چرا «کریم» حرفه ای است اما «مهدی» نه ؟!
انصاری فرد: بهترين نتايج را براي پرسپوليس می خواهم

“از خدای بزرگ میخواهم که بهترین نتایج را برای پرسپولیس شاهد باشم، من به عشق این تیم ماندم اما قسمت نشد پرسپولیسی شوم ولی باز هم از هواداران میخواهم که مانند کوه پشت سر پرسپولیس باشند که انشاءالله این تیم نتیجه بگیرد” اینها نخستین جملات کریم انصاری فرد پس از پشت سر گذاشتن دوره طولانی مدت سکوتش در بحبحه آشفتگی های مدیریتی باشگاه پرسپولیس در خصوص ماندن یا رفتن او از جمع قرمزها بود.
“از خدای بزرگ میخواهم که بهترین نتایج را برای پرسپولیس شاهد باشم، من به عشق این تیم ماندم اما قسمت نشد پرسپولیسی شوم ولی باز هم از هواداران میخواهم که مانند کوه پشت سر پرسپولیس باشند که انشاءالله این تیم نتیجه بگیرد” اینها نخستین جملات کریم انصاری فرد پس از پشت سر گذاشتن دوره طولانی مدت سکوتش در بحبحه آشفتگی های مدیریتی باشگاه پرسپولیس در خصوص ماندن یا رفتن او از جمع قرمزها بود.
کریم انصاری فرد را از سالهای درخشان نوجوانی اش در تیم سایپا می شناسیم، مهاجم جویای نامی که از استعدادهای پرورش یافته آکادمی سایپا کرج و پیش از آن اینتر ایتالیا در اردبیل به شمار می رود و علی دایی نقش اصلی در شناخته شدن او بین اذهان عمومی را در سالهای پس از آن ایفا کرده، مردی که در روزگار طلایی نارنجی پوشان به عنوان نقطه عطف باشگاه از او یاد می شود و بسیاری حتی بر این باورند که قهرمانی سایپا در فصل ششم تنها از عهده مردی به نام علی دایی بر می آمد.
روی خوش داستان اما تنها به همین نقطه منتهی می شود، کریم که از سال ۱۳۸۶ پس از جدایی محسن خلیلی از جمع نارنجی پوشان و کناره گیری علی دایی از مسند بازیگری رفته رفته خود را از زیر سایه بزرگان تیم بیرون کشیده بود، با درخشش در لیگ برتر به عنوان یکی از آینده دار ترین مهاجمان جوانِ فوتبال کشور در تیررس باشگاههای بزرگ کشور قرار گرفت، آنگونه که بلافاصله با شروع هر فصل نقل و انتقالات شاهد شایعات متناقض از پیوستن او به یکی از تیمهای بزرگ ایران همچون پرسپولیس و استقلال بودیم اما او بی اعتنا به تمامِ این صحبتها تنها به تمدید قرارداد با سایپایی ها می اندیشید و سعی داشت تا آینده فوتبالی خود را بدونِ کمترین ریسک بنا سازد.
روابط او با علی دایی بنا بر آنچه که در بالا ذکر شد در سالهای پس از جدایی دایی از سایپا اما دیگر کما فی السابق حسنه نبود چرا که علی دایی پس از گذراندن یک دوره ناموفق در پرسپولیس و تیم ملی رهسپار راه آهن به مدیریت محمدحسن انصاریفرد شد که نوید ساختِ تیمی قدرتمند را می داد و در این بین علی دایی که مشتاقانه در پی تحقق بخشیدن به اهداف محمدحسن انصاریفرد بود، از کریم به عنوان نخستین بازیکن درخواستی در لیست خرید باشگاه نام برد و از آنجایی که هرگز فکر نمی کرد که او دست رد به سینه استادش بزند، با خیال راحت عنان کار را به محمدحسن انصاریفرد سپرد اما غافل از این که کریم اینبار حتی به علی دایی هم جواب منفی خواهد داد و این مسئله شاید نقطه آغاز حاشیه های ضمنی پسر اردبیلی در فوتبال ایران باشد.
چند سال پس از این موضوع اما وقتی که انصاری فرد یک فصل به نسبت ناموفق را در اولین تجربه حضور در پرسپولیس پشت سر گذاشت و پس از شکست ناباورانه برابر سپاهان در فینال جام حذفی، او راهی جز این ندید که دهانش را مهر و موم کرده و به بهانه یک سفر خارجی به انتظار بنشیند تا اوضاع آشفته پرسپولیس کمی سامان گیرد و با انتخاب سرمربی جدید تصمیم نهایی اش برای ماندن یا رفتن از جمع سرخپوشان پایتخت را عملی سازد، در این بین اما اصلی ترین گزینه برای سرمربی گری پرسپولیس کسی نبود جز علی دایی و انصاریفرد که به خوبی می دانست شاید پس از آن تصمیم جنجالی دو سال قبل دیگر جایی در تفکرات فنی دایی نداشته باشد باز هم به روزه سکوتش ادامه داد تا توپ در زمین علی دایی بیافتد؛ دایی نیز با همان دسیپلین و سیاست همیشگی قضا را بر استخاره گذاشت و اعلام کرد که خوب نیامده است و الباقی داستان که اهالی فوتبال به خوبی از آن آگاهی دارند سبب شد تا کریم در شرایطی بسیار نامطلوب و با ذهنیت بد هواداران پرسپولیس از او از این تیم جدا شود.
