سزار: مورینیو به من گفت تو با یک دست از کاسیاس بیشتر مهار توپ داشتی!

ژولیو سزار، دروازه بان برزیلی که در سن ۳۸ سالگی از فوتبال خداحافظی کرده از پیام جالب ژوزه مورینیو پس از قهرمانی سلسائو در جام کنفدراسیون‌ها می‌گوید.

سزار که همه او را با دوران بسیار درخشانش در اینتر می‌شناسند، روز شنبه برای آخرین بار در میادین فوتبال حاضر می‌شود. او بهترین دورانش را در اینتر سپری کرد اما سابقه بازی در بنفیکا، فلامینگو، کوئینز پارک رنجرز و حتی تورنتو را هم در کارنامه دارد. او در ایتالیا پنج بار قهرمان اسکودتو شد و سه بار هم قهرمانی در کوپا ایتالیا را تجربه کرد و البته قهرمانی در اروپا را هم با مورینیو به دست آورد. سزار زمانی برای بسیاری بهترین دروازه بان دنیا بود.

به گزارش مارکا، در تابستان سال ۲۰۱۳ زمانی که مورینیو از رئال مادرید جدا شده بود، برزیل و اسپانیا در فینال جام کنفدراسیون‌ها به مصاف هم رفتند و میزبان با سه گل لاروخا را شکست داد و قهرمان شد. مورینیو که در آخرین فصلش در مادرید به شدت با کاسیاس به مشکل خورده بود و او را نیمکت نشین آدان کرد، در پیام تبریکش به سزار پرده دیگری از عمق سردی روابطش با اسطوره کهکشانی‌ها را نشان داد. اشاره مورینیو در این پیام به حرکت ژولیو سزار بود که به عنوان بهترین دروازه بان جام انتخاب شده بود اما تصمیم گرفت با پوشیدن پیراهن کاسیاس برای گرفتن جایزه‌اش از پله‌ها بالا برود:

جشن که تمام شد و به رختکن رفتیم، دیدم مورینیو برایم پیام داده است. او نوشته بود: تو دیوانه‌ای! این کاسیاس است که باید پیراهن تو را بپوشد نه تو! تو با یک دست هم توپ‌های بیشتری نسبت به او مهار کردی! به خاطر دارم که ایکر پس از بازی به رختکن ما آمد تا به من تبریک بگوید. همانجا به او گفتم با مورینیو رو به رو شود. البته رو در رو شدن با مورینیو کار سختی است اما لازم بود. مورینیو دوست دارد در تیم‌هایش با بازیکنانی که برای هواداران ستاره هستند، رو در رو شود.

مورینیو مربی بسیار پر توقعی است. فصل اولم در اینتر با او خیلی خوب پیش رفت اما فصل دوم داستان کمی پیچیده‌تر شد. بازی‌هایی بود که با ترس از مرتکب شدن اشتباه به زمین می‌رفتم و با خودم می‌گفتم یا با این شرایط رو به رو می‌شوی یا او به فوتبالت پایان خواهد داد. یادم هست که در یک جلسه تمرینی مورینیو پیشم آمد و گفت: تو بهترین دروازه بان دنیایی اما امروز در حد یک دروازه بان دسته سومی بودی! گاهی به من می‌گفت تو از توپ می‌ترسی! به همین خاطر مرا تحت فشار می‌گذاشت تا با پیراهن زرد بازی کنم. این در حالی بود که سه پیراهن دروازه بانی ما اصلا زرد نبود. سیاه، سفید و خاکستری بود. گرچه من هم مجبور بودم به خواسته او تن بدهم تا ثابت کنم از توپ نمی‌ترسم!