چگونه طراحان بازسازی ورزشگاه آزادی زمینگیر شدند؟/ بحران تمام عیار؛ عبور تیمها از «خانه به دوشی» به «بیخانمانی»
منبع : خبرگزاری تابناک
وضعیت به مراتب بدتر از «خانه به دوشی» تیمهاست که در یکی دو سال گذشته عنوان میشد. شاید بتوان گفته که حالا کلیت فوتبال ایران، نوعی از «بیخانمانی» را تجربه میکند. از سویی شواهد و قرائن از پشیمانی مسئولان و نادرست بودن پروژه بازسازی ورزشگاه آزادی، حکایت دارد.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال دوشنبه شب در گفتوگو با برنامه فوتبال برتر، اظهار داشت: «اگر به جای بازسازی آزادی ورزشگاه جدید میساختیم، هم هزینههایش کمتر بود، هم زودتر آماده میشد. ورزشگاه آزادی پیچیدگیهای زیادی داشت از لوله کشیها و کانالهای برق و در کل ایمنسازی.»
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، قصه تکراری و پرغصه کمبود ورزشگاه استاندارد و مناسب که از چمن با کیفیت و مطلوبی برخوردار باشد، دیگر نه برای کسی مهم است و نه حساسیت و توجه میلیونها هوادار و علاقهمند به فوتبال در ایران را برمیانگیزد. ماجرا از این قرار است که برای شرح و بسط شرایط عجیب و دردسرساز فقر زیرساخت و امکانات، کافی است به همین ضربالمثل اکتفا کنیم؛ «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.»
فریاد رسانهها و هواداران فوتبال درباره اوضاع نامناسب ورزشگاهها، مربوط به یک یا دو سال اخیر نیست. موضوع به قبل برمیگردد، به خیلی قبلتر. به سالهایی که گلایه از نبود امکانات اولیهای چون سرویس بهداشتی، جزو مصاحبههای تکراری و همیشگی هواداران در اطراف یا داخل ورزشگاه بود. پخش عکسها و فیلمهایی متعدد توسط رسانههای مختلف که عمق فاجعه را به تصویر میکشید هم برای امروز و دیروز نیست.
اما تمام هشدارها، اعلام وضعیت اضطراری، نقدها و گلایهها هیچ ثمری نداشت. حالا میتوان از مجموعه مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیر فعلی و سابق در ورزش و به خصوص فوتبال، پرسید که در ازای آن همه نارضایتی و درخواست اهالی فوتبال، چه کردید که الان در این نقطه تأسفبار و دردناک قرار گرفتهایم؟ در جایی قرار داریم که بزرگترین و از بسیاری جهات خاصترین بازی فوتبال باشگاهی ایران در ورزشگاه اراک برگزار میشود، آن هم با ۸۶۰۰ تماشاگر. ورزشگاهی که نه چمن مناسبی دارد و نه حتی خطکشیهای استاندارد! هر چند در میان بی میلی مسئولان دیگر شهرها از جمله شیراز و مشهد برای میزبانی از دربی، باید از مسئولان اراک و البته باشگاه آلومینیوم، سپاسگزار بود که پذیرفتند دربی ۱۰۶ در ورزشگاه امام خمینی این شهر انجام شود.
