به صدا در آمدن شیپور جنگ بین دو باشگاه سپاهان و استقلال
استقلال به دنبال جذب جباروف 34 ساله با چمدانی از پول ولی بدون زمین تمرین
افتخاری و توفیقی، مدیرانی که پس از رفتن کاوه، به جای پاسخگو بودن درباره اهمال و ندانمکاری خود در خصوص قرارداد کوتاه مدت، کاوه را به اروپا ندیدن متهم میکنند.
دیروز یک مصاحبه از سیدرضا افتخاری مدیرعامل باشگاه استقلال نکتهای داشت که بدجوری توی ذوق میزد و صعود به جام جهانی و شیرینیهایش را به کام ما تلخ کرد؛ باشگاه استقلال از نیم فصل گذشته سفت و سخت پیگیر جذب جباروف ازبکستانی است.
بازیکن خوبی که روزهای پایانی فوتبالش را سپری میکند و در ۳۴ سالگی به پدیده لیگ ایران تبدیل شده که همه باشگاهها برای جذب او سر و دست میشکنند. این در حالی است که او در تیم ملی ازبکستان که همین هفته پیش مقابل تیم جوان و مستعد ایران شکست خورد، جایی در ترکیب نداشت و فرصت بازی پیدا نکرد.
از طرفی جباروف نیم فصل برای سپاهان بازی کرد و آش دهانسوزی نبود و بسیار معمولی ظاهر شد.
حالا اینکه چرا میان دو باشگاه سپاهان و استقلال شیپور جنگ به صدا درآمده و مدیران این دو باشگاه – بخصوص سیدرضا افتخاری – تا این حد خود را به آب و آتش میزنند که این بازیکن رو به نزول را با ارقام میلیاردی به مجموعه خود اضافه کنند، پرسش اصلی ما است و ذوق آدم را از دیدن این همه کجسلیقگی کور میکند.
مگر قحطی بازیکن در فوتبال ایران آمده که سرور جباروف به محل مناقشه و شکایت و شکایتکشی دو باشگاه نامدار ایرانی تبدیل میشود؟ ظاهرا مدیران سپاهان و استقلال – بخصوص دومی – شأنی برای باشگاه و تاریخچه خود قایل نیستند که بازیچه یک بازیکن پا به سن گذاشته ازبک شده و عنان کار را به دست مدیربرنامههای او سپردهاند؛ بسی جای شرمساری و خجالت دارد، وقتی تیم ملی ایران با یک دنیا ستاره روی نیمکت و نه در ترکیب اصلی، ازبکستان را رفت و برگشت شکست میدهد و جباروف در ترکیب حریف بازنده ما حتی فرصت یک دقیقه بازی در ورزشگاه آزادی پیدا نمیکند. این بدان معناست که جباروف در تیم ازبکستان که از همه لحاظ در شرایط پایینتری نسبت به فوتبال ایران قرار دارد، جزو ۱۱ مرد شاخص نیست اما در فوتبال ایران انگار مرغ همسایه غاز است.
در این میان دلالها هم نقش هیزم بیار آتش نقل و انتقالات را دارند و با استفاده از ناآگاهی و کمسوادی مدیران، بازیکن در آستانه بازنشستگی را به تیمهای مطرح ما قالب میکنند و کسی دم هم نمیزند. واویلاست اگر اینها را ببینیم و صدای اعتراضمان بلند نشود. همین مدیران ناآگاه هستند که با تصمیمات اشتباه خود جلوی رشد فوتبال ایران را میگیرند.
فارغ از هزینه میلیاردی که میتواند دستمایه ساخت و ساز ساختمان و کمبودهای باشگاههای ما باشد که به جیب یک بازیکن و مدیر برنامهاش میرود، جای یک استعداد مثل نورافکن یا فرشید اسماعیلی در فهرست ۱۸ نفری استقلال پر میشود که این هزینهای سنگینتر از هدر رفتن چند میلیارد پول باشگاه است.
