حاشیه سازی های بی پایان مایلی کهن | حمله به کی روش و دادکان
مدیر پیشین تیم فوتبال امید گفت: مگر غیر از این است که دادکان مسئول برگزاری جشن ازدواج دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی بود.
محمد مایلیکهن امروز (یکشنبه) به آکادمی فوتبال رفت و پس از رودررو شدن با رئیس فدراسیون فوتبال، با او به جر و بحث پرداخت. این مسئله باعث شد کفاشیان جلسه کوتاهی را با مدیر پیشین تیم فوتبال امید برگزار کند.
مایلیکهن پس از این جلسه اظهار داشت: سال ۶۲ معاون سازمان تربیت بدنی استان تهران بودم و همه مسائل را به خوبی میدانم. شما یک تیم به من بدهید تشکیل بدهم، به زمین کمپ تیمهای ملی ببرم و تیم را تمرین بدهم و ببینید این زمین چه ایرادی دارد؟ نمیگویم این زمین نیازی به تعمیر ندارد و اتفاقاً باید بعداً زیرسازی هم بشود، اما در شرایط فعلی جوابگوی نیازها است.
وی ادامه داد: تیم ملی چند بار به آفریقای جنوبی رفت. چرا یک فیلم از این تمرینات بیرون نیامد؟ خواهشم این است یک فیلم از تمرینات تیم ملی در آفریقای جنوبی بدهند تا ببینیم تیم ملی آنجا در چه زمینی تمرین کرد.
مدیر پیشین تیم فوتبال امید تصریح کرد: امیر حسین حسینی، مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال اندازه بچه من هم نیست اما بیانیه صادر کرده با مایلیکهن برخورد میکنیم و او را به دادگاه میکشانیم. من را از چه چیزی میترسانید؟ یک دفعه به زندان رفتهام و باز هم میروم. من اهل سیاهبازی نیستم و برای این مملکت جانم را هم میدهم. همه مرا میشناسند.
مایلیکهن در خصوص صحبتهایی که بین او و کفاشیان در نمازخانه هتل آکادمی رد و بدل شد، گفت: حرفهایی که زدیم بماند، اگر میخواهید بدانید از کفاشیان سؤال کنید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برای ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا میشود یا خیر، خاطرنشان کرد: من غلط کنم کاندیدا شوم! امثال من چهطور کاندیدا شوند؟
مدیر پیشین تیم فوتبال امیددر خصوص اینکه محمد دادکان، نقدهایی را به فدراسیون فوتبال و کفاشیان وارد کرده، گفت: همه نقد میکنند. مگر او نمیگفت که صفایی فراهانی به خوانساری، لارودی، کوثری و زندی ماهی ۴۰۰ هزار تومان پول میدهد، پس چطور شد که خودش ۳۰۰ نفر را اعزام کرد؟ اصلا دادکان چطور به فدراسیون فوتبال آمد؟ مگر غیر از این است که مسئول برگزاری جشن ازدواج دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی در زمان ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات بود؟ هر کجا که دروغ میگویم دوباره مرا دادگاهی کرده و روانه زندان کنند.
وی اضافه کرد: از زمانی که پس از برگزاری جشنهای دانشجویی، رئیس دولت اصلاحات از او تشکر کرد، دادکان خطاب به او گفت کارم این نیست و من باید در فدراسیون فوتبال حضور داشته باشم که پس از آن سر از فدراسیون فوتبالی در آورد که رئیسش صفایی فراهانی بود. بعدش چه شد؟ صفایی فراهانی رفت.