حالا ورزشگاه آزادی در دسترس نیست؛ دیگر ورزشگاههای تهران از جمله شیرودی (امجدیه)، اکباتان (راهآهن)، پاس قوامین (دستگردی)، ورزشگاه تختی و حتی ورزشگاه شهدای قلعه حسنخان، هر کدام با مجموعه دلایلی، مناسب برگزاری دیدارهایی در سطح لیگ برتر و حتی لیگ دسته اول کشورمان نیستند. اما سر همینها هم دعوا و کشمکش است؛ مثلا تعدادی از مسئولان و مدیران ورزش تهران میگویند که ورزشگاه تختی، عالی است، چنین است و چنان، اما به نوعی باشگاهها با دلایل خود معترض هستند و هواداران هم با در نظر گرفتن شرایط خودشان ناراحت و ناراضی. البته این تنها یک مثال است و دیگر ورزشگاه (جز تعدادی معدود و انگشتشمار) هم با انبوهی از موارد و مشکلات مواجهند. در واقع یکی از ریشهایترین معضلات ورزش کشور، نه تنها کیفیت لیگ برتر و تیم ملی را پایین میآورد، بلکه تأثیر منفی مستقیمی روی رشد استعدادها، جذب تماشاگر و حتی اقتصاد فوتبالمان دارد. در این میان، تیم های برخی شهرها مجبورند در زمین بسیار نامناسب تمرین کنند یا حتی برای میزبانی از رقیبان به شهرهای دیگر بروند. تأسفآور اینکه در همین یک دهه اخیر که وضعیت زیرساخت و ورزشگاه ها در ایران به جای بهتر شدن بدتر شده، کشورهایی مثل قطر و عربستان با سرمایهگذاری هدفمند، ورزشگاههایی با زمینهای تمرینی مدرن، سیستم آبیاری کنترلشده و تهویه در زیر زمین ساختهاند.
حقیقت آن است که در اوضاع و احوال فعلی، دیگر چیزی که یکی دو سال گذشته عنوان میشد هم صادق نیست؛ یعنی وضعیت به مراتب بدتر از «خانه به دوشی» تیمها شده و این فقط گویای ظاهرِ ماجراست، نه بحران واقعی زیرساختی. معنای خانهبهدوشی این است که یک تیم در مقطعی کوتاه و مشخص، امکان بازی در ورزشگاه خانگی یا حتی شهر خودش را نداشته باشد. وقتی تقریباً هیچکدام از ورزشگاههای اصلی تهران از آزادی گرفته تا تختی، قلعهحسنخان و دستگردی شرایط استاندارد میزبانی و تمرین را ندارند، دیگر مسئله فقط «نداشتن زمین اختصاصی» نیست؛ چون حتی تراکتور در تبریز، استقلال خوزستان در اهواز و سایر تیمها در دیگر شهرها هم با وضعیت مشابه نوامه هستند. این یعنی یک فروپاشی ساختاری در زیرساخت فوتبال ایران. شاید اینطور بتوان عنوان کرد که حالا کلیت فوتبال ایران، نوعی از «بیخانمانی» را تجربه میکند.
مشکل فراگیر است و دیگر صرفاً به ورزشگاههای آزادی، تختی و قلعه حسنخان (ورزشگاه شهدای شهرقدس) محدود نمی شود و بسیاری از تیمهای دیگر با این ماجرا دست و پنجه نرم میکنند. در این شرایط، حالا پروژه بازسازی ورزشگاه آزادی که به نوعی نماد فوتبال ایران محسوب میشود، وارد فاز جدیدی شده است. البته منظور از فاز جدید برای تسریع در بازسازی و مرمت نیست، بلکه حالا زمزمههایی از«پشیمانی» و «نادرست بودن» این مهم به گوش میرسد. در واقع به نظر میرسد پروژه بازسازی ورزشگاه آزادی به شکل و شمایل فعلی، اشتباه بوده است؛ حتی اگر هیچ مسئولی حاضر نباشد به آن اعتراف کند.

مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال دوشنبه شب در گفتوگو با برنامه فوتبال برتر، اظهار داشت: «اگر به جای بازسازی آزادی ورزشگاه جدید میساختیم، هم هزینههایش کمتر بود، هم زودتر آماده میشد. ورزشگاه آزادی پیچیدگیهای زیادی داشت از لوله کشیها و کانالهای برق و در کل ایمنسازی.» در این مدت، مشابه اظهارنظر تاج از سوی افراد دیگری هم مطرح شده است. شواهد و قرائن نشان میدهد که مسئولان ورزش کشور قبل از شروع بازسازی ورزشگاه آزادی ارزیابی درست و دقیقی از حجم کار نداشتند و الان بعد از کلی تخریب و ترمیم، گفته میشود که بهتر بود یک ورزشگاه دیگر می ساختیم تا ورزشگاه آزادی را بازسازی کنیم.