متاسفانه باشگاههای ایرانی و مدیران آنها بدیهیترین موضوعات نقل و انتقالات و جذب بازیکن را نمیدانند. در فوتبال حرفهای دنیا، جذب یک ستاره رو به افول آن هم با این اعداد و ارقام منسوخ است و هرگز شاهد جذب بازیکنان پا به سن گذاشته از سوی باشگاههای مطرح دنیا نیستیم، چرا که این خریدها توجیه اقتصادی ندارند و تنها صرف هزینه تلقی میشوند.
اگر توفیق اجباری در نیم فصل نصیب استقلال نمیشد و ممنوعیت از نقل و انتقالات توسط فیفا جلوی جذب جباروف و آندو تیموریان را نمیگرفت، بیشک منصوریان سر سوزنی نظر و نگاه به جوانهای تیمش نداشت و امید نورافکن که در نیم فصل دوم ستاره شد، تا امروز ناشناخته باقی میماند و احتمالا در انتهای فصل به فهرست مازاد منتقل میشد و طبق رسم دیرینه سرخابیها، سر از تیم دیگری درمیآورد و پس از درخشش در لیگ برتر، استقلال برای بازگرداندنش پیشنهادهای میلیاردی را مطرح میکرد. موضوعی که در گذشته بارها تکرار شده و مدیران فوتبال ما از آن درس نگرفتهاند؛ از خسرو حیدری و آندو تیموریان گرفته تا خیلیهای دیگر.
تلاش استقلال برای جا نماندن از رقیب سنتی در نقل و انتقالات تابستانی کار را به جایی رسانده که آنها فریب بازار را میخورند و سراغ جباروف میروند یا در دیگر اقدام اشتباه خود، بیتسعید را با رقمی شگفتانگیز از استقلال خوزستان جذب میکنند، بیآنکه برایشان آینده این خریدها، محل تامین بودجه برای دستمزد و خیلی مسائل دیگر شفاف باشد. باشگاه استقلال بیتردید روزمره اداره میشود که نگاهی به آینده ندارد.
این را میتوان هم در خریدهای جدید و هم سهلانگاری در امضای قرارداد کوتاه مدت با کاوه رضایی دید، بازیکنی که در استقلال چهره شد اما بیآنکه ذرهای منفعت به جیب استقلال برود، سر از شارلوای بلژیک درآورد. حالا شاید بهتر متوجه شوید که چرا از مصاحبه دیروز افتخاری یا توفیقی با عنوان کجسلیقگی مدیران یاد میکنیم؛مدیرانی که پس از رفتن کاوه، به جای پاسخگو بودن درباره اهمال و ندانمکاری خود در خصوص قرارداد کوتاه مدت، کاوه را به اروپا ندیدن متهم میکنند، بیآنکه کسی از آنها بپرسد شما با تجربه مدیریتی و سابقه اروپا دیدن، چطور نمیدانید که نباید با ستاره جوانی مثل کاوه رضایی قرارداد کوتاه مدت امضا کرد.
همین مدیران با همین میزان درک و آگاهی از فوتبال حرفهای، دربهدر دنبال جباروف هستند و با چمدانی از دلار سراغ بازیکنان بنجل و از مد افتادهای میدوند که در کشورشان هم دیگر خریداری ندارند. این شکل از مدیریت است که کارلوس کیروش را عذاب میدهد و نگران میکند. باشگاههایی که زمین تمرین صاف ندارند اما دو میلیارد برای جباروف ۳۴ ساله با جان و دل ریخت و پاش میکنند؛ دل آدم از این همه ندانمکاری به درد میآید.
منبع: ایران ورزشی
مگه شما تیم عربی هستین که بخواهین این همه پول برای یه بازیکن که پایان کارش است می خواهین پرداخت کنین!
شما حتی یه زمین برای تمرین ندارین!
عجب هاااااا
واقعا که!
این بنده خدا دیگه ۳۴ سال ش است.
کم کم باید با فوتبال حرفه ی خداحافظی بکنه.
بعد حالا استقلال به دنبالش است؟
باید دنبال بازیکنان بهتری بود.