روی آن انگشت می گذارد و در استقلال به نظر من برعکس است. در استقلال سخت است کار کردن و می دانم بچه های تیم استقلال واقعا بچه های خوبی هستند ولی مدیریت هم باید مقداری پشت مربی باشد.

یعنی در پرسپولیس مدیریت پشت کادرفنی است در استقلال مدیریت پشت بازیکن است.

من اینجور احساس کردم، ۴، ۵ و ۶ ماهی که آنجا بودم دیدم، حس کردم که اینجور است. شما نگاه کنید پرسپولیس هرجا می روند همه یکدل هستند حالا مربی است، بازیکن، تماشاچی و هرچیز ولی در استقلال دیدم که طرفداران این تیم به چند دسته تقسیم شده اند. برخی هوادار بازیکنان هستند برخی مربی و برخی مدیریت. اینها باید جمع شوند و با هم یکی شوند. وقتی همه یک تیم می شوند موفق می شوند.

دوست دارم بدانم وقتی دروازه بان بودید با بهترین مربی ای که کار کرده اید چه کسی بوده است؟

آن موقع که من دروازه بان بودم، دهه شصت بود که مربی دروازه بانی نداشتیم ما آن موقع خودمان کار می کردیم. علی آقا بود، پشت هجده قدم مثلا می گفتم علی آقا امکان دارد یک نفر باشد آخر با من شوت بزند و کار کنم. آقای مایلی کهن را گذاشتند که دیده اید چه شوت های وحشتناکی می زند و یک بازیکن دیگر بود که یادم نمی آید. آخر تمرین هم می ایستادم ضرب شوت می گرفتم. آن موضع مربی گلر نداشتیم ولی در این اواخر هما که بودم، احمد سجادی بود که خوب بود.

وقتی مربی شدید چطور؟ بهترین دروازه بانی که با او کار کرده اید چه کسی بوده است؟

همه گلرها خوب بوده اند، نمی شود اسم آورد چون اگر اسم ببرم شاید کسی ناراحت شود ولی بین کسانی که بوده اند، مهدی واعظی می تواند باشد، حسن رودباریان، هم از لحاظ فنی هم اخلاقی، سیدحسین حسینی و رحمان احمدی. با پیام نیازمند هم کار کرده ام که واقعا گلر خوبی است و محمدرضا اخباری هم که از لحاظ فنی و اخلاقی خیلی خوب است.

سوال را به گونه ای دیگر عنوان کنم. بازی کدام گلرتان را از همه بیشتر دوست داشتید؟

بازی همه شان را دوست داشتم. نمی توانم بین گلرهایم فرق بگذارم. همه برای خوب بودن کار می کنند و برای تیم زحمت می کشند. همه گلرهایم را دوست خواهم داشت ولی کسانی که بخواهند بی احترامی کنند، از یادم نمی رود.

شما شاگردی داشتید که حیف شده باشد و به حقش نرسیده باشد؟ یعنی یک استعداد فوق العاده ای در او دیده باشید ولی به آنچه که پیشبینی می کردید، نرسیده باشد؟

به نظرم یکی از گلرهایی که به حقش نرسید، میثاق معمارزاده بود. او فیزیک خوبی داشت و تمرینات سنگینی می کرد. وزنه های بیش از حد سنگینی می زد که من چندین بار به او گفتم چنین کاری نکند. دروازه بان باید چابکی داشته باشد. ایشان وزنه های سنگین می زد و عضله هایش حجم دار شد چون گلر نباید حجم دار شود. یک مقدار هم از فوتبال عقب ماند و دوباره که آمد برسد، از قافله عقب ماند.

وضعیت امروز دروازه بان های ایران را چطور می بینید؟

گلرهای خوبی داریم. بیرانوند، نیازمند، اخباری و امیر عابدزاده خوب هستند. گلرهای خوبی داریم که عابدزاده و اخباری شاگرد خودم بودند. کسانی که تیم ملی هستند بهترینند. کسانی هم که در تیم ملی نیستند فکر نکنند که عملکردشان بد است. این نظر سرمربی بود که این چهار نفر را انتخاب کند.

اگر خودتان بخواهید چهار دروازه بان برای تیم ملی انتختاب کنید، آنها چه دروازه بان هایی هستند؟

به نظرم همین چهار گلری که دعوت شدند خوب هستند. از لحاظ فنی و اخلاقی خوب هستند و حتما سرمربی هم همین فاکتورهای را مد نظرش دارد.

