بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

ژوزه مورینیو دیگر آقای خاص نیست !

آیا زمان بازنشستگی ژوزه مورینیو فرا رسیده است؟

نویسنده : خبرگزاری پارس فوتبال.کام
تعداد نظرات کاربران : ۰ نظر
تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 آبان 1400 | 13:10
ژوزه مورینیو سرمربی پرتغالی با هجوم به زمین به تصمیم داور مبنی بر اخراج یکی از بازیکنانش و قبول کردن گل هند بتیس اعتراض کرده است.

ژوزه مورینیو این سال‌ها نه تنها مربی موفقی نیست، بلکه اکنون زمان بیشتری را صرف انتقاد کردن از بازیکنانش می‌کند در حالی‌که سبک فوتبالش متعلق به دهه ۲۰۰۰ است نه دهه ۲۰۲۰.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

ژوزه مورینیو سایه‌ای از خودِ سابقش است، وقتی اینطور به نظر می‌رسد که حتی از مربیگری لذت هم نمی‌برد، پس دلیل ادامه دادن چیست؟

این مسئله‌ای که نبود که ژوزه مورینیو در سال‌های اوجش با آن دست به گریبان باشد، زمانی که گمان می‌کرد قرار است بزرگ‌ترین مربی تاریخ شود، زمانی‌که کاملاً شدنی بود تا به عنوان اولین مربی با سه باشگاه مختلف برنده لیگ قهرمانان شود.

هنگامی که مورینیو به مدت ۹ سال در لیگ خانگی شکست‌ناپذیر باقی مانده بود، هنگامی که ۸ عنوان قهرمانی لیگ به‌دست آورده بود، هنگامی که دو قهرمانی لیگ قهرمانانش تحسین‌برانگیزتر بود زیرا پورتو تنها تیم خارج از پنج لیگ برتر اروپا بود که بزرگ‌ترین قهرمانی دورانش را به‌دست آورده بود، و اینتر به مدت ۴۵ سال قاره اروپا را فتح نکرده بود، و همچنین هنگامی که باهوش‌تر و شوخ‌تر از هرکس دیگری بود و خودش هم می‌داند، این زمان‌ها چیزی به اسم شرمندگی برای او معنی نداشت.

و حالا؟ مورینیو، مربی‌ای که توسط لیگ قهرمانان تعریف می‌شود و خودش هم در عوض لیگ قهرمانان را تعریف می‌کند، در لیگ کنفرانس اروپا قرار دارد و با نتیجه ۶-۱ به بودو/گلیمت می‌بازد؛ باشگاهی که در لیگ دسته دوم نروژ بازی می‌کرد در زمانی‌که اینتر سه‌گانه را بدست می‌آورد.

در حالیکه قبلاً خیلی‌ها با مورینیو می‌خندیدند، الان به او می‌خندند. تنها چند ماه از شکست ۳-۰ تاتنهام از دیناموزاگرب می‌گذرد. این بدترین نتیجه مورینیو در اروپا بود، تا اینکه در هزار و هشتمین بازی‌ای که مربیگری می‌کرد تیمش برای اولین بار ۶ گل دریافت کرد. مورینیو از سال ۲۰۱۷ هیچ جامی نداشت، از سال ۲۰۱۵ هم هیچ عنوان قهرمانی در لیگ نداشت. چند سال گذشته را با خراب کردن اعتبارش گذراند؛ شاید حتی میراثی که به جای گذاشته بود. سؤالی که پیش می‌آید این است که دیگر چه زمانی مورینیو شکست را می‌پذیرد و بازنشسته می‌شود؟