مدیرفنی پیشین تیم امید گفت: من وابسته به هیچ دسته و باندی نیستم، اگر میگویم احمدینژاد را دوست داشته و دارم برای اینکه به این موضوع اعتقاد دارم. این به آن معنی نیست که در باند احمدینژاد باشم. به اعتقاد من یکی از بهترین رؤسای فدراسیون فوتبال ایران، صفایی فراهانی بود. صفاییفراهانی که با احمدینژاد نبود بلکه علیآبادی رئیس سازمان تربیت بدنی بود که رئیس جمهورش احمدینژاد بود و من هم کارمند او محسوب میشدم اما در آن زمان اظهارنظر کردم اگر علیآبادی استعفا دهد در تاریخ ماندگار میشود چون او این کاره نیست و از ورزش سررشتهای ندارد. شما در جنوب شرق آسیا نگاه کنید که پس از اشتباه یا ناکامی مسئولان آنها «هاراگیری» میکنند!
مایلیکهن ادامه داد: من آدم کسی نبودهام و نیستم اما چه شد که در زمان صفایی فراهانی به فوتبال آمدم؟ رئیس دولت اصلاحات دستخطی به صفایی فراهانی داد که از حضور من در فدراسیون فوتبال استفاده شود. زمانی هم که در تیم ملی بودم بارها گفتند وقت بگیرید تا صحبت کنیم اما هیچ وقت این کار را انجام ندادم. از سوی هاشمیطبا دستور داده شد سرپرست جوانان یا نوجوانان شوم بعد از آنکه آمدند و صفایی فراهانی هم رفته بود پیش او رفتم و به صفایی گفتم اگر همچنان رئیس فدراسیون بودی نمیآمدم و اکنون به این دلیل آمدهام که دیگر رئیس نیستی.
وی خاطرنشان کرد: میدانید صفایی فراهانی به من در آن جلسه چه چیزی گفت؟ او گفت همین رئیس فدراسیونی که ۳۰۰ نفر را اعزام کرده است، رفته در اسناد ریاست من گشته، دور زده و یک سند پیدا کرده و آن هم این است که یک خبرنگاری زمان ما به عربستان سفر کرده بود – دقت کنید به عربستان سفر کرده بود- ۷ یا ۱۵ دلار که دقیقا یادم نیست در مینیبار فاکتور دارد. او این سند را رو کرده بود که یک خبرنگار در مینیبار چیزی خورده اما مگر خلاف کرده است؟ خود من هم نزدیک به ۱۵۰ کشور رفتهام و از مینیبار چیزی خوردهام. مگر در مینیبار چه چیزی هست؟ بیسکوئیت، شکلات، آب، نوشابه هست. مگر باید فقط چیزهای غیرمجاز در مینیبار خورده شود؟ چون اسم مینیبار آمده بود آقایان فکر کردند که انگار چیز غیرمجازی خورده است. شاید آنها علم غیب داشتهاند. اتفاقا اسم این خبرنگار را هم میدانم که نزد من محفوظ است.
مایلیکهن درباره اینکه فوتبال سیاسی شده گفت: قبلا هم گفتم که فوتبال باید سیاسی باشد. فدراسیون زمان دادکان مگر سیاسی نبود؟ غیر از این بود که سیاسیترین فدراسیون فوتبال را در زمان دادکان داشتیم؟ قائم مقام نیروی انتظامی، معاون و سخنگوی وزارت امور خارجه، نماینده مردم شیراز، معاون وزیر بازرگانی و… در فدراسیون بودند. همان زمان تیم ملی در اینجا از اردن شکست خورد. این آقایان که میگفتند ما همایون شاهرخی را کنار نمیگذاریم، چه شد؟ چرا برانکو آمد؟ چه شد که خداداد عزیزی و وحید هاشمیان را به تیم ملی اضافه کردند؟ میدانید چه شد؟ مهرعلیزاده که رئیس وقت سازمان تربیتبدنی بود و هیچ چیز هم از ورزش و فوتبال نمیدانست این دستور را داد. در کشور ما هیچ چیز سرجای خودش نیست مثل این میماند که من ورزشی بیایم خبرنگار شوم و شما بیایید جای من کار کنید.