انتخاب های انصاری فرد پس از جدایی از پرسپولیس و پس از آن تراکتورسازی باعث شد تا نام او کمی از زبان ها بیافتد، از آنجا که نام کریم انصاریفرد سالها به عنوان شاه ماهی نقل و انتقالات در ذهن ها تداعی می شد شاید خیلیها انتظار این را نداشتند که او به تمامِ تیمهای بزرگ کشور حتی در قبال پیشنهادهای خوب مالی بی اعتنا باشد تا راهِ موفقیت خود را از مسیر تیمهایی همچون اوساسونای دسته دومی در اسپانیا و پانیونیوس تیم ناشناخته یونانی هموار سازد، ذهنیت از پیش بنا شده در ذهنِ فوتبالدوستانِ ایرانی که حضور لژیونرهای اسمی در تیمهای رده چندمی فوتبال جهان را در سالهای پس از فروغشان تداعی می کرد سبب شد تا کریم چند سالی را به دور از هیاهو و با آرامش پشت سر بگذارد، بسیاری بر این باور بودند که او بنا به تفکرات کیروش راهش را از فوتبال ایران جدا کرده است و برخی دیگر نیز عقیده داشتند که او در همان سنین میانی دهه سوم زندگی اش از جریان فوتبال سطح اول کنار رفته است اما تمام این مسائل باعث نشد تا او از رسیدن به هدفی که هیچکس از آن آگاهی نداشت دست بکشد.
یک نگاه اجمالی به کارنامه فوتبالی انصاری فرد و انتخاب هایش به ما نشان می دهد که او هرچند آهسته اما پیوسته و صحیح برای دوران بازیگری اش تصمیم گیری کرده است، از سایپا تا پانیونیوس و پس از آن المپیاکوس که همگی دلیلی بر انتخاب های حرفه ای انصاری فرد به دور از جو احساسی حاکم بر فوتبال ایران هستند، چیزی که برعکس انتخاب های بازیکنی به مشابه او یعنی مهدی طارمی است؛ اشاره شد که مشابه طارمی چرا که او درست در سن و سال کریم انصاری فرد با همان معیار استعداد و در نقطه تصمیم گیری، با یک انتخاب اشتباه در لحظه جدایی از پرسپولیس اسیر جو حاکم فوتبال ایران شد و با به کار گیری افرادی ناآگاه در حوالی شهرت و محبوبیت زیر پیشنهاد پوشالی تیم ترکیه ای را امضا کرد و در اقدامی عجیب تر کمی بعد با دو دست از دو پا درازتر به نقطه اول بازگشت تا نه قدرت تصمیم گیری برای رفتن داشته باشد و نه قدرت “نه” گفتن به یکی از دو طرف پیشنهاد دهنده؛ آن چیزی که تفاوت میان تمام وجوه مشترک انصاریفرد و طارمی را مشهود می سازد، حرفه ای بودن انصاریفرد در پذیرش جایگاهی بود که او خود را آنجا می دید؛ کریم می دانست که اگر حالا در پرسپولیس و یا تراکتور بازی می کند هدفش برای آینده چیست چیزی که در رفتار و تصمیم گیری های طارمی حلقه مفقوده اوست و این موضوع حتی در نوع مصاحبه های این دو بازیکن در شرایط مختلف پیدا است.
حال با کسب تجربه از سرنوشت بازیکنانی همچون انصاری فرد، طارمی و بسیاری دیگر در فوتبالِ ایران آموخته ایم که موج رسانه ایی در فوتبال ایران می تواند جدا از ایفای نقش در رساندن یک بازیکن به نقطه «ب» آزمونی بزرگ برای تمام استعدادهای جوانی باشد که در بزنگاه دو راهی برای تغزیه اعتبار خود در پیش چشمِ بزرگان و مفاخر فوتبالِ ایران می بایست کدام راه را انتخاب کنند ؟ تیتر یک شدن در زردنامه های داخلی و یک عمر در جا زدن در سطح دوم و سوم لیگ یا پیشرفت و رسیدن به رتبه های بالاتر در سطح فوتبالِ جهان ولو با انتخاب های پایین تر از حد ممکن در گام نخست و البته تلاش مضاعف برای دستیابی به این محق در سطوح بالاتر ؟ فراموش نکنیم که اکنون با ظهور شبکه های متعدد اجتماعی بسیاری از بازیکنان سطح پایین فوتبال برای مقابله به مثل با باشگاههای داخلی ادعای پیشنهاد از تیمهای درجه اول فوتبال را دارند که این رویه نیز آفتی بزرگ برای فوتبال ملی ماست و تنها با عبرت آموزی از پیشینه مهدی طارمی ها و سرلوحه قرار دادن آزمون ها، عزت اللهی ها و اخیراً انصاریفرد هاست که می توان آینده ای مملو از موفقیت و پیروزی را برای استعدادهای فوتبالِ این مرز و بوم متصور شد.
نویسنده مقاله: کوروش کازرانی