زیرا در هر شغلی، باید این درک وجود داشته باشد که روزهای اوج و شکوفایی تمام می‌شود و نمی‌توان افتخارات گذشته را دوباره ایجاد کرد، ادامه دادن فقط ریسک بیشتر تحقیر شدن را به دنبال دارد. منچستریونایتد اولین پستش بود از زمانی که در یونیائو لیریا قهرمانی به‌دست نیاورده بود، تاتنهام هم اولین تیم بود از آن موقع که جایگاه دوم را بدست نیاورده بود. احتمالاً آخرین شاهکار بزرگ او کنار زدن بارسلونای پپ گواردیولا در قهرمانی لالیگا در سال ۲۰۱۲ بود. او از سال ۲۰۱۴ برنده مرحله حذفی لیگ قهرمانان نشده بود. پس از اخراجش اسپرز در فصل قبل جایگاه هفتم را از آن خود کرد؛ این موضوع را به مورینیو نسبت می‌دهیم و این پایین‌ترین نتیجه‌ای‌ست که از زمان لیریا کسب کرده است.

این واقعیت که او به تاتنهام و رم رفته به نوبه خود سقوط محسوب می‌شود: هیچکدام از این تیم‌ها جزو تیم‌های تاپ اروپا نیستند و تقریباً هیچکدام از باشگاه‌های تاپ هم او را در نظر نمی‌گیرند. الگوی سلطنت او از اوجگیری اولیه و امید به اینکه دوباره بتواند جایگاه قبلی خود را پس بگیرد تا ترکیب سمی انتقادها و عدم موفقیت‌ها کاملاً مشخص است: اوج‌ها کمتر شدند ولی سقوط‌ها می‌توانند بدتر هم بشوند.

مدیریت مورینیو حتی منسوخ‌تر هم شده است: اکنون زمان بیشتری را صرف انتقاد کردن از بازیکنانش می‌کند در حالی‌که سبک فوتبالش متعلق به دهه ۲۰۰۰ است نه دهه ۲۰۲۰.

مسلماً برای اوج گرفتن باید روی ایمان کار کرد. مورینیو مترجمی بود که مربی برجسته سیاره شد. شاید ورزش در سطح نخبگان نیازمند ایمان به توانایی خود برای پیروزی است، علیرغم شواهدی که خلاف این موضوع را نشان می‌دهند. موفقیت‌ها با تسلیم شدن بدست نمی‌آیند.

مورینیو در دوران افولش گاه و بیگاه گذشته خود را تداعی می‌کرد، که ممکن است او را تشویق کند به اینکه هنوز اتفاقات خوب می‌توانند بیافتند: شکست ۶-۱ یونایتد، چند پیروزی مقابل گواردیولا، بودن کوتاه تاتنهام در بالای جدول.

شاید رم در جمع چهار تیم برتر قرار بگیرد، که او بتواند از آن به عنوان دستاوردی مهم یاد کند، اما نه در مقایسه با دست‌آوردهای گذشته‌اش. احتمالاً او قبل از رفتن یک شاهکار نهایی می‌خواهد اما هر سالی که می‌گذرد احتمالش کم و کمتر می‌شود. شاید مورینیو به خاطر خداحافظی کردنش پاداش دریافت کند، مثل کلودیو رانیری در قهرمانی غیرمنتظره لستر.

اما رانیری مانند کسی رفتار می‌کند که از مربیگری لذت می‌برد. مورینیو که همیشه از دست بازیکنانش شاکی است و دائماً دیگران را مقصر شکست‌ها می‌داند اینگونه نیست.

مربیگری ممکن است یک اعتیاد باشد تا لذت. او در به‌دست آوردن قراردادهای پرسود که اغلب منجر به بازدهی هنگفت می‌شود عالی‌ست، اما مردی که قطعاً باید تا الان مولتی‌میلیونر شده باشد نباید به این چیزها نیازی داشته باشد و نباید دنبال باشگاه‌هایی بگردد که بازیکنان کمتری دارند اما پول خوبی به او می‌دهند. شاید بعد از تحقیرهای سال‌های اخیر کمی دیر شده باشد که بگوییم مورینیو باید برای حفظ شأن خود بازنشسته شود. اما او باید بازنشسته شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.