وی تصریح کرد: اضافه شدن خداداد و هاشمیان هم به دستور مهرعلیزاده بود او از المپیک آتن تماس گرفت و به دادکان دستور داد که هاشمیان و خداداد را حتما به تیم ملی بیاورند. این اتفاق افتاد که تیم ملی در قطر با گل هاشمیان پیروز شد و بالا آمد. خیلی از ماها ادعا داریم اما بیشتر دنبال منافع خودمان هستیم. باید دلمان به حال این جامعه و جوانها بسوزد. اگر من داد میزنم به خاطر این جوانهاست. خیلیها در خیابان من را میشناسند و با من صحبت کرده و فکر میکنند وزیر کار هستم. جوانها میآیند و از من کار میخواهند. اگر با پتک به سر من بزنند بهتر از این است، چون وقتی این صحنهها را میبینم اشکم در میآید.
سرمربی اسبق تیم ملی با انتقاد از وضع اقتصادی موجود در جامعه گفت: این چه وضعی است؛ یعنی ما پول نداریم؟ واقعا پول نداریم؟ ما منابع نداریم؟ گاز، نفت و معادن را هم دور بریزید، همین خاک ما طلاست. همین جوانهای ما طلا هستند. نوه من یک ذره است و در این سن و سال همه چیز را قورت میدهد. ما باید به فکر این استعدادها و جوانها باشیم. یک زمان به شهرستان میرفتیم. باید بگویم من دهاتیام و به این مسئله هم افتخار میکنم. در شهرستانمان وقتی به خانه خاله و دایی میرفتیم، میدیدیم که چه استعدادهایی هستند اما وقتی اکنون به شهرستان میرویم میبینیم یکی خودکشی کرده، یکی افسرده شده، یکی معتاد شده و هر کدام یک دردی دارند. چرا به فکر مردم نیستیم؟ شما ماهانه ۲۰۰ ،۳۰۰ هزار تومان به همینها بدهید تا روستای خودشان را درست کنند و حقوق هم بگیرند. با این وضعیت هم خودشان احیاء میشوند و هم خانوادههایشان و هم روستایشان را احیاء میکنند.
مایلیکهن در ادامه سخنان خود بار دیگر به کارلوس کیروش انتقاد کرد و اظهار داشت: این وضع موجود ماست و میآییم هر روز یک سناریوی جدید از کیروش میبینیم. (مایلیکهن، ویدئویی از کیروش پخش کرد.)
وی در خصوص استعفای کارلوس کیروش گفت: فکر میکنید بحث استعفا جدید است؟ ۱۱ اردیبهشتماه میخواهند بروند و از حالا استعفا دادهاند؟ شما نوع برخورد او را از کسانی که در باشگاه ایرانیان بودند بپرسید که چطور برخورد میکرد. به اعتقاد من اینکه میگویند او محبوب است دلیلش این است که محبوبیت را برایش میسازند. شما مگر نمیگویید مایلیکهن در عرصه باشگاهی موفق نبوده است، من در عرصه باشگاهی سعی کردهام بازیکن خارجی نداشته باشم و در یک مقطع زمانی که در سایپا سرمربی بودم، مشکل مدافع وسط داشتیم، به من گفتند که یک بازیکن خارجی است. گفتم بگویید که بیاید در تمرین حضور پیدا کند، اگر خوب بود او را جذب میکنیم که خوشم نیامد.
