بالا
ورود به حساب کاربری
ثبت نام کنید
ارسال این مطلب برای دوستان

هواداران استقلال بخوانند ؛ کدام بازیکنان به ساپینتو خیانت می کنند ؟!

بررسی احتمال خیانت بازیکنان استقلال به ساپینتو به قلم فرزاد بیگی

نویسنده : ParsFootball NewsAgency
تعداد نظرات کاربران : 0 نظر
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | ۱۳:۵۱

گروه نسبتا زیادی از جامعه هواداری و برخی ناظران و حتی پیش کسوتان بر این باورند که فعل و انفعالات مشکوکی در بازیهای استقلال قابل مشاهده است و بخشی از بازیکنان با سرمربی تیم همراه و همدل نیستند.

خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام :

ائتلاف علیه سرمربی، تیم فروشی، کم کاری، خیانت. این داستان امروز و دیروز نیست. سالهاست که فوتبال ایرانی به شنیدن این قبیل شائبه ها عادت کرده است. حتی تیم ملی هم در امان نمانده و در مقاطعی از تاریخ با این قبیل آفتها همراه بوده است. حکایت استقلال اما چیز دیگریست.

از برد پرگل و روحیه بخش مقابل ملوان که بگذریم ، برای آبی ها این قصه سر دراز دارد . گویی قرار نیست روح و روان باشگاه پرطرفدار پایتخت را رها کند. انگاره ای که مثل بختک بر تاریخ آبیها سنگینی میکند و قدمتش به پنجاه سال پیش می رسد. به باخت شش تایی در برابر پرسپولیس، به شهریور نفرینی 1352، به روزی که مدافع بخت برگشته تاج ، به عنوان مقصر آن شکست بزرگ، به تیم فروشی متهم شد.

گویی از آنروزگار تا کنون این شائبه، شایعه، اتهام، توهم یا هرچه که اسمش را بگذاریم در « دی ان ای» و ذات اعضای باشگاه نفوذ کرده و به طبیعت ثانویه آبی ها تبدیل شده است. زخمی کهنه که در بزنگاههای مهم سر باز می کند. پنداری هیچکس از این عفریت اتحاد کش در امان نیست. وقتی ناصرحجازی، منصور پورحیدری و امیر قلعه نویی خود را قربانی می دانند؛ یعنی موضوع جدیتر از این حرفهاست. ناصرخان بر این اعتقاد بود که در فینال جام باشگاه های آسیا و در تقابل معروف استقلال، سایپا در اردیبهشت 1378 به او خیانت شده است. پسران آبی در چشم به هم زدنی بازی برده را به سایپا واگذار کرده بودند. همانطور که پورحیدری فقید درباره از دست رفتن قهرمانی در اولین دوره لیگ برتر(بهار 1381) همین نظر را داشت. مرد، بوی گس خیانت و کم کاری را استشمام کرده بود. در آخرین گام. در یک قدمی قهرمانی. در بعد از ظهر برزخی انزلی. همان روزی که استقلال برای قهرمانی به یک مساوی نیاز داشت؛ اما به ملوان باخت تا سرخها در میان ناباوری و با غلبه دشوار بر فجر صاحب جام شوند.

تنها یکسال بعد وقتی «رولند کخ» آلمانی در کمتر از یک فصل از نیمکت استقلال اخراج شد؛ با صراحت تعدادی از بازیکنان را متهم کرد و مدعی شد که گروهی از آنها به «دلایل غیر فنی» از او حرف شنوی نداشته و فرامینش را انجام نمی داده اند. حتی وقتی در دربی معروف «ایمون زاید» در بهمن ماه 1390 ، استقلال مظلومی طی ده دقیقه پایانی، بازی دو به هیچ برده را به پرسپولیس ده نفره تقدیم کرد؛ آقای سرمربی گفت:

«من از شما و مردم می خواهم گلهای پرسپولیس را در آن بازی نگاه کنید. قشنگ دقت کنید. ببینید چه اتفاقاتی می افتد. به پرویز مظلومی در آن بازی خیانت شد.»

در لیگ چهاردهم (94-1393) نوبت به امیر قلعه نویی رسید. این آخرین دوره حضور ژنرال در استقلال بود. همان لیگی که آبیها شهرآوردهای رفت و برگشت را به پرسپولیس نه چندان پر قدرت آن سالها واگذار کردند. اگرچه خود امیر هیچگاه به صراحت از وقوع کم کاری و خیانت بازیکنان سخن نگفت؛ اما هاشم بیگ زاده ( بازیکن استقلال) و شاهرخ بیانی و کریم بوستانی( کمک مربیان استقلال) در مصاحبه هایی جداگانه مدعی خیانت تعدادی از بازیکنان علیه قلعه نویی شدند. کمی بعدتر امیر که هدایت ذوب آهن را در دست داشت، از کمیته انضباطی و کمیته اخلاق درخواست کرد به ادعاهای مطرح شده ورود کرده؛ واقعیت را آشکار کنند. او به این ترتیب و به تلویح شائبه وقوع خیانت را تأیید کرد.


داستان کم کاری و خیانت تا لیگ بیستم مسکوت ماند. تا اینکه در سال 1399 و به دنبال یک نیم فصل ناموفق محمود فکری از سرمربی گری استقلال برکنار شد. او بعد از اخراج از باشگاه بارها از خیانت بازیکنان و توطئه برخی پیشکسوتان سخن گفت. فکری در برابر طرح این سوال که چرا استقلال در زمان شما نتیجه نمی گرفت؛ مدعی شد :

«برای اینکه کثافت‌کاری می‌کنند! اگر در دیدار با سپاهان آن اتفاقات نمی‌افتاد و یکسری از بازیکنان کم‌کاری نمی‌کردند، تیم استقلال در صدر جدول بود… همه ایران دیدند چه بازیکنانی بودند. آقایان با این بازیکنان تماس می‌گرفتند و جلسه می‌گذاشتند. حتی تیم رقیب یعنی پرسپولیسی‌ها فهمیدند که اینها چه کارها که نکردند. یکسری از بازیکنان در بازی با سپاهان و حتی مس کاری کردند تا فکری را کنار بگذارند… اگر اینها کم‌کاری نمی‌کردند، استقلال در صدر جدول می‌ماند.»

حالا و با گذشت تنها سه سال بار دیگر شائبه خیانت مطرح است. هرچند ساپینتو و کادر فنی اش هنوز چنین نظری را مطرح نکرده اند؛ گروه نسبتا زیادی از جامعه هواداری و برخی ناظران و حتی پیش کسوتان بر این باورند که فعل و انفعالات مشکوکی در بازیهای استقلال قابل مشاهده است و بخشی از بازیکنان با سرمربی تیم همراه و همدل نیستند. هیچ بعید نیست که با ناکامی و اخراج احتمالی مرد پرتغالی، برگ دیگری از شائبه خیانت، کم کاری و تیم فروشی به تاریخ پر ماجرای غول آبی پایتخت اضافه شود.

چه کسی درست می گوید؟ کدام اتهام، فرافکنی و فرار از پذیرفتن مسوولیت ناکامیست و کدام یک به حقیقت نزدیک است؟ شاید هیچگاه کسی نتواند به این سوالها، پاسخ قانع کننده ای بدهد. اما آنچه مسلم است تا اطلاع ثانوی داستان اتهام زنی و بی اعتمادی در باشگاه استقلال ادامه دارد.

اختصاصی خبرگزاری پارس فوتبال ؛ فرزاد بیگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *