چرا ما در لیگ قهرمانان آسیا از تیمهایمان جام نمیخواهیم؟
ليگ قهرمانان آسيا است ديگر، حذف هم بشويم ايراد ندارد!
لیگ قهرمانان آسیا اصلاً ساده نیست. به هیچوجه؛ اگر حضور در این لیگ و جام گرفتن در آن آسان بود که تیمهای ایرانی سردسته این لیگ بودند و کاپیتان لیگ قهرمانان میشدند.
وقتی در این لیگ هیچی نمیشویم حتماً سخت است و آنگاه که جام به تیمهای کرهای و ژاپنی میرسد بیتردید یک جای کار ما میلنگد؛ شاید باید به همان نکتهای که کیروش گفت اشاره کنیم؛ سطح لیگ ایران ضعیف است و تیمها در معرفی پدیدهها ایراد دارند. کیفیت زمینها فاجعه است و امکانات سختافزاری باشگاهها تعریفی ندارد.بگذریم و بگذارید درباره قرعهکشی لیگ قهرمانان آسیا صحبت کنیم. حتماً دیدید که نمایندگان ایران با چه تیمهایی همگروه شدند. وقتی کار به لیگ قهرمانان میکشد و مثلاً استقلال در گروه الهلال قرار میگیرد نمیدانیم چه اتفاقی رخ میدهد که همه ما آسانگیر میشویم.
یعنی هیچ انتظاری از نمایندگان ایران نداریم و برای استقلال و پرسپولیس و سایر تیمهای ایرانی دلسوزی میکنیم.
یک الهلال برای فوتبال ایران که حریف تیمهای ژاپنی و کرهای نمیشود برای ما مثال گالیور است در سرزمین لیلیپوتها!
چرا اینقدر کار را در لیگ قهرمانان آسیا بزرگ میبینیم و سرنوشت تیمهای ایرانی را در هالهای از ابهام بررسی میکنیم اما وقتی نوبت به تیم ملی میرسد اسپانیا و پرتغال ناگهان تبدیل به حریفان کوچکی میشوند که کیروش باید تمام آنها را تار و مار کند؟
چانه را در تیم ملی بزرگ میگیریم و در لیگ قهرمانان کوچک؛ کجای کار ایراد دارد؟ در تحلیل ما چه نکتههایی نهفته است که اینگونه دربارهاش بحث میکنیم؟
پرسپولیس به مصاف الوصل امارات میرود، آنگاه الوصل را برای خود تبدیل به یک غول بیشاخ و دم میکنیم اما وقتی کار به بازی ایران و مثلاً آرژانتین میکشد، یاران مسی تبدیل میشوند به همان کریمشیرهای معروف که نمیتوانست راست و صاف راه برود.
در لیگ قهرمانان آسیا، حذف هر تیم ایرانی برای ما تبدیل به عادت شده اما یک تساوی ناقابل تیم ملی پس از رکوردهای پیاپی برد در فوتبال آسیا به یک فاجعه بزرگ ملی تعبیر میشود!
کلاهتان را قاضی کنید؛ چرا ما در لیگ قهرمانان آسیا از تیمهایمان جام نمیخواهیم اما وقتی به تیم ملی میرسیم تازه رؤیاهایمان رنگ و جلای تازهای به خود میگیرند!