سرمربی پیشین سایپا ادامه داد: نادر فریادشیران اصرار کرد آن موقع برای حل مشکلمان این بازیکن را جذب کنیم، گفتم قیمتش چند است به من گفتند ۱۵۰ هزار دلار، من نمیتوانستم قبول کنم که پول یک جوان ایرانی را آن هم برای یک نیمفصل به یک بازیکن خارجی بدهم. آنها به من گفتند نظر تو چقدر است که من گفتم ۵۰ هزار دلار، در نهایت آنها به ۵۰ هزار دلار راضی شدند و بعد من گفتم این بازیکن را نمیخواهم، چون مقداری کارم را بلد بودم، این کار را انجام دادم. زمانی که سرمربی تیم امید بودم در حالی که پایم را عمل کرده بودم، با عصا حضور پیدا کردم و یکسری جوان با خودم آوردم که حتی خودم چای برایشان میریختم و به این موضوع هم افتخار میکنم. دلم میسوزد واقعا متر و معیار موفقیت یک مربی چیست، مگر نه این است که نتایج او است؟
وی اظهار داشت: من در عرصه باشگاهی موفق نبودم چون بیشتر به دنبال کشف استعدادها و سازندگی بازیکنان بودم. بازیکنانی همچون شجاعی، عقیلی، کاظمی، فرهاد مجیدی، علی موسوی و… را کشف و به تیم ملی معرفی کردم. مجیدی را از امیدهای بهمن و موسوی را از امیدهای پاس به تیم ملی معرفی کردم. سؤال من این است آیا کیروش نمیتواند برای دیدن بازیهای سپاهان، ذوبآهن و تراکتورسازی در لیگ قهرمانان آسیا به تبریز و اصفهان سفر کند یا باید با همسرش به دبی برود و بازیها را ببیند؟ به نظر میرسد او هنوز هم در مرخصی به سر میبرد. من ۳۳ یا ۳۴ سال کارمند بودم و به خوبی میدانم یک کارمند فقط یک ماه مرخصی دارد و اگر بخواهد بیشتر مرخصی بگیرد باید با موافقت مافوقش و بدون حقوق بوده و حتی جانشین برای خودش معرفی کند. در قرارداد کیروش، مرخصی او ۱.۵ ماه تعیین شده است، وی برای اینکه سر کارش حاضر نشود یک سناریو میچیند، یک بار میگوید سرطان دارد و بعد قیل و قال راه میاندازد که چه کسی گفته کیروش سرطان دارد.
مایلیکهن گفت: کیروش پس از ۲.۵ ماه مرخصی با همسرش برای ایرانگردی آمده و بعد به دبی می رود. دستیارش هم به ترکیه رفته و دندانهایش را درست میکند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا روزبه چشمی، مدافع وسط یا هافبک دفاعی است گفت: چشمی بازیکن تیم جوانان بود که مدیر برنامه او آمد و با من صحبت کرد. وی ابتدا قرار بود به پرسپولیس برود اما مثل اینکه قبول نکرده بود در تست این تیم شرکت کند. من برای گرفتن وضعیت و آمار او با اکبر محمدی، سرمربی وقت تیم فوتبال جوانان تماس گرفتم که او گفت چشمی بازیکن خیلی خوبی است، اما از آنجا که ممکن است محمدی از یک بازیکن تکنیکی خوشش آمده یا من از یک بازیکن فیزیکی خوشم بیاید، گفتم که باید تست بدهد. با این حال مدیر برنامهاش گفت که در پرسپولیس هم تست نداد.
مایلیکهن افزود: وقتی چشمی را دیدم گفتم با او قرارداد ببندید. پس از آن شنیدم که مدیر برنامه چشمی گفته قراردادش باید ۱۸۰ میلیون باید باشد، اما من به نجاتی (سرپرست تیم صبا) گفتم ۵۰ یا ۶۰ میلیون. وی برای ما هم در پست دفاع آخر بازی میکرد و هم هافبک وسط، او تبدیل به بازیکن فیکس ما شده بود و سال آخر که میخواست به استقلال برود، استقلالیها ۴۰۰ میلیون تومان نقد برای انتقال وی به حساب باشگاه صبا ریختند. چشمی بیشتر از آنکه هافبک وسط باشد، دفاع وسط بود. ضمن اینکه در رقابتهای مقدماتی المپیک هم دیدید روزبه چشمی و ارسلان مطهری در تیم منتخب آسیا حضور پیدا کردند. ما مسابقات رسمی زیادی در این مملکت داریم اما کیروش یک بار نیامد این مسابقات را ببیند.
مدیر فنی پیشین تیم فوتبال امید خاطرنشان کرد: من از شما یک سؤال دارم؛ حسینی (مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال) تا به امروز چند بار علیه من صحبت کرده و بیانیه داده و گفته با او برخورد میکنیم. من با این موضوع مشکلی ندارم.
