بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

مرد تاریخساز ایران به ازدواجش با دخترکارخانه دار پولدار واکنش نشان داد

محمد بنا : همسرم نه پولدار است و نه کارخانه‌دار

نویسنده : خبرگزاری فوتبال ایران
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 25 اسفند 1395 | 11:08
محمد بنا

محمد بنا بعد از المپیک ریو روزه سکوت گرفت و از همه چیز برید و هرگز اطراف کشتی و ورزش دیده نشد. ناکامی المپیک به اندازه ای برای او تلخ و غیرقابل باور بود که تحملش را نداشت. مرد تاریخساز کشتی فرنگی در گفت وگویی در پایان سال درباره ازدواجش که اخیرا انجام شده و حرف و حدیث های زیادی داشته، صحبت کرده است.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

محمد بنا بعد از المپیک ریو روزه سکوت گرفت و از همه چیز برید و هرگز اطراف کشتی و ورزش دیده نشد. ناکامی المپیک به اندازه ای برای او تلخ و غیرقابل باور بود که تحملش را نداشت. مرد تاریخساز کشتی فرنگی در گفت وگویی در پایان سال درباره ازدواجش که اخیرا انجام شده و حرف و حدیث های زیادی داشته، صحبت کرده است.

دوری از کشتی باعث شد بالاخره به زندگی‌تان سر و سامان بدهید…

محمد بنا – بله، من در مدتی که با کشتی بودم، اصلا نمی‌توانستم حتی یک لحظه از خانه کشتی دور شوم و به خانه‌مان بروم. در آن مدت، تمام فکر و ذکرم کشتی بود. به خاطر همین تصمیم گرفتم وقتی کشتی تمام شد، به زندگی شخصی‌ام برسم که در نهایت این تصمیمم را عملی کردم.

بین اهالی کشتی گفته می‌شود همسرتان دختر یک کارخانه‌دار و خیلی پولدار است…
محمد بنا –  متاسفانه حرف زیاد می‌زنند اما همسرم نه پولدار است و نه کارخانه‌دار. این مسائل اصلا صحت ندارد.

اما می گویند خیلی به کشتی علاقه دارد.
محمد بنا –  بله، خیلی به کشتی علاقه دارد و به خاطر همین علاقه به کشتی با هم ازدواج کردیم. ما با دیدن همدیگر، به هم علاقمند شدیم و مساله پول و ثروت اصلا در کار نیست. همسر من کارمند یک شرکت است.

حالا که ازدواج کردید، برای ایام نوروز قصد دارید کجا بروید؟
محمد بنا –  هنوز تصمیم نگرفتیم اما بدون شک به ایرانگردی می‌پردازیم.

یعنی سفر خارجی نمی‌روید؟
محمد بنا –  کشور ما زیبایی‌های زیادی دارد، پس چرا باید خارج برویم؟ خوشبختانه هم من و هم همسرم علاقه زیادی به ایران و ایرانگردی داریم. به خاطر همین تصمیم گرفتیم حالا که با هم هستیم، تمام شهرهای ایران سفر کنیم و از زیبایی‌هایش لذت ببریم.

مادرتان خیلی دوست داشت ازدواج شما را ببیند اما این اتفاق زمانی افتاد که ایشان دیگر در قید حیات نیستند…
محمد بنا –  بله، خودم هم همیشه حسرت این مساله را می‌خورم. خیلی دوست داشت ازدواج و همسرم من را ببیند اما این اتفاق زمانی که بود، نیفتاد. با این حال مطمئنم روحش از آن بالا همیشه نظاره‌گر من است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.