جزئیات جدید از خودسوزی بانوی هوادار استقلالی !
پدر سحر خدایاری دختر استقلالی که خودسوزی کرد : دخترم هم خودش را نابود کرد و هم ما را !
پس از فوت سحر خدایاری ، دختر هوادار استقلال که خودسوزی کرد ، حالا پدرش حقایقی را درباره او می گوید !
یک مقام آگاه در دادگستری تهران با اشاره به خودسوزی یک خانم مراجعه کننده مقابل یکی از واحدهای قضائی تهران در مورد سابقه پرونده فرد مذکور گفت:
این فرد در اسفندماه سال ۹۷ و در حالیکه پوشش نامناسب داشته است، با مامورین نیروی انتظامی درگیر میشود و به آنها توهین میکند که مستندات لازم در همین رابطه از ناحیه مامورین تهیه و به دادسرای تهران تحویل میشود. بر همین اساس برای متهم مورد اشاره با عنوان جریحه دار کردن عفت عمومی و توهین به مامورین پرونده قضائی تشکیل شد که نامبرده از همان زمان تاکنون با صدور قرار تامین آزاد بود و روز حادثه به دادگاه مراجعه مینماید.
این مقام آگاه افزود:
در هنگام مراجعه فرد مورد اشاره، رئیس دادگاه به واسطه فوت یکی از بستگانش در مرخصی به سر میبرده و برای این فرد هیچ اقدام قضائی به عمل نیامده است و مقرر میشود در وقت دیگری به مرجع قضائی مراجعه نماید که نامبرده پس از خروج از واحد قضائی با بنزینی که از قبل تهیه نموده بود ، مبادرت به خودسوزی مینماید.
وی بلافاصله به بیمارستان منتقل شده است و تحت مراقبت پزشکی قرار می گیرد.
گفتنی است تاکنون برای فرد مورد اشاره دادگاهی برگزار نشده و فرد مورد اشاره حکم محکومیت نداشته است.
در ادامه متن گفت و گویبا پدر سحر ( سارا ) خدایاری از نظر می گذرد.
• روز حادثه چطور در جریان خودسوزی دخترتان قرار گرفتید؟
ظهر بود که از بیمارستان به دختر دیگرم زنگ زده بودند. دخترم هم موضوع را به من اطلاع داد و با هم به تهران رفتیم.
• شما میدانستید که دخترتان قصد رفتن به استادیوم را دارد؟
نه، به هیچ عنوان خبر نداشتم. من اگر میدانستم جلوی او را میگرفتم و هیچ وقت اجازه نمیدادم به استادیوم برود. در خانواده ما فقط او بود که به فوتبال علاقه داشت، حتی پسرهایم هم سرشان به کار و درس گرم بود و زیاد به فوتبال توجه نمیکردند، ولی این دخترم عاشق فوتبال بود.
• نظر خودتان چیست ؟
اگر منمی دانستم حتما با دلیل منطقی جلوی او را میگرفتم. چرا که با این شرایط ورزشگاه ها درست نیست یک دختر بین آن همه مرد در استادیوم برود، ولی متاسفانه دختر من بدون اطلاع ما به آنجا رفته بود.
• آن روز به چه بهانهای از خانه رفت؟
هیچ بهانهای نیاورد. اصلا حرفی نزد و بدون اطلاع از خانه خارج شد.
• شما با علاقه ایشان به فوتبال مشکلی داشتید؟
نه. دخترم همیشه در خانه فوتبال میدید و پیگیر تمام بازیها بود، مخصوصا تیم مورد علاقهاش؛ من هم مخالفتی نداشتم، اما نمیدانستم میخواهد به استادیوم برود.
• قبلا هم به استادیوم رفته بود؟
نه، این اولین بار بود که رفته و دستگیر هم شده بود. ما هم نمیدانستیم. هم من و هم همسرم حتما اجازه رفتن به او نمیدادیم.
• دخترتان شاغل بود؟
نه. کار نمیکرد. درس میخواند.
• چه مدرکی داشت ؟
دو لیسانس زبان و کامپیوتر داشت . من هم مخالف درس خواندنش نبودم، همیشه میگفتم درس بخوان تا به جامعه کمکی بکنی.
• آیا حقیقت دارد که ایشان به بیماری خاصی مبتلا بود؟
او بیماری اعصاب و روان داشت، حالش اصلا خوب نبود، چند سالی قرص و دارو میخورد، البته مادرش یواشکی به او دارو میداد، چون خودش معتقد بود که بیماری ندارد. مرتب دارو را در چایی و نوشیدنی به دخترم میداد، ولی از یکسال پیش دارو را قطع کرد. دکتر گفته بود وقتی دارو را قطع میکنید، باید مواظبش باشید، چون ممکن است کارهای خطرناک کند.
• ایشان قبلا هم خودکشی کرده بود؟
بله، یک بار در دانشگاه خودکشی کرده بود.
• گویا شما از ایثارگران هستید ؟
بله. جانباز هستم. سال ۶۱ در کردستان.
• شغل شما چیست؟
الان بازنشسته هستم. قبلا ۱۰سال در بنیاد جانبازان و چند سالی هم در جهاد سازندگی کار کردم.
• در این مدت که دخترتان روی تخت بیمارستان است، فوتبالیهای زیادی پیگیر پرونده او شدند، کسی سراغ شما هم آمده؟
نه، اصلا هیچکس سراغ من نیامده است. من هیچ بازیکنی را ندیدم که پیگیر پرونده دخترم باشد.
• شما چند فرزند دارید؟
۶ دختر و دو پسر دارم.
• آنها هم عاشق فوتبال هستند؟
همانطور که عرض کردم، در خانواده ما فقط این دخترم بود که به فوتبال علاقه داشت، حتی پسرهایم هم سرشان به کار و درس گرم بود و زیاد به فوتبال توجه نمیکردند، ولی این دخترم عاشق فوتبال بود. او هم خیلی دختر سادهای بود، اما از پنج سال پیش بود که ناگهان عاشق فوتبال شد، آن هم تیم استقلال. اوایل جلوی تلویزیون مینشست و برای پیروزی تیم محبوبش با تسبیح صلوات میفرستاد، آخر هم سر همین ماجرا هم خودش را سوزاند و هم ما را؛ الان چند روز است که زندگی نداریم. یک پای من تهران است و یک پایم قم. دخترم هم خودش را نابود کرد و هم ما را.
میزان