وی گفت: شما نگاه کنید کیروش با ترابیان، مقدس، نمازی، هراتیان و… مشکل پیدا کرده است. او حتی با تاج هم مشکل پیدا کرده و زمانی که تاج برنامه لیگ را به او اعلام کرد، حتی به تاکسیرانها هم توهین کرد و گفت این برنامه را یک راننده تاکسی نوشته است. کیروش حتی با وزیر مملکت هم مشکل پیدا کرد. به نظر میرسد او خود را رئیسجمهور میداند. من از شما سؤالی دارم کیروش اصلا برای چه به قطر آمد؟ کفاشیان مصاحبه کرد و گفت که کیروش را به قطر میفرستد تا بر تیم امید نظارت کند، اما چه شد؟ مگر میشود آقایان حرفشان را عوض کنند، مثل این میماند که من اکنون حرف بزنم و نتوانم روی حرفم بایستم و بعد از آن تکذیب کنم. مگر میشود؟ حرف من ثبت و ضبط شده است.
مایلیکهن ادامه داد: فوتبال مملکت ما و این جوانها بینظیر هستند. این جوانها نه تنها در فوتبال بلکه در همه زمینهها بینظیر هستند، شما اکنون خودتان را نگاه کنید که مصاحبه من را با چه وسایلی پوشش میدهید، کاش میآمدید و کار خبرنگاران ژاپنی هم میدیدید که با چه امکانات و چه تعداد نفراتی کار خبری میکردند. خبرنگاری که میخواهد با پول فدراسیون به سفر برود، باید فدراسیون را هم تامین کند که به این شکل کار پیش نمیرود بلکه خبرنگاران باید مستقل باشند.
پیشکسوت تیم پرسپولیس در خصوص اینکه آیا بازی پرسپولیس مقابل تراکتورسازی را تماشا نمیکند و به ورزشگاه نمیرود، اظهار داشت: خیر، من که پرسپولیسی نیستم، فقط ۱۴ سال در این تیم بودم، در مقاطع مختلفی در پرسپولیس کاپیتان بودم و در آخر هم با پیراهن این تیم فوتبال را کنار گذاشتم، تا آخر فوتبالم هم پیراهنم را عوض نکردم، مثل بعضیها نبودم که به خاطر پول سر از باشگاههای دیگر دربیاورم و آخر فوتبالم را در تیمهای دیگر باشم آن هم به خاطر پول!
مایلیکهن گفت: من بازی پرسپولیس را نگاه میکنم، کار من این است که فوتبال ببینم و از فوتبال لذت ببرم، زندگی من دیدن فوتبالهای زیبا است و از دیدن فوتبال زیبا لذت میبرم. از دیدن استعدادهای فوتبال کشورمان لذت میبرم اما شما ببینید بهانهها چیست و زمین آکادمی تیم ملی را به چه شکلی نشان میدهند. حالا ۴ علف هرز در زمین رشد کند، اتفاقی نیفتاده است. شما یک هفته دیگر وضعیت زمین تیم ملی را ببینید، اگر این زمین را به من بدهند یک هفتهای آن را درست میکنم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا قول میدهد یک هفتهای زمین تمرین تیم ملی را در حد استاندارد درست کند، گفت: ببخشید، مگر زمین تمرین ما در آفریقای جنوبی بالاتر از استاندارد بوده است؟
پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس در خصوص اینکه منظورش از شخصی که به خاطر پول از پرسپولیس جدا شد و سالهای آخر فوتبالش را در تیمهای دیگر سپری کرده، چه کسی بوده است، اظهار داشت: شما دوست دارید من باز هم سر از زندان اوین در بیاورم یا پای چوبه دار بروم؟! میخواهید من را به بالای دار ببرید؟ شما ببینید که حبیب کاشانی هم مدیر بود. اسم او که مدیرفنی نبود، بلکه مدیر تیم امید بود و از صفر تا ۱۰۰ کارهای تیم امید را انجام میداد. اگر هم حقوقی گرفته نوش جانش، چون مدیر یعنی همین. در تیم ملی میگویند ما لباس نداریم، آیا تاکنون بازیکنان تیم ملی برهنه به زمین رفتهاند که میگویند لباس نداریم؟ اینکه میگویند زمین نداریم آیا تیم ملی در زمین خاکی و زمین گلف تمرین کرده است؟ پس کار مدیر چیست؟ آیا مدیر فقط باید مصاحبه کند؟ اول که میآیند، میگویند ما حقوق نمیخواهیم بعد سر همین حقوق دعوا میکنند، پولشان هم از پارو بالا میرود و خدا بیشتر هم کند اما دعوایشان هم سر همین پول است.
مایلیکهن با اصرار خبرنگاران مبنی بر اینکه اسم این فرد چیست، گفت: شما باید باهوش باشید، میخواهید من اسم بیاورم تا دوباره به دادگاه و زندان بروم؟
وی در واکنش به این مسئله که آیا منظورش علی دایی است، اظهار داشت: من نمیدانم منظورتان چیست، من اصلا منظورم او نیست، خدا پدر او را بیامرزد، خودتان بهتر میدانید من چه کسی را میگویم، مثل اینکه باید حرفم را پس بگیرم که گفتم باهوش هستید، اول اسم او مدیر تیم ملی فعلی است.
سرمربی پیشین تیم ملی درباره اینکه محمد دادکان اعلام کرده باید از نامزدهای انتخابات فدراسیون فوتبال آزمونی گرفته شود و آنها در کمیتهای مشغول کار شوند، تا تواناییهایشان را نشان دهند، گفت: دادکان درست میگوید با این شرایط فکر میکنم اسلامیان برای فدراسیون فوتبال از همه اصلحتر باشد و او باید بیاید.
مایلیکهن در واکنش به این مسئله که اسلامیان از حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال انصراف داده و اعلام کرده ثبتنام نمیکنم اظهار داشت: کجا اعلام کرده؟ من که ندیدم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا خودش قصد شرکت در انتخابات را ندارد چون سابقه شرکت در انتخابات مجلس و شورای شهر را هم داشته است، گفت: من فقط برای مجلس سال ۸۶ کاندیدا شدم، روی تراکت تبلیغاتیام هم یک شعر از خدابیامرز محمد نوری نوشته بودم که «ما برای اینکه ایران گوهری تابان شود خون دلها خوردهایم». عکسم با کاپ اخلاق که در جام ملتها گرفته بودم و با شنل افتخارم را چاپ کرده و زیر آن نوشته بودم فوق لیسانس تربیتبدنی، خیلی درشت هم نوشته بودم کاندیدای مستقل و نوشتم اگر من را میشناسید و اطمینان دارید به من رأی بدهید و به دیگران هم معرفی کنید.
مایلیکهن تصریح کرد: در آن انتخابات فقط ۹۲۰ هزار تومان هزینه کردم که ۹۰۰ هزار تومان چاپ تبلیغات شده بود و ۲۰ هزار تومان هزینه حمل آن، خودم هم سر چهارراهها رفتم و تبلیغات را پخش کردم، در نهایت هم نفر ۶۷ شدم. فتحاللهزاده که میلیاردی خرج کرده بود، فقط ۶۳۰۰ رای آورد آن هم به شکلی که برادران شفیعزاده را هر روز در روزنامهاش چاپ میکرد، با علی پروین و خدابیامرز ناصر حجازی عکس میانداخت و رأی زیادی هم نیاورد.
وی در پایان و در واکنش به این مسئله که آیا در انتخابات ثبتنام میکند یا نه، گفت: من کجا بیایم؟ اگر بخواهم اسم بنویسم از کمر من را خط میزنند و اجازه ورود نمیدهند. سابقه «هتل اوین» را هم که دارم!