خاطره تلخی است اما می خواهیم برگردیم به ۲۶ سالگی تان. شما به تیم ملی دعوت شدید اما یک مصدومیت باعث شد سال ها از فوتبال دور باشید و یک جورایی خط پایان فوتبال شما بود. ماجرا از چه قرار بود؟ این را برای نسل جوانی که شاید نداند چه اتفاقی افتاده است تعریف می کنید؟

دقیقا یادم است سال ۷۰ بود و یک تمرینی در زمین پنج یا شش آزادی که الان کمپ تیم ملی شده است، داشتیم. با پرسپولیس تمرین می کردیم و علی آقا پروین هم داور بودند. بازی هایی که علی آقا حضور داشت کزی زیاد می شد. بعد از اینکه مصدوم شدم، گفت آمدم سوت پایان را برنم و هوا هم رو به تاریکی بود که گفت بگذار این یک توپ هم برود که در همان یک توپ، زانوی آقای میرزایی محکم به ساق پایم خورد که نازک نی و درشت نی من خورد شد. نازک نی ام شکست و درشت نی هم چهار تیکه شد. پلاتین هشت پیچه گذاشتند و ۶ ماه پایم در گچ بود چون دکتر من که خدا رحمتش کند، سرطان داشت و یک ماه بعد فوت کرد. دکترهای دیگر پایم را می دیدند و ۶ ماه پایم در گچ بود و پایی که ۶ ماه در گچ باشد واقعا تغییر می کند و همین شد که از فوتبال فاصله گرفتم و بعد از ۴ سال فوتبال بازی کردم. خدا پدر و مادر آقای صفی زاده را بیامرزد که خیلی به من کمک کرد و مرا به آلمان فرستاد و پایم خوب شد و در تیم کشاورز ۱-۲ سال بودم. از سال ۷۴ با تیم راه آهن شروع به بازی کردم و ۱۰ سال بازی ام ادامه داشت و زمان مربیگری آقای پورحیدری به تیم ملی هم دعوت شدم.

با بازیکنی که شما را مصدوم کرد صحبت کردید، حرفی رد و بدل شد؟ چون ۴ سال شما را از فوتبال دور کرد.

آقای میرزایی از دوستان خوبم بود و نمی خواست اینچنین شود. من ناراحتم که اینجور شود چون واقعا دوران اوجم بود. بعد از بازی الهلال عربستان و تیم بحرینی که در جام در جام آسیا قهرمان شدیم، آن اتفاق افتاد. به هر حال در ورزش اتفاق پیش می آید. ایشان هم با من برخورد کرد و من بسیار ناراحتم ولی باز هم خدا را شکر می کنم که می توانم راه بروم و صحیح و سالم هستم. خدا رحمت کند آقای حجازی را که آمد به خانه ما و گریه می کرد و می گفت چرا باید تو اینطور شوی؟ ۱۰۰ سال یک بار پای گلرها می شکند. من در سال ۷۹ شاگرد حجازی در استقلال رشت بودم. بالاخره این اتفاق پیش آمده و نمی توان از ایشان خورده گرفت. به هر حال فوتبال است. خدا را شکر که سالم هستیم و نفس می کشیم.

ان شاالله همیشه سلامت باشید. ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. من دیگر سوالی ندارم. اگر سوالی بوده که نپرسیدم یا صحبت پایانی ای هست، واگذار می کنم به شما و مخاطبان.

جا دارد از کلیه مربیانی که برایم زحمت کشیدند و به من کمک کردند که بتوانم به گردانه فوتبال بیایم تا خودی نشان بدهم، تشکر کنم. برای تیم ملی خوب کشورمان دعا می کنم که بتواند بازی های پی رویش را ببرد و از گروه خودش صعود کند تا به جام جهانی راه پیدا کند. از شما تشکر می کنم که مرا دعوت کردید و از رسانه مسقل طرفداری که واقعا زحمت کشید به یاد ما و پیشکسوتان بود هم تشکر می کنم. ممنون از شما.

ممنون از شما آقای عزیزیان و ممنون از مخاطبان طرفداری که با این برنامه هم همراه ما بودند. خدا نگهدار.

طرفداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.