مدتی پیش مصطفی هاشمیطبا در گفتوگو با تابناک، پاسخ قابل تأملی به پرسشی درباره وضعیت ورزشگاه آزادی داد. او در مواجهه با پرسشی مبنی بر دلیل اعلام تاریخهای متفاوت برای زمان بازگشایی ورزشگاه آزادی و طولانی شدن این مهم که از برآوردهای اشتباه نشأت میگیرد، چنین واکنشی داشت: «وقتی همچین اتفاقی رخ میدهد، نشان میدهد از اول نمیدانستند باید چه کار کنند و بعد به قسمتهای مختلف پرداختند. من احساس میکنم، یک کاری اول خواستند انجام بدهند و جلو رفتند، اما کارهای دیگری هم کردند و کار تمام نشد. برآوردها هم عمدتاً اشتباه است. زمان خودم در سازمان تربیت بدنی، پیمانکاری آمد و فکر میکرد بتواند ورزشگاه آزادی را آببندی کند. استادیوم فوتبال آزادی ۳۲ قسمت جداگانه است که کنار هم چیدهاند و اصلاً یکپارچه نیست. بین اینها درز انبساط وجود دارد و چون سالها رسیدگی نمیشد، آببندیها از بین رفته بود و آب میداد. در دوره من [در سازمان تربیت بدنی] یک مشاوری آمده بود و میگفت تمام سکوهای طبقه بالا را برداریم، زیر آن لاستیک یک پارچه بیاندازیم و بعد سکوی جدید یا صندلی بسازیم. من اجازه ندادم، چون پرسیدم چند وقته کار را انجام میدهید، گفتند ۶ ماهه انجام میشود. من گفتم شما ۱۰ متر را از امروز بردارید و ببینید فقط چند وقت طول میکشد، نخاله آن را خارج کنید.»
حالا کافی است همین یک موردی که هاشمی طبا در خلال مصاحبهاش گفته را در نظر بگیریم و حدس بزنیم که این روزها وضعیت ورزشگاه آزادی و پروژه بازسازی آن چگونه است. وقتی پروژه بازسازی ورزشگاه آزادی آغاز شد، تصمیم بیشتر بر اساس فشارهای بیرونی بود چون فدراسیون فوتبال و AFC هشدار داده بودند که این ورزشگاه در آیندهای نزدیک شرایط استاندارد برای میزبانی مسابقات بینالمللی را از دست میدهد. بدین ترتیب دستگاه ورزش و در رأس آن وزارت ورزش، ناچار شد برای رفع ایرادات فوری پروژهای را شروع کند که بیشتر بر اساس نیاز مقطعی و فشار مضاعف رسانهای و افکارعمومی بود. برای همین وقتی چند ماه از بازسازی آزادی گذشت و خرابیها در بخشهای مختلف ورزشگاه نمود پیدا کرد، تازه متوجه شدند که این فقط یک تعمیر نیست، یک پروژه ساخت از نو است!


خبر مهم از دیدار استقلال مقابل ملوان بندرانزلی + جزئیات
درخواست اوسمار ویرا برای بازگشت اسطوره محبوب هواداران پرسپولیس
واکنش خاص سرمربی پیکان به دیدار مقابل پرسپولیس + جزئیات
واکنش معنادار سرمربی پرسپولیس به دیدار حساس مقابل پیکان + جزئیات
دردسر بزرگ برای اوسمار ویرا در آستانه دیدار پرسپولیس و پیکان + جزئیات
اعلام زمان نشست خبری سرمربی استقلال و